«این گزارش درباره کاهش شدید تمایل کارفرمایان و کارگران به فعالیت در بخشهای صنعتی ایران است. گزارش به چرایی این وضعیت پرداخته و نظر شماری از دستاندرکارانی که با وضعیت کنونی صنایع ایران آشنایی دارند را جویا شده است.»
«آگهی استخدام با دستمزد دروغین»، تجربه بسیاری از جویندگان کار در ایران است. «نورا» به ایرانوایر میگوید: «در یکی از برنامههای کاریابی معروف، به آگهی استخدام کارگر بستهبند در یک شرکت مواد غذایی رسیدم. حقوق اعلام شده برای هشت ساعت کار روزانه، ماهانه ۲۰ میلیون تومان نوشته شده بود. اما وقتی برای مصاحبه حاضر شدم، کارفرما به بهانههای مختلف حقوق را به ۱۱میلیون تومان کاهش داد.»
بهانهها یا دلایل کارفرمایان مسایلی چون مهارت پایین، نداشتن سابقه کار و حتی توانایی جسمانی پایینتر زنان است.
«سجاد» هم تجربه مشابهی دارد. او میگوید: «یک شرکت سازنده قطعات پالایشگاه و پتروشیمی، در آگهی استخدام کارگر تراشکار، میزان حقوق پرداختی را ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان اعلام کرده بود.» اما وقتی او مصاحبه و روند گزینش را با موفقیت پشت سر گذاشت، در قرارداد کاری، رقم حقوق پرداختی به ۱۵میلیون تومان کاهش یافت. کارفرما در پاسخ اعتراض سجاد، امتیاز پایین او را در مصاحبه شغلی بهانه کرده است. این فقط دو مورد از تجربه مصاحبه شغلی کارگران در ایران است.
بسیاری از آنها توضیح میدهند که رقم دستمزد در آگهیهای شغلی، با رقمی که در قرارداد نوشته میشود، بسیار متفاوت است. ضمن اینکه برخی کارفرمایان در مقایسه با توافق اولیه، حجم کار بیشتری به کارگران تحمیل میکنند.
از آن سو، کارفرمایان میگویند: «صنایع با کمبود شدید کارگر مواجه هستند. آگهیهای شغلی اغواکننده تنها یک ترفند برای جذب نیروی کار ماهر است. اما، نیروی کاهر ماهر به سختی پیدا میشود. بسیاری از کارفرمایان ناچارند به نیروی نیمهماهر و حتی مبتدی تن بدهند.» ولی این تمام ماجرا نیست. رویگردانی کارگران از کارخانههای ایران ابعاد مختلفی دارد.
کمبود کارگر
فعالان اقتصادی و حتی مقامات دولتی بارها از کمبود کارگر برای صنایع کشور سخن گفتهاند.
«محمود کریمی بیرانوند»، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مصاحبهای که آذر ۱۴۰۲ با روزنامه فرهیختگان داشته، میگوید: «تعداد زیادی از کارفرمایان بهدنبال کارگر ماهر و افراد متخصص هستند. اما پس از ماهها تلاش، نتوانستهاند نیروی مورد نیاز خود را جذب کنند. این مساله در اغلب استانها گزارش شده است. اما استانهای سمنان، یزد، آذربایجان شرقی و نقاطی از استان بوشهر در ابعاد وسیعتری با بحران کمبود نیروی کار روبهرو هستند.»
«یونس ژائله»، رییس اتاق بازرگانی تبریز هم آذرماه سال گذشته به خبرگزاری تسنیم که به سپاه پاسداران وابسته است، گفته بود: «خطوط تولیدی کارخانهها با سرمایهگذاری میلیاردی بهدلیل نبود کارگر خوابیده و تعطیل شده است و تامین نیروی انسانی ماهر و کارگر ساده در بنگاهها به یک چالش بزرگ تبدیل شده درحالیکه مشکل فروش و هزینهای ندارند.»
او در ادامه گفته بود: «در ورودی اکثر کارخانههای شبستر و شهرک سلیمی، بنر استخدام کارگر نصب شده است. حتی کارخانهداران بهدلیل کمبود کارگر به جذب بانوان کارگر روی آوردهاند.»
