بهتازگی رسانههای ایران گزارش دادهاند که در برخی از مناطق تهران، تعداد دانشآموزان در هر کلاس به ۴۰ تا ۵۰ نفر میرسد. پساز آن، وزیر آموزشوپرورش هم تراکم بالای دانشآموزان در کلاسهای بیش از ۳۵ نفر را تایید کرد و دلیل آن را عمدتا کمبود فضای آموزشی عنوان کرد. اما آنچه تعجب کارشناسان را برانگیخت، مثبت دانستن تراکم و ازدحام در کلاسها از سوی «مسعود پزشکیان» بود.
نگاه پوپولیستی
پزشکیان، روز ۸آذر۱۴۰۳، در واکنش به تعداد بالای دانشآموزان در هر کلاس گفت: «در آموزشوپرورش میگفتند کلاسهای ۴۰ و ۴۵ نفره بد است، ولی در یک نگاه دیگر کلاسهای ۴۵ نفره خیلی هم خوب است. ما میتوانیم دانشآموزان را به چهار گروه ۱۰ نفره تقسیم کنیم، تیم بشوند، روی موضوع بحث کنند و دانشآموز خود مرکز آموزش شود.» این اظهارات پزشکیان درحالیست که در سه ماه اخیر، بارها گزارشهای هشدارآمیزی از کمبود نیروی آموزشی منتشر شده است.
به گزارش «مرکز پژوهشهای مجلس»، آموزشوپرورش با کمبود ۱۷۶ هزار معلم در سال جاری تحصیلی کار خود را آغاز کرده که با استخدام ۷۴ هزار معلم حقالتدریس و بازگرداندن معلمان بازنشسته به سیستم آموزشوپرورش، کمتر از نیمی از این کمبود را جبران کرده است. علیرغم این اقدامات، آموزشوپرورش همچنان با کمبود ۹۴ هزار نیرو در کادر آموزشی روبهروست.
سخنان رییسجمهور ایران با واکنشهایی در شبکههای اجتماعی مواجه شد. یکی از کاربران در حساب کاربری خود در شبکه «ایکس»، با انتشار صحبتهای پزشکیان نوشت: «مشکل کمبود معلم و کلاس درس حل شد. حتی میتوانیم تعدادی از مدارس را بفروشیم. مولدسازی مدارس.»
«نجات بهرامی»، روزنامهنگار و از مسوولان سابق آموزشوپرورش، معتقد است که نگاه مسعود پزشکیان به این موضوع، یک نگاه عوامانه و پوپولیستی است. او به «ایران وایر» گفت که برخی افراد نسبت به گذشته یک نگاه نوستالژی دارند. مانند افرادی که رشد و نمو کودکان در یک خانواده ۸-۷ نفره را در گذشته، حتی در نبود امکانات و شرایط آموزشی و رفاهی و بهداشتی، باز هم مثبت میدانستند. به گفته او، کسی که عنوان رییسجمهور را بهدنبال خود دارد یدک میکشد، چنین نگاه عوامانه و عجیبی به محیط کلاس درس و مدرسه دارد.
نجات بهرامی با اشاره به تجربه خود در آموزشوپرورش، ایران درباره تحصیل در کلاسهای ۴۵ نفره گفت: «تشکیل چنین کلاسهایی آن هم با امکاناتی که مدارس و کلاسهای درس در ایران دارند، اصولا به معنی تعطیل کردن سوادآموزی و انتقال مفاهیم و دانش است.»
این مدیر پیشین در آموزشوپرورش ایران توضیح داد که اصولا کلاسهای درس مدارس در ایران، حتی در مدارس خوب و مناطق شهری، مرکز استانها یا حتی تهران، یک تخته است و یک معلم که هم باید ۴۰ نفر را مدیریت کند و انضباط را در آن کلاسها حکم فرما کند و هم کار بسیار پیچیده و دشوار انتقال مفاهیم آموزشی را بر عهده بگیرد. به گفته او، عملا در چنین محیطی هیچکدام از اینها ممکن نیست و حتی تنشهای بسیاری بین دانشآموزان و آموزگاران در قالب تنبیه بدنی و فیزیکی و همچنین درگیری بین خود دانشآموزان ایجاد میکند؛ تنشهایی که حاصل کلاسهایی شلوغ و بدون امکانات است.
