محمود اسکندری یکی از خلبانانی بود که غیر ممکن ترین عملیاتها را مانند عملیات بغداد، عملیات پالایشگاه کرکوک، انهدام پل نامرئی اروند رود و… که هر کدام درجه و احتمال بازگشت آن کمتر از پنج درصد بود را با موفقیت به پایان برد .
وی در طی عملیاتی دو فروندی، موسوم به عملیات بغداد، به کمک خلبانی ناصر باقری و بهمراه شهید عباس دوران و منصور کاظمیان، توانستند ادعای غیرقابل نفوذ بودن آسمان بغداد را که از سه رینگ پدافندی تشکیل شده بود را به چالش بکشند. اگرچه در این عملیات عباس دوران شهید ومنصور کاظمیان اسیر شد، اما محمود اسکندری توانست با موفقیت به کشور بازگردد. سالها بعد فیلم این عملیات ساخته شد ولی باوجود آنکه در آنزمان محمود اسکندری هنوز در قیدحیات بود، نه نامی از وی در آن فیلم برده شد و نه هیچ اشاره ی به موفقیت وی در آن عملیات گردید.
همچنین انفجار پل اروند رود که نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر و شکست عراق داشت نیز از افتخارات محمود اسکندری می باشد. ارتش عراق موفق شده بود با احداث پل، اقدام به نقل و انتقال نیرو و تجهیزات به خرمشهر کند و از این طریق از نیروهای خود پشتیبانی کرده و مانع از بازپس گیری آن شود. خلبان اسکندری توانست با خلاقیت و تیزهوشی خویش،مرز عراق و کویت را دور زده و از پشت نیروی های بعثی را غافلگیر کرده وعلی الرغم پدافند دشمن ، انرا منهدم و زمینه آزادسازی خرمشهر را فراهم اورد.
منوچهر محققی، تیزپرواز دیگری که متخصص پرواز در ارتفاع پست بود،بگونه ی که پس از بازگشت از عملیات عین الضاله درمرز عراق/سوریه، بنا به اضهارات کاپیتان زمانی که در آن ماموریت کابین عقب ایشان بود، به کف هواپیما بدلیل پرواز در ارتفاع کم آنهم با سرعت بالا، گل و لای باتلاق چسبیده بود، بگونه ی که در پایگاه شکاری تبریز، ناچار به شستشوی هواپیما شده بودند.
منوچهر محققی، محمود اسکندری و بسیاری دیگر از خلبانان متاسفانه با وجود اینکه هر یک به مثابه یک لشگر از کشور دفاع کردند، اما دریغا که همواره مورد سوظن امنیتی و بی مهری حاکمیت قرار گرفتند. کاپیتان محققی نه فقط بعد از اتمام جنگ کنارگذاشته شد، بلکه در زمان خدمت هم بارها مورد بازجوئی و فشار امنیتی قرار داشت بگونه که یکبار پس از رهائی از بازجوئی و اتمام به اصطلاح تحقیقات، وی را از ماشین امنیتی در نزدیکی میدان انقلاب پیاده می کنند و فشار روحی ناشی از بازجوئی به حدی بوده که خلبان کارآزموده ی مانند وی که بیش از هزار ساعت پرواز موفق جنگی داشته، در آن لحظه قادر به رفتن بسوی منزل نبوده و دقایقی روی جدول کنار خیابان می نشیند تا روح و روانش کمی از داغ تهمت آرام گیرد.
سو استفاده برخی از نیروهای به اصطلاح اپوزیسیون، از ملی گرائی و وطن پرستی کارکنان نیروی هوائی در طراحی کودتا گرفته تا تهیه و اجرای نقشه فرار، و هچنین نگاه متحجرانه و دایی جان ناپلئونی حاکمیت منجر به بی مهری،کم لطفی و حتا سو نیت به نیروهای ارتش گردید.
کاپیتان اسکندری نیز علی الرغم خدمات ارزنده ش در طی دوران جنگ، به اتهام واهی سلطنت طلبی از پرواز محروم و به تحمل زندان محکوم شد. اتهامی که هرگز ثابت نشد و فقط دسیسه ی بود برای حذف وی از نیروی هوائی کشور. کاپیتان اسکندری که از سختترین ماموریتهای هوائی بسلامت بازگشته بود، در یک حادثه رانندگی درمورخ هشتم آبان ماه سال هشتاد، جان خود را از دست داد ومراسم تشیع و ختم وی در آن زمان تحت تدابیر و شرایطی امنیتی برگزاز گردید و سالها بعد در نهایت حاکمیت به بیگناهی وی اعتراف کرد و در زمانیکه بیش از یک دهه از پروازش می گذشت از وی رفع اتهام گردید.
نویسنده: امیرساسان شرفی
منابع:
مصاحبه کاپیتان زمانیhttps://www.youtube.com/watch?v=Z7k6oraxvy8
…..مصاحبه کاپیتان باقری موجود در سایت یوتیوپhttps://www.youtube.com/watch?v=XgbSsVFjprY
https://www.youtube.com/watch?v=yYNsbWErYBQ