بخشهای گوناگون و فعالیتهای مختلف اقتصاد ایران چنان درهم تنیده شدهاند که باز کردن هر گره در هر بخش با گرههای دیگر در بخشهای دیگر برخورد میکند و به جایی میرسد که گرهها باز نشدنی میشوند و هیچ اتفاقی در هیچ بخشی نمیافتد.
به طور مثال حالا که دولت میگوید به دلیل اینکه نمیخواهیم مازوت مصرف کنیم برق خانوادهها روزی دو ساعت قطع خواهد شد، میفهمیم که نیروگاههای تولید برق نیاز به میزان معینی گاز مایع دارند که این گاز برایشان تامین نشده است. حالا اگر دنبال این باشیم که چرا منابع گاز کم است به اینجا میرسیم که سرمایهگذاری کافی در این بخش انجام نشده و سرانجام به تحریم میرسیم. حالا اما دولت چهاردهم قبول کرده است در برابر اینکه به جایی برسد که شهروندان راحتتر باشند باید در میزان مصرف برق و گاز صرفهجویی شود و نیز با توجه به اینکه رییسجمهور در مبارزات انتخاباتی و نیز در همه روزهای پس از ورود به پاستور اعلام کرده است اگر نتواند چیزی را درست کند حقیقت را بازگو خواهد کرد و به مردم توضیح میدهد.
بهتر است دولت چهاردهم به ریاست رییسجمهور یک گروه از بالاترین مقامهای اجرایی ملی و استانی را گرد آورده و پس از مطالعه عمیق و دقیق دلایل قطعی برق و دلایل عرضه ناکافی برق را استخراج کرده و به این نتیجه برسد چه باید کرد که قطعی برق در سال آینده اتفاق نیفتد.
رییسجمهور میتواند بگوید از الان تا نیمه اول آذرماه سال بعد داستان ناترازی برق را حل میکند. او میتواند با گردآوری همه نیروهای فنی، مالی و اقتصادی و سیاسی به شهروندان بگوید این اتفاق خواهد افتاد. این کار چندین مزیت دارد: مزیت اول این است که شاید در مسیر درجه بالاتری از وفاق را شاهد باشیم.
دوم اینکه در مسیر حل داستان برق میتوان به دشواریهای بخشهای مهم اقتصاد حقیقی نیز دست یافت. یادمان باشد آقای پزشکیان در مبارزه انتخاباتی با سعید جلیلی حتی از مجازاتهای سخت یاد کرد و گفت اگر رییس دولت نتواند کار کند او را مجازات کنیم. آقای پزشکیان میتواند کلید کار را همین روزها بزند و به شهروندان در هر دوره درباره چالشها و دشواریها گزارش دهد.
«جهانصنعت»