به گفته نجات بهرامی، وقتی رییسجمهور مشکلات نظام آموزشی را نادیده میگیرد و وضعیت کلاسهای شلوغ را خیلی خوب عنوان میکند، یعنی باید فاتحه آینده آموزشی آن کشور را خواند.
«علی افشاری»، تحلیلگر سیاسی هم، رویکرد رییس دولت به مشکلات آموزشی ازجمله ازدحام در کلاسها را پوپولیستی خواند و درباره اظهارات اخیر مسعود پزشکیان به ایرانوایر گفت: «درباره مسعود پزشکیان باید توجه کرد که او یک شخصیت ویژه دارد که در میان کارگزاران جمهوری اسلامی هم نادر است. پزشکیان شبیه بسیجیهای اول انقلاب است که تحول پیدا نکرده و باورمند پارادایم سنت است و ذهنیت ضد مدرنی دارد. تلاش افرادی مثل او بر آن است که آن چیزی که غیرقابل پذیرش و غیرعقلانی است را از طریق بسیج غیرعادی منابع و روحیه ایثارگری یک طرفه از ناحیه مردم، با یک ذهنیت تخیلی و آرزواندیشانه مدیریت کند؛ آن هم در شرایطی که حکومت هیچ گامی بر ندارد.
به عقیده افشاری، رییس دولت به همهچیز یک نگاه پوپولیستی دارد؛ برای او مهم نیست که کلاسهای آموزشی باید یک استانداردی داشته باشند، همانطور که وقتی رییس دانشکده پزشکی بود، خودش بیل و فرغون به دست گرفت و یک درمانگاه ساخت. او در نظر ندارد که این مدل تصمیمات، همیشه جوابگو نخواهد بود.
به گفته این تحلیلگر سیاسی، پزشکیان نمونهای است برای اثبات این گزاره که داشتن یک مدرک دانشگاهی حتی در سطح بسیار بالا هم لزوما به معنای داشتن دانش و ذهنیت پیشرو و کارآمدی نیست.
دانشآموزان بیسواد
کلاسهای درس پرازدحام و ۴۰ نفره، تنها مشکل سیستم آموزشی ایران نیست، اما میتواند یکی از عوامل مشکل بزرگتر باشد؛ مشکل آموزش ندیدن دانشآموزان. این موضوع این روزها آنقدر پر رنگ شده که «رضوان حکیم زاده»، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، اخیرا خبر از «فقر یادگیری» در ۴۰درصد از دانشآموزان داده و گفته برخی دانشآموزان باوجود حضور در مدرسه، مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند.این مقام آموزشوپرورش توضیح داد که فقر یادگیری به شرایطی اطلاق میشود که دانشآموزان باوجود حضور در مدرسه، مهارتهای پایه سواد را بهدرستی کسب نمیکنند. این مهارتها شامل خواندن، نوشتن، حساب کردن و سخن گفتن است. به گفته او، فقر یادگیری در دوره ابتدایی موجب مشکلات تحصیلی در سالهای بعد میشود.
نجات بهرامی روزنامهنگار و از مسوولان سابق آموزشوپرورش دراینباره به ایرانوایر گفت که این موضوع پدیدهای است که آمار و ارقام، خصوصا در یک دهه اخیر، حکم تاییدی بر آن زدهاند. او توضیح داد: «اگر نگاهی به معدل دانش آموزان در دوران متوسطه در رشتههای مختلف بیندازیم، متوجه این بیسوادی خواهیم شد. برای مثال، میانگین نمرات دانشآموزان رشته علوم انسانی در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم، زیر ۱۰ است. این موضوع نشان میدهد که دانشآموزان حتی خواندن و نوشتن را هم درست نیاموختهاند.»
نکته مهم در موضوع افت شدید تحصیلی دانشآموزان در ایران آنجاست که مقامات جمهوری اسلامی طی چندین دهه، موفقیت دانشآموزان ایرانی در المپیادهای بینالمللی را نشانه عملکرد موفق نظام آموزشی میدانستند.
