دوم- عراقچی در نوشتهای پر از تمجید از چین و رهبر حزب کمونیست چین از اینکه دو کشور در مسیر «ارزشهای مشترک» همکاری میکنند نوشته است. واقعیت این است که ارزشهای بنیادین در چین و جمهوری اسلامی تفاوتهای اساسی و پایدار دارد. حزب کمونیست چین بنیادهای اندیشهای دارد که با بنیادهای ارزشی ایران که راهنمایی مردم به سوی خداپرستی است تفاوت دارد. سوم- عراقچی نوشته است دیرینگی، اصالت و همهجانبه بودن از مشخصههای بنیادین روابط کنونی ایران و چین است. پرسش این است که آیا یادمان رفته است که ایران و چین به طور رسمی از دهه50 با هم ارتباط رسمی پیدا کردند. این یک واقعیت است که شناسایی رسمی چین در سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی رخ داد و چندان هم دیرینه نیست. چهارم- وزیر خارجه در مقالهاش که در نشریه حکومتی چین منتشر شده، نوشته است: «با ایران به عنوان بازیگر مهم منطقه باید با احترام و به صورت برابر گفتوگو کرد. » نوشتن چنین چیزی در یک مقاله مهم از سوی وزیر امور خارجه ایران که خطاب آن مقامهای چینی و نیز مقامهای سیاسی دیگر کشورهاست یک معنایش این است که در گذشته با ایران رفتار محترمانه صورت نگرفته است. حالا وزیر خارجه ایران از رهبری سیاسی چین میخواهد اینبار رفتار محترمانه با ایران داشته باشد. شاید هم مقام سیاسی ایرانی از چین میخواهد دیگر کشورها را متقاعد کند رفتار محترمانه با جمهوری اسلامی داشته باشند. پنجم- عراقچی نوشته است: همکاری با چین «با دستاوردهایی شگرف و ارزشمند همراه بوده است.» شهروندان میخواهند بدانند چینیها با توجه به نیازهای اساسی ایران در بخشهای گوناگون مثل نفت و گاز و پتروشیمی، حملونقل، سرمایهگذاری و… کدام دستاورد را داشتهاند؟ در حالی که ایران نیاز گسترده به سرمایهگذاری خارجی دارد چین در ایران چقدر سرمایهگذاری مستقیم داشته است؟
حزب کمونیست چین به ایران کمک نخواهدکرد
به همین دلیل است که وزیر خارجه ایران در بدترین روزهای سیاست خارجی ایران به چین میرود و پیش از رفتن به آن کشور مقالهای در ستایش رهبری دو کشور نوشته و این رفتوآمدها را پیشدرآمد قراردادهای 25ساله میبیند. از سوی دیگر در روزهای تازه سپریشده مقامهای سیاسی روسیه به ایران آمده و مقامهای سیاسی ایران نیز به روسیه رفتهاند و مقامهای سیاسی دو کشور گفتهاند این رفتوآمدها برای بستن قرارداد راهبردی 20ساله است. شهروندان ایرانی و نیز کارشناسان ورزیده در اقتصاد و سیاست حق دارند بپرسند حزب کمونیست چین بهمثابه همهکاره کشور چین در این سالهای تازه سپریشده که ایران و ایرانیان با بزرگترین گرفتاریهای اقتصادی روبهرو شدهاند چه کمکی به ایران کرده است که بتوان با استناد به این کمکها ادعا کرد بستن قرارداد 25 یا بنابر شنیدههایی اجرای این قرارداد بستهشده به نفع ایران است؟ برخی میگویند در شرایطی که صادرات نفت ایران در تحریم بوده و هست این کشور چین بوده که نفت ایران را خریداری میکند و این کمک بزرگی است. درباره این داستان باید گفت اولا شرکتهای چینی نفت ایران را با قیمتهای معنادار و زیر قیمت بازارهای جهانی خریداری میکنند و این داستان به نفع آنهاست تا ایران. دوما یادمان باشد برگرداندن دلارهای حاصل از صادرات نفت به چین در دستاندازهای پشتسر هم قرار گرفته و دلار به دست آمده قابل تصرف ایران را به دالانهای تاریک و تنگ انداخته و راه قدیمی تهاتر را اعمال میکند. سوما اینکه خرید نفت از ایران از سوی چین هنگامی بیشتر شد که جو بایدن بر سر کار آمد و به دلیل وجود جنگ اوکراین سختگیری برای صادرات نفت را کاهش داد. حالا جمهوری اسلامی که در شرایط دشوار داخلی و خارجی قرار دارد زمان مناسبی برای راستیآزمایی کشور چین است که از این کشور برای رفع ناترازیها و نیز تامین سرمایه برای نوسازی زیرساختها کمک بخواهیم و منتظر چگونگی برخورد چینیها باشیم. به نظر نمیرسد حزب کمونیست چین کمک بزرگی به ایران کند.
منبع: ساعت 24