back to top
خانهتحلیل و وضعیت سنجیوضعیت سنجی سی و پنجم: بیماری خامنه‌ای و صف آرائی دو طرف؟

وضعیت سنجی سی و پنجم: بیماری خامنه‌ای و صف آرائی دو طرف؟

  khamenei rafsanjani booseh 07032015 در وضعیت سنجی  شماره 31 سه اطلاع در باره بیماری خامنه‌ای که خود دریافت کرده بودیم را در 4 فوریه 2015، از نظر خوانندگان گذراندیم. خبر سومی که ما دریافت کرده بودیم حاکی از این بود که حال او بد است و گاه به حال اغماء می‌افتد.  در تاریخ 28 فوریه 2015، فیگارو، به استناد قول منابع غربی، خبرداد که خامنه‌ای حدااکثر 2 سال زنده خواهد ماند. باتوجه به صف بندی دو طرف، یکی طرفدار انجام توافق و دیگری مخالف با آن، بیماری خامنه‌ای، هرگاه جدی باشد، اما در اندازه سرعت بخشیدن و یا نبخشیدن به گفتگوها و هم در رسیدن و یا نرسیدنشان به توافق اثر دارد، وضعیت سنجی را از وضعیت جسمانی خامنه‌ای شروع می‌کنیم:

 

٭آیا شدت بیماری خامنه‌ای سبب شده‌است که اندام او بی‌حرکت شوند؟

در 5 مارس 2015، وسائل ارتباط جمعی اسرائیلی و نیز روسی خبردادند که وضعیت مزاجی خامنه‌ای وخیم است. او را مورد عمل جراحی قرارداده‌اند در نتیجه اندام او از  حرکت افتاده‌اند.

اما بنابر اطلاعی که ما از ایران دریافت کرده‌ایم، خامنه‌ای در وضعیتی که وسائل ارتباط جمعی اسرائیلی و روسی توصیف کرده‌اند، نیست. بنابر این اطلاع:

● «حال خامنه‌ای خوش نیست. و برای اینکه مطمئن شوید بهتر است فایل‌های صوتی  4 فایل سخنان آخر ایشان را با هم مقایسه کنید. بخصوص فایل سخنان او در دیدار با  تعدادی ورزشکار، حدود 2 ماه پیش که به خوبی حال نزار ایشان را بیان می کند و بعد از آن‌هم تنها در یک نمایشگاه حاضر شد که آن‌هم در بیت برگزار گشت. اما در بهمن ماه حالش بهتر شد. نحوه سخن گفتن و آهنگ صدای او این بهبود را نشان می‌دهد. بنابر اطلاع پزشکان معالج او وضعیت جسمانی او را «تحت کنترل» دارند. که هم یعنی این که بیمار است و هم یعنی این که بیماری شدتی که وضعیت جسمانی او را از کنترل خارج کند، پیدا نکرده‌است.

● علاوه بر این سخنانی که برخی از مسئولان در رابطه با شورایی شدن رهبری و مخالفت برخی دیگر با این شورایی شدن می‌گویند، گویای آن‌است که آنها هم  در اندیشه بعد از خامنه ای هستند. این امر، هم انتخاب رییس مجلس خبرگان و هم انتخابات سال آینده این شورا را به شدت تحت تاثیر قرار داده‌است.

   در حال حاضر، گردانندگان سپاه و سران مافیاهای نظامی – مالی نگران بعد از خامنه‌ای هستند. طرفداران توافق هسته‌ای می‌گویند خدا کند زنده بماند و جام زهر موافقت با توافق را سر بکشد و مخالفان می‌گویند خدا کند زنده بماند و نگذارد توافق اتمی انجام بگیرد. هر دو دسته از آن می‌ترسند که او بمیرد و جانشین او چاره‌ای جز تن دادن به تسلیمی خفت بارتر نداشته باشد.

  

● وضعیت اقتصادی کشور و وضعیت مالی دولت بیش از آن خراب است که سخنان روحانی بتواند مانع از مشاهده شدنش بگردد. حاکمان به خوبی می دانند اگر بحران هسته‌ای را به پایان نرسانند،وضعیت وخیم‌تر خواهد شد و حرکت‌های اعتراضی به دلیل گرسنگی مردم فراگیر خواهند شد. هم اکنون نیز اعتصاب‌ها و حرکتهای اعتراضی پرشمار شده‌اند.  

