پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱۲ – مدارس در دو سال گذشته، محیطی پرتنش بود. اعتراضهای دانش آموزان و حضور نهادهای انتظامی در مدارس، مسمومیت سریالی دانش آموزان در شهرهای ایران و پیدا نشدن منشا آن و در نهایت خبر حضور طلبهها در مدارس، فضای خاصی به محیط آموزشی و مدارس ایران دادهاست. اولین قربانی این تنشها، دانش آموزان و افت تحصیلی آنها بود.
سطح پایین کیفیت تحصیلی دانش آموزان، موضوع جدیدی نیست، ولی براساس آمارها در سال تحصیلی ۱۴۰۲، این کاهش شدت یافت.
میانگین معدل دانشآموزان در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۲ به ترتیب در رشته علوم تجربی،از ۱۳/۷۷ به ۱۱/۲۳، رشته علوم ریاضی، میانگین معدل از ۱۳/۲۸ به ۱۰/۷۹ و در رشته علوم انسانی، میانگین معدل دانشآموزان از حدود ۱۰/۷۶ به ۸/۷۵ رسید و این افت تحصیلی در استانهای با محرومیت بالا، بیشتر است.
خبرآنلاین به نقل از رضا امیدی، جامعهشناس نوشت: «نقشه وضعیت معدل استانها تا حد زیادی منطبق با نقشه فقر کشور است.»
محسن زارعی رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزش و پرورش ایران در مرداد امسال و بعد از پایان سال تحصیلی ۱۴۰۲ با تاکید بر افت تحصیلی دانش آموزان گفته بود: «امسال فقط یک نفر معدل ۲۰ داشت. او یک دانشآموز پسر است و در رشته علوم تجربی در مدرسه نمونه دولتی تهران درس میخواند. همچنین میانگین نمرات رشتههای نظری سال گذشته او ۱۱/۶۲ بود و امسال ۱۰/۰۲ است.»
عوامل زیادی مانند مسائل فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی در این افت تحصیلی شمارش شده ولی بطور مشخص، برخی از کارشناسان این وضعیت را ناشی از بی تدبیری آموزش و پرورش میدانند.
یکی از افراد نزدیک به سازمان معلمان ایران به بیبیسی فارسی گفت: «افت تحصیلی قابل ارزیابی کیفی و کمی است و در سال جاری در هر دو بخش افت بیشتری به وقوع پیوسته است. علت اصلی آن، ناکارآمدی ساختار آموزشی ایران است. سیستم آموزشی ایران به گونهای است که چیزی بر دانش آموزان اضافه نمیکند. در واقع، کسانی که دارای معدل بالایی هستند با تلاش شخصی و به منظور رفتن به دانشگاههای خوب داخل یا خارج است.»
این معلم قدیمی افزود: «باید فشار اقتصادی و اجتماعی را هم به این عوامل اضافه کرد. این سطح آموزش، سودی برای پیدا کردن شغل در ایران ندارد. به همین دلیل اغلب دانش آموزان، دچار سرخوردگی شده و تنها دنبال مدرک تحصیلی حتی با معدل بسیار پایین هستند و میدانند که در ایران همپوشانی چندانی بین مدرک تحصیلی و شغل وجود ندارد.»
تکرار «تجربه قرون وسطی» در ایران
در کنار این وضع کیفی تحصیل، کمبود معلم متخصص و با تجربه هم دامن مدارس را گرفته که بیشتر سطح کیفی تحصیلات را کاهش میدهد.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در مهر امسال تصریح کرده که در مدارس ایران ۲۰۰هزار معلم کم دارند.
وزارت آموزش و پرورش، ظاهرا برای جبران کمبود معلم به استخدام طلبه بجای افراد متخصص روی آورده است.
وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم چند وقت پیش، در دیدار با نوری همدانی از مراجع تقلید گفته بود «۲۵هزار نفر از ۵۰هزار استخدامی جدید طلبهاند.»
در پی واکنش گسترده به این خبر، روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: « رقم ۲۵هزار نفر طلبه استخدامی درست نیست و سه هزار نفر طلبه هستند.»
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش پا را از این فراتر گذاشته و گفته بود ۳ هزار و ۵۰۰ روحانی و طلبه استخدامشده در آموزش و پرورش «پس از برگزاری آزمون» و «بدون هیچ سهمیهای» و حتی «بصورت خودجوش و بدون هماهنگی قبلی» به عنوان معلم پذیرفته شدهاند.
حضور طلبهها در مشاغل مختلفی خبرساز شده است، آنها در بانکها، ایستگاههای آتشنشانی، شرکتهای خودروسازی استخدام شده و حتی در مشاغلی مانند روانشناسی مشغول شدند، اما حضور در مدارس با واکنشهای بیشتری روبر شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران درباره جایگزینی معلمان مدارس با طلاب و روحانیون توسط آموزش و پرورش هشدار داده و گفته که این کار به هدف «پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص» است.
بهرام دلیر از اعضای حوزه علمیه قم هم به عصر ایران گفت: « این استخدامها به نفع روحانیت نیست و معلمان را ضد آخوند میکند.»
