محمد مهدی سید ناصری (مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان) نوشت: تحقیقات علمی در ابتدای سال ۲۰۲۴ میلادی توسط دانشگاه لایدن نشان داده است که کار کودک در محیطهای سخت و خطرناک نه تنها منجر به آسیبهای جسمی میشود، بلکه به طور جدی بر سلامت روانی آنها نیز تأثیر منفی میگذارد.
در عصرِ معاصر، کار کودک به یکی از معضلات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده است. در حالی که این مسئله در بسیاری از کشورها با شدتهای متفاوتی وجود دارد، مطابق با گزارشهای سازمانهای بینالمللی همچون سازمان جهانی کار و سازمان ملل متحد، میلیونها کودک در سراسر جهان مجبور به انجام کارهای سخت و خطرناک هستند. اما آیا این کودکان حق دارند شاد باشند؟
کنوانسیون حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ میلادی توسط سازمان ملل متحد به تصویب رسید، تضمین میکند که کلیه کودکان این حق را دارند در محیطی سالم، ایمن و شاد زندگی نمایند. این کنوانسیون نه تنها حقوق اساسی و بنیادین کودکان را در زمینههای آموزشی، بهداشتی و حمایتی تضمین میکند، بلکه بویژه بر اهمیت رفاه روانی و جسمانی کودکان تأکید دارد.
مادهی ۳۱ این کنوانسیون به صراحت اشعار می دارد که کودکان باید فرصت هایی جهت استراحت، تفریح و بازی داشته باشند، که بخشی از حقوق فرهنگی و اجتماعی آنهاست. کودکان کار، بویژه در مشاغل سخت و خطرناک، از این حقوق محروم هستند. طبق گزارشهای مختلف در خلال سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ میلادی، بسیاری از این کودکان نه تنها از تحصیل محروماند، بلکه در معرض آسیبهای جسمی و روانی جدی قرار دارند که میتواند بر کیفیت زندگی و شادکامی آنها تأثیر منفی بگذارد.
سازمان جهانی کار نیز در اسناد خود بخصوص در کنوانسیون ۱۳۸ و ۱۸۲، بر ممنوعیت کار کودک در شرایط نامناسب تأکید دارد. کنوانسیون ۱۳۸ حداقل سن برای اشتغال را تعیین کرده و تأکید می کند که کودکان نباید به کارهایی مشغول شوند که به سلامت یا رشد جسمی و روانی آنها آسیب برساند. کنوانسیون ۱۸۲ نیز کار کودک در مشاغل خطرناک را به طور قاطع ممنوع نموده است. با این حال، در بسیاری از جوامع، کودکان کماکان به مشاغل پرخطر و طاقت فرسا مشغول هستند که بر شادکامی آنها تأثیرات منفی می گذارد.
ت حقیقات علمی در ابتدای سال ۲۰۲۴ میلادی توسط دانشگاه لایدن نشان داده است که کار کودک در محیط های سخت و خطرناک نه تنها منجر به آسیب های جسمی می شود، بلکه به طور جدی بر سلامت روانی آنها نیز تأثیر منفی می گذارد. بسیاری از کودکان کار در معرض اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی قرار دارند که به دلیل عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و روان شناختی درمان نمی شوند.
یکی از بزرگترین چالشهای موجود برای کودکان کار، نبود فرصت های مناسب جهت بازی و تفریح است. بازی یکی از ارکان مهم رشد کودک است که تأثیر مستقیم بر سلامتِ روانی و جسمانی آنها دارد. مطالعات مختلف نشان دادهاند که بازی و تعاملات اجتماعی، به ویژه در سنین پایین، نقشی حیاتی در شکلگیری شخصیت و سلامت روانی کودک ایفا مینمایند. در این شرایط، کودکان کار به دلیل فشارهای کاری و نبود فرصت برای استراحت، از این امکان محروم هستند.
علاوهبر این، فقر چند بعدی و نابرابری اقتصادی نیز از جمله عواملی است که موجب استمرار پدیدهی کار کودک میشود. در بسیاری از جوامع، خانوادهها مجبورند که کودکان خود را به بازار کار بفرستند تا هزینههای زندگی را تأمین کنند. در چنین شرایطی، صحبت از شادی برای کودکان کار ممکن است به نظر غیرممکن بیاید، اما واقعیت این است که حتی در این شرایط نیز باید به حقوق اساسی آنها توجه شود. برای اینکه کودکان کار به حق خود در داشتن شادی و رفاه دست یابند، نیاز به تغییرات ساختاری و اجتماعی داریم. در گام نخست، میبایست قوانین و مقررات کار کودک در سطح جهانی و ملی بهطور مؤثرتری اجرا شود.
همچنین، فراهم نمودن فرصتهای آموزشی و حمایتهای اجتماعی برای این کودکان ضروری است تا بتوانند به زندگی شاد و سالم دست یابند. فراهم کردن شرایطی برای آموزش و تفریح حتی برای کودکان کار، میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر روی سلامت روانی آنها بگذارد. ایجاد مکانهایی برای بازی و تفریح، در کنار آموزش مهارتهای جدید و ارائه خدمات روانشناختی، میتواند به بهبود وضعیت این کودکان کمک کند.
کودکان کار حق دارند شاد باشند. این حق از نظر حقوقی و انسانی غیرقابل چشم پوشی است. با این حال، برای تحقق این هدف، نیاز به تلاش های جمعی از سوی دولت ها، سازمان های بین المللی و جامعه مدنی داریم تا شرایطی فراهم شود که این کودکان نه تنها از کارهای سخت و خطرناک رهایی یابند، بلکه بتوانند در یک محیط حمایتی و شاد رشد کنند.
سازمان های جهانی همچون سازمان ملل متحد و سازمان جهانی کار با ارائه ی اسناد و استانداردهایی، راه را جهت تحقق این اهداف هموار کردهاند، اما این اقدامات به تنهایی کافی نیست و نیاز به همبستگی جهانی برای حل این مشکل وجود دارد!