 

● شکاف میان نیروهای نظامی، از زمان به سر کار آمدن حسن روحانی به این طرف، زیاد شده و اینک به اوج خود رسیده‌است. باند‌های پیرامون جعفری از یک سو و شمخانی از یک طرف و حسین همدانی و یدالله جوانی از سوی دیگر و حتی باند‌های حسین طائب و غلامرضا نقدی موجب پاره پاره شدن سپاه شده‌اند . از طرف دیگر شرکت سپاه در جنگ‌های عراق و سوریه و لبنان موجب شده‌است که زبانها به  انتقاد از سپاه باز شوند.  اما فعلا جرات ابراز علنی این انتقادها وجود ندارد. بعضی نیز می‌گویند: شرکت سپاه در جنگها در کشورهای دیگر موجب شده‌است  که قدرت این نیرو صرف جنگها در خارج از کشور شوند و دچار ضعف گردد.

     درحال حاضر، دیگر رژیم پنهان نمی‌کند که سپاه قدس در عراق و سوریه در جنگ شرکت دارند. هم اکنون در  تکریت عراق جنگ شدید است و افراد سپاه درآن شرکت دارند. شرکت رژیم در جنگها، بنیه آن را به تحلیل می‌برد.  

 

در سطح سیاسی نیز جنگ مغلوبه است: به دنبال ممنوع‌التصویر شدن و ممنوع‌الاسم و ممنوع‌السخن و مکتوب شدن خاتمی، حمله‌های به هاشمی رفسنجانی تشدید شده‌است. بخصوص حمله 14 اسفند شریعتمداری در کیهان. نوشت دیگر هاشمی استوانه نظام نیست. یعنی که او بت هاشمی رفسنجانی را شکسته است. فشار به «دادگاه»، از دو سو، برای محکوم کردن و یا نکردن مهدی هاشمی نیز شدید است. در 14 اسفند، رجاء نیوز نیز مدعی شد که فیگارو خبر در باره بیماری خامنه‌ای را، بعد از مصاحبه فیگارو با فائزه، دختر هاشمی رفسنجانی، انتشارداده‌است، یعنی این‌که خبر را فائزه به فیگارو داده‌است. رجاء نیوز غافل شده‌است که با  فائزه را گوینده خبر بیماری خامنه ای  به فیگارو جلوه دادن، بیماری خامنه‌ای و شدت آن‌را تصدیق می‌کند. هاشمی رفسنجانی نیز گفته پیش از این گفته بود‌  از او به خامنه‌ای نزدیک‌تر کسی نیست و او عاشق «رهبر» است و هردو رازها و اسرار یکدیگر را دارند (٭). و غافل است که با گفتن این سخن، به شرکت هر دو در خیانت‌ها و جنایت‌ها و فسادها اعتراف می کند. زیرا حق و راستی نیاز به سر و راز شدن ندارند. و سخن او این‌طور تعبیر شده‌است که عمر خامنه‌ای  کوتاه است. زیرا اگر عمر او دراز بود، هاشمی  نیازی به اظهار عشق  به او نداشت. این از موضع اظهار عشق به خامنه‌ای است که او می‌تواند در مورد تعیین جانشین او نقش بازی کند.

     در حال حاضر، چهار موضوع، سبب صف آرائی دو طرف در برابر یکدیگر شده‌اند:

1. بحران اتمی که در 14 اسفند، ظریف، بار دیگر، گفت به تصمیم‌گیری سیاسی بسیار نزدیک شده‌ایم. هاشمی رفسنجانی دلواپسان مخالف توافق هسته‌ای را هم صدا با نتان یاهو خواند و وسائل ارتباط جمعی اصول گرایان نیز او را به رگبار تبلیغاتی بستند. و

2. مجلس خبرگان: بر سر رئیس این مجلس  و «انتخابات» سال آینده آن. و

3. مجلس آینده. «اصول‌گرایان» خواستار آنند که شورای نگهبان، با قاطعیت مزاحم‌های آنها را رد صلاحیت کند. ممنوع کردن خاتمی و حمله به هاشمی رفسنجانی و «سران فتنه» –  در 14 اسفند، کیهان مدعی شد: داگان، رئیس سابق موساد می‌گوید: اپوزیسیون داخل ایران را ما پرورش دادیم.  اما قولی که از او نقل شده، این‌است: کاری که ما می ‌توانستیم انجام دهیم، به دست آوردن زمان با انجام عملیات مخفی یا پرورش نیروهای اپوزیسیون و اقلیت های داخلی ایران بود.