«عبدالله یزدانبخش»، رییس کانون انجمنهای صنفی کارفرمایی صنایع خراسان رضوی هم، اردیبهشت ۱۴۰۲ به باشگاه خبرنگاران گفته بود: «کمبود کارگر برای اغلب واحدهای تولیدی خراسان رضوی یک مشکل جدی است. بسیاری از کارخانههای این استان با مشکل کمبود نیروی انسانی، بهویژه کارگر ساده مواجه هستند.»
«مجتبی عبداللهی»، استاندار البرز هم ۲۳شهریور۱۴۰۱ به ایرنا گفت: «شهرکهای صنعتی این استان کمبود نیروی کار دارند. بهحدی که برای ادامه تولید، به نیروی کار ماهر و متخصص نیازمندند.» اگر چه مصادیق این دسته مصاحبهها فراوان است. اما تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ خبری از رفع این معضل نه به نفع کارگران و یا کارفرمایان منتشر نشده است. در این میان، کارگران و کارفرمایان هرکدام توضیح و مشکلات خاص خود را دارند.
گرفتاری دستمزد نازل
دستمزد دستوری و حقوق پایین کارگران در صنایع و عقبماندگی مداوم نرخ دستمزد از تورم یکی از عمدهترین دلایلی است که کارگران برای پرهیز از اشتغال در صنایع از آن نام میبرند.
برخی از کارگران توضیح میدهند که شهرکهای صنعتی در خارج از محدوده شهرها قرار دارند و حقوقی که به کارگران پرداخت میشود نه تنها کفایت هزینههای زندگی و اجاره خانه آنها را نمیدهد که برای تردد مداوم و هرروزه به خارج از شهر، توجیه اقتصادی ندارد.
آنها به نرخ بالای آسیبهای فیزیکی در کارخانجات ایران و از کارافتادگی زودهنگام بسیاری از کارگران اشاره کرده و میگویند که نه کارفرمایان و نه شرکتهای بیمه، هیچکدام حمایت قابلتوجهی از کارگران از کارافتاده ندارند و برخی از این کارگران از کارافتاده ناچار شدهاند زیر پوشش نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی بروند.
البته مستمری دریافتی از این نهادهای حمایتی هم فوقالعاده ناچیز است. ایران در حال حاضر جزو ۱۰ کشور جهان با بیشترین نرخ تورم است، اما حداقل حقوق کارگران همواره از تورم عقب مانده است.
روزنامه فرهیختگان شهریور سال جاری نوشت که در بازه زمانی ۱۴۰۹ تا ۱۴۰۳، دستمزد کارگران از نرخ تورم و رشد قیمت دلار عقبماندگی جدی دارد.
بر اساس این گزارش، حقوق کارگران از سال ۱۴۰۰ تاکنون حدود ۱۵۸ درصد رشد کرده و نرخ تورم بیش از ۱۸۵درصد و قیمت دلار بیش از ۱۷۵درصد. نرخ دلار نیز از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا پایان تیر ۱۴۰۳ بیش از ۱۵۷ درصد رشد داشت و رکوردهای قیمتی دهههای قبلی را شکست. بر اساس این آمار، دستمزد کارگران در تمامی این مدت از نرخ تورم و رشد قیمت دلار عقبماندگی جدی دارد.
کارگر فقیر؛ کارفرمای فقیر
از آن سو کارفرمایان به وضع وخیم تولید در ایران اشاره میکنند و میگویند که تنشهای مداوم در سیاست خارجی کشور، سیاستگذاریهای نادرست و تصدیگری دولتها در اقتصاد، فساد و رانت باعث شده است که کسبوکارها در ایران شرایط ناگواری را تجربه کنند و موج خروج سرمایه از ایران شکل بگیرد.
در همین زمینه، اسفند سال گذشته، «هممیهن» در گزارشی نوشت: «جریان خروج سرمایه از کشور به رکوردی جدید در پنج سال اخیر دست یافت. براساس آمار اعلامی بانک مرکزی حساب خالص سرمایه به منفی ۱۵میلیارد و ۳۷۸ میلیون دلار در نیمه نخست سال جاری رسید که این عدد منفیترین تراز از سال ۱۳۹۷ تاکنون است.
