مهمترین عنصر در اقتصاد ایران و ایرانیان این است که دستیابی ایرانیان به رفاه اقتصادی به دلیل گسترش احتمالی و نیز ابهام در بازارهای سهام، ارز و سکه و دلار و نیز بیرونق شدن بخش حقیقی اقتصاد شامل سرمایهگذاری، رشد تولید ناخالص داخلی و نیز تجارت خارجی
با تراز مثبت بدون درآمد حاصل از صادرات نفت، ایران را باز هم با رکود و رشد شتابان نرخ تورم روبهرو خواهد کرد.
تجربه سالهای فعالیت دولت سیزدهم و نیز دوره دوم فعالیت دولت حسن روحانی که همه نیروی سیاسی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی برای دستیابی به رشد سرمایهگذاری و نیز توسعه تراز مثبت تجاری و رسیدن به رشدهای بالا این شاخصها هرگز لباس عمل نپوشیدند. به این ترتیب صورتمساله ایران در همین الان نبود توانایی سرمایهگذاری برای رشد تولید ناخالص داخلی است و ادامه این وضعیت یعنی رشد نابرابری.
چه باید کرد؟ واقعیت تلخ و مصیبتبار این است که منابع مالی- ارزی که در جمهوری اسلامی- اعم از
بخش خصوصی، بخش دولتی و نیز نهادهای وابسته به نهادهای حاکمیتی- یا توانایی کافی برای به گردش در آوردن ماشین رشد را ندارند یا اینکه نمیخواهند در وضعیت ریسکی موجود سرمایههای خود را به کار گیرند.
از سوی دیگر منابع طبیعی قابل فروش ایرانیان شامل نفت و گاز و فلزات اساسی با رقابت نیرومندی مواجه شدهاند و حتی در صورتی که تحریم نباشد در بازار قابلیت نقد شدن نیز ندارند و چشمانداز روشنی برای کسب درآمدهای بالاتر از وضعیت فعلی ندارند و به این ترتیب سرمایه کافی به دست نمیآید.
شوربختانه دوستان راهبردی ایران یعنی روسیه و چین نیز توانایی و تمایل ندارند در ایران سرمایهگذاری کنند یا به جمهوری اسلامی وام دهند و نیز شرکتهای بزرگ جهانی نیز در صف تحریم ایران ایستاده و نمیخواهند تا روزی که اعتماد کافی به بازار ایران پیدا کنند به ایران بیایند بنابراین صورتمساله ایران را باید پیچیده و دارای مجهولات پرشمار و قدرت حل پایین ارزیابی کرد.
منبع: جهان صنعت