       اما عبارت «نیروهای اپوزیسیون» در گفته رئیس سابق موساد فاقد عبارت ادعایی کیهان، همانا «در داخل ایران» است بلکه در گفته وی اقلیت‌ها صفت “داخلی” دارند. ارتباط دو رأس از سه رأس مثلث زورپرست، گروه رجوی و استالینیستها و پهلوی چی‌ها با اسرائیل برکسی پوشیده نیست. اما روابط پنهانی ایران گیتی‌ها، یعنی خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی و دستیارانشان نیز با اسرائیل، دو افتضاح اکتبر سورپرایز و ایران گیت را ببارآورد.

4. فسادها که در حال حاضر، وسیله رویاروئی سخت دو صف بندی گشته‌اند: تازه ترین موضع‌گیری، از «وزیر» کشور است که می‌گوید: آماده است نقش پولهای حاصل از قاچاق را در سیاست، با دلیل و مدرک توضیح بدهد و قول سپاه در باره دستگیری «ح.الف» که در واقع، ربط دادن این برج ساز به یاسر رفسنجانی فرزند علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی است. حسن افراشته پور سرمایه‌دار دارای سرمایه در داخل و خارج کشور و در ارتباط با یاسر رفسنجانی است.

 

وضعیت اجتماعی نیز موید فلاکت مردم و خانواده‌ها است بر اساس آخرین آمار حدود 10 هزار باند فحشا در ایران شناسایی شده و حدود 700 هزار زن روسپی شناسنامه دار تنها در تهران  وجود دارند که نزدیک به 12 تا 15 درصد آنها متاهل می باشند و سن روسپی گری در تهران به 12 سال رسیده است و این نگون بختان بخاطر فقر گرفتار فحشا شده‌اند و این وضعیت و نیز  بیکاری و تورم که بیداد می کنند و فشار سختی را بر مردم وارد می‌سازند و مهاجرت نیروهای متخصص به شکلی عجیب در حال گسترش است و بسیاری در اندیشه خروج از کشور  می باشند و… از دستاوردهای ولایت مطلقه فقیه هستند.

     رژیمی موجد چنین وضعیتی و گرفتار چنین وضعیتی، در تقلای رسیدن به توافق اتمی، بقصد رها شدن از سقوط است:

 

٭ سخنرانی نتان یاهو در کنگره امریکا  وجود دو صف رویاروی یکدیگر را بیش از پیش آشکارکرد:

در 3 مارس 2015، نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، در کنگره امریکا، سخنرانی کرد. سخن تازه‌ای نگفت. اطلاع جدیدی هم که گزارش موساد رانقض کند نیز نگفت. گزارش موساد به او،  قبل از خبر سفرش، فاش شد و بنابرآن، ایران در کار تولید بمب اتمی نیست. اوباما نیز گفت: نتان یاهو حرف حسابی نداشت که بزند.

    باوجود این، دعوت جمهوریخواه‌ها از نخست وزیر اسرائیل – کسی که مدعی است سیاست امریکا در منطقه باید با منافع اسرائیل سازگار باشد و اسرائیل آن را تعیین کند – برای سخنرانی در کنگره امریکا، بر ضد سیاست  رئیس جمهوری امریکا، هم بیانگر ورود ابرقدرت امریکا به مرحله انحطاط است و هم صف بندی از امریکا تا خلیج فارس را با وضوح هرچه تمامتر گزارش می‌کند. بخصوص که

 

هم‌زمان، اردوغان رئیس جمهوری ترکیه و السیسی رئیس جمهوری کودتاچی مصر به ریاض، پایتخت دولت سعودی رفتند. گفته شد برای شرکت در اتحاد رفته‌اند. موضع‌گیری اردوغان می‌گوید او راغب به شرکت در اتحادی با حضور اسرائیل نیست. اما السیسی در  اتحاد هست.

 

موافقت دولت سعودیها با عبور هوایپماهای جنگی اسرائیل از فضای عربستان برای بمباران تأسیسات اتمی ایران و علنی شدن تهدید اسرائیل توسط اوباما – هرگاه در جریان گفتگوها هواپیماهای جنگی اسرائیل بسوی ایران به پرواز درآیند، نیروی هوائی امریکا آنها را ساقط خواهد