خالص حساب سرمایه در سالهای گذشته بهطور پیوسته منفی بوده و این به معنای آن است که خروج سرمایه از ورود آن به کشور بیشتر بوده است.
سال ۱۴۰۱ نیز خروج سرمایه رقم بزرگی را ثبت کرده بود. در این سال خالص حساب سرمایه منفی ۱۵میلیارد و ۶۹ میلیون دلار بود. حساب منفی سرمایه اگرچه میتواند نشانه پولهای بلوکهشده و پولهای در انتظار بازگشت باشد، اما در عین حال میتواند معنی فرار سرمایه را نیز در خود داشته باشد.
عدم اطمینان سرمایهگذاران در اقتصاد باعث میل آنها به خارج کردن سرمایهشان میشود. در این میان کشورهای همسایه بعضا با شرایط مناسبتر و پیشنهادات بهتر، پذیرای سرمایههای سرگردان ایرانیان شدهاند. ترکیه یکی از مقاصدی است که در چند سال گذشته توانسته موفقیت قابل اعتنایی در جذب سرمایه ایرانیان به دست آورد.»
برخی از اقتصاددانان معتقدندند که بهدلیل تورم، هزینههای تولید مدام در حال افزایش است و از آن سو بازار راکد و کاهش قدرت خرید مردم سبب شده است که بازار تولیدکنندگان سال به سال آب برود و در نتیجه آنها مقابل افزایش دستمزد کارگران مقاومت کنند.
هرچند که دستمزد کارگران بهویژه در مشاغل غیرخدماتی، رقم قابلتوجهی از هزینه تولید را شامل نمیشود اما فشار اقتصادی بر بخش تولید و صنایع بسیار زیاد است و نمیتوان گفت که در بازار کار ایران تقابل سرمایهدار و کارگر وجود دارد. بلکه کارفرمایان نیز تولیدکنندگان فقیری هستند که اغلب در کارگاههای کوچک یا کارخانههای سایز کوچک تا متوسط فعالیت میکنند و خود در برابر تکانههای اقتصادی آسیبپذیر هستند و از پا در میآیند.
به اعتقاد ناظران اقتصادی در ایران، سیاست دولتهای پس از انقلاب مولد فقر بوده است و در یک اقتصاد فقیر، علاوه بر کارگر، کارفرما هم وضعیت مناسبی ندارد و بسیاری از کارخانههای ایران گرفتار کمبود شدید نقدینگی هستند و ناچار به استقراض از بانکها شدهاند.
مهاجرت گسترده نیروی کار از ایران، روی آوردن نیروی انسانی به مشاغل غیرمولد مانند کار در تاکسیهای آنلاین یا واسطهگری در بازارهای مالی، تغییرات سنی جمعیت و… عوامل دیگری است که بهعنوان دلایل کمبود نیروی کار در صنایع کشور نام برده میشوند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، در همین زمینه «مسعود نیلی»، اقتصاددان، در اردیبهشت سال جاری و در یک نشست تخصصی گفته است: «هرم سنی جمعیت ما درست در وضعیت فرورفتگی است و داریم با کمبود نیروی کار مواجه میشویم. علت نرخهای بیکاری پایین هم که منتشر میشود به همین موضوع برمیگردد. اتفاق خاصی در منابع انسانی کشور در حال رخ دادن است، در نیروی کار ساده کاملا در حال وابستگی به نیروی کار افغانستانی هستیم و از آن طرف نیروی کار متخصص هم در حال مهاجرت است.»
کند شدن رشد اقتصادی و کوچک شدن اقتصاد ایران در سالهای گذشته، خروج گسترده سرمایه از کشور، تعطیلی یا نیمهتعطیلی بنگاههای اقتصادی و در عین حال تورم بالا و بیکاری، چشماندازی است که در گزارشهای مختلف نسبت به آن هشدار داده شده است.
علاوه بر این صنایع ایران در حال حاضر با مشکلات زیرساختی مانند کمبود انرژی و آب هم مواجه شدهاند و از کاهش سودآوری و بعضا خسارتهای بزرگ حکایت دارند.
نقل از سایت ایران وایر