نجات بهرامی به ایرانوایر گفت که موضوع افت تحصیلی دانشآموزان برای او که سالها در گوشهوکنار کشور معلم بوده، در سیستم اداری آموزشوپرورش حضور داشته و در این وزارتخانه فعالیت کرده، کاملا مشخص است که افت شدید سواد دانش آموزان، به مراحل بسیار خطرناکی رسیده است.
بهرامی با اشاره به نتایج بسیار ضعیف دانشآموزان ایرانی در آزمونهای بینالمللی «تیمز» و «پرلز» گفت که این ضعف پیشتر در آزمونهای داخلی کشوری قابل مشاهده بود. او همچنین مدارس سمپاد یا استعدادهای درخشان را ویترین دروغین جمهوری اسلامی دانست که عدهای از دانشآموزان را در محیطی ایزوله، دور از دیگر بچهها تحت آموزشهای فشرده قرار میدهند تا در المپیادهای بینالمللی رتبه بیاورند و رهبر جمهوری اسلامی و مقامات حکومتی نیز تمام سعی خود را میکنند که این مدارس را حفظ کنند تا بگویند دانشآموزان ایرانی از دانشآموزان کشورهای دیگر بالاتر هستند.
به گفته نجات بهرامی، مقامهای جمهوریاسلامی این موضوع را مخفی میکنند که بیشتر مدارس و کلاسهای درسی ایران، از لحاظ استانداردهای آموزشی، اصولا مخروبههایی هستند که نه از امکانات سخت افزاری در آنها خبری هست، نه آموزش با کیفیتی به بچههای مردم ارائه میشود.
جیب خالی و پز عالی آقای رییسجمهور
اعداد و ارقام هشدارآمیز درباره نظام آموزشی ایران، تنها منتهی به افت تحصیلی یا کلاسهای شلوغ نمیشود. در آغاز سال تحصیلی جدید که هنوز چند ماهی بیشتر از آن نگذشته است، ۲۰درصد مدارس موجود فرسوده اعلام شدهاند، سه میلیون دانش آموز هم در مدارس تخریبی، مدارسی که قابل بازسازی نیستند و باید تخریب شوند، تحصیل میکنند. باوجود این، تنها در استان تهران، کمبود ۱۳ هزار کلاس درس گزارش شده است.
از سوی دیگر، گزارشها از جا ماندن ۷۵۰ هزار دانش آموز از تحصیل در سال جاری خبر میدهد که ۱۱۰ هزار تن از این تعداد، کلاس اولی هستند. حدود نیمی از آنهایی که شانس ورود به همین مدارس با همه این کمبودها را پیدا میکنند هم، به معنای واقعی چیزی یاد نمیگیرند.
مسعود پزشکیان اما معتقد است که دانشآموزان در کلاسهای پرجمعیت، شانس این را دارند که در گروههای بزرگتر، بیشتر بیاموزند.
نجات بهرامی معتقد است که این اظهارنظر رییسجمهور نشان میدهد که خود او نیز به موضوع کمبود منابع مالی واقف است، اینکه پولی در بساط دولت نیست و اصولا دولت اختیاری چندانی ندارد که بتواند بودجه را کانالیزه کرده، اولویتها را جابهجا کند و بخشی از پول را بهسمت نظام آموزشی کشور و بهبود وضعیت تحصیلی ببرد. از آنجا که میداند چنین توانایی وجود ندارد و اصولا چنین پولی موجود نیست، در نتیجه دست به توجیه میزنند.
به گفته او، اظهارنظر پزشکیان به این معنی است قرار نیست پولی به نیازهای اساسی مردم و مخصوصا حوزه آموزش اختصاص داده شود.
جیب آموزشوپرورش خالی است، کلاسها درس شلوغ است و دیوار مدارس فرسوده هر روز ممکن است روی سر بچهها در گوشهوکنار ایران ویران شود، اما همچنان دغدغه رهبر جمهوری اسلامی و منصوبان او، ایجاد شرایط برای ازدیاد جمعیت است؛ بیشتر کردن جمعیت نسلی که قرار نیست در مدارس چیزی زیادی یاد بگیرند.
منبع:ایران وایر