رحیم عبادی، معاون پرورشی پیشین وزارت آموزش و پرورش نیز در واکنش به استخدام طلبهها در نظام آموزشی، به سایت جماران گفت: « در حال تجربه قرون وسطی در ایران هستیم. در دوران قرون وسطی، وقتیکه مسیحیت بر اروپا حاکم شده بود، روحانیون را به عنوان مبلغان دینی در مدارس استخدام کردند و نتیجه این کار از بین رفتن دین بود.»
شواهد زیادی وجود دارد که بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱، تمرکز حاکمیت و دولت ایران بر آموزش و پرورش بیشتر شده است.
یکی از معلمان شهر ورامین به بیبیسی فارسی گفت: «بعد از اعتراض سال ۱۴۰۱ که نقش دانش آموزان در آن پررنگ بود، مقامات حکومتی به این نتیجه رسیدند که سیستم آموزشی ایران برای مسائل مذهبی و مخصوصا حجاب ناکارآمد بوده و باید روی این مساله کار کنند. به همین دلیل طرحهای زیادی را پیشنهاد و اجرایی کردند. حتی برخی از تحلیلگران مسمومیت دانش آموزان را در همین تحلیل گنجانده بودند که با ایجاد رعب و وحشت، فضای خاصی ایجاد شده تا در مورد حجاب و مسائل دینی تعهد بیشتری داشته باشند. هرچند که تا امروز نتیجهای نگرفتند.»
دانشآموزان در حال خواندن سرود صبحگاهیمنبع تصویر،TASNIM
توضیح تصویر،
به نظر میرسد بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱، تمرکز حاکمیت و دولت ایران بر آموزش و پرورش بیشتر شده است
«خالص سازی عقیدتی» به معلمین مدارس رسید
سیاست «خالص سازی» که پروژهای قدیمی در جمهوری اسلامی است ابتدا از دانشگاه شروع شده و به حالا به مدرسهها رسیده و افراد متخصص ولی به زعم جمهوری اسلامی «غیر متعهد به اصول جمهوری اسلامی» را از دور خارج میکنند. در همین جهت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران در ابتدای امسال از اخراج معلمان به دلیل پیگیری حقوق خود خبر داد. روزنامه شرق نیز از اخراج برخی از معلمان منتقد گزارش کرد.
یکی از خبرنگاران حوزه آموزش ساکن ایران به بیبیسی فارسی گفت: مانند دانشگاه که اساتید نخبه و دارای دیدگاههای مختلف را مجبور به استعفا یا بازنشستگی کردند، در مدارس هم همین کار را کردند. با همین رویههای خاص، کمبود معلم متخصص در مدارس یک مساله جدی است و دولت قادر به جذب افراد متخصص آموزشی نیست و برای جبران این کمبود به سراغ طلبهها رفته است.
از سوی دیگر، یکی دیگر از راههایی که دولت و مجلس در پیش گرفتهاند این است که در مساجد مدرسه ایجاد کنند. برای این منظور، مجلس طی روزهای اخیر طرحی را مصوب کرده که در مساجد مدرسهسازی کنند که البته بابت آن شهریه هم دریافت میکنند. در حقیقت ارتقای سطح کیفی و کمی مدارس به لحاظ تحصیلی اهمیت زیادی ندارد بلکه آنچه مهم است نگاه ایدئولوژیک است. این رویه سبب شده تا افرادی که از تمکن مالی بیشتری برخوردار هستند فرزندان خود را در کشورهای همسایه مانند ترکیه ثبت نام کنند.
به نظر کارشناسان آموزشی، این رفتارهای وزارت آموزش و پرورش منشا سیاسی دارد. یک کارشناس امور آموزش و پرورش و استاد دانشگاه تربیت مدرس به بیبیسی فارسی گفت: «در گذشته استخدام طلبهها در آموزش و پرورش وجود داشت. ولی در حال حاضر شدت بیشتری گرفته که علت اصلی آن نگاه سیاسی وزا ت آموزش و پرورش به این مساله است و تقریبا در تمام مدارس ایران یک یا دو تا طلبه از قبل یا استخدام جدید به اشکل مختلف مانند پرورشی یا معلم حضور دارند.»
این کارشناس آموزشی گفته است «وزیر آموزش و پرورش که دارای جایگاه ضعیفی در بین خانوادهها و معلمان است، با این اقدامات تصمیم دارد که به نهادهای فرادولتی این پیام را بدهد که امتیاز ویژهای برای روحانیت قائل است و شخص وزیر با تکرار پی در پی موضوع استخدام طلبهها، جامعه را حساس کرده است.»
او با تاکید بر اثر منفی این اقدامات بر سطح کیفی تحصیل گفت: «ظاهرا مقامات سیاسی و مذهبی درک درستی از اعتراض و دلزدگی دانشآموزان و این نسل ندارند و تصور میکنند که با حضور بیشتر طلبهها در نظام آموزشی، مدارس رنگ مذهبی به خود میگیرند در حالی که تلقی جامعه و خانوادهها از حضور طلبهها دقیقا برعکس است و حضور آنها ممکن است سبب بروز تنشهای آموزشی شده و تاثیر منفی بر روند آموزشی دانش آموزان دارد چرا که این افراد هیچ آموزش خاصی ندیدند و تنها مسائل مذهبی را اموختند که حتی برای مسائل مذهبی هم این آموزش لازم برای انتقال دانش به کودکان را ندیدهاند.»
.
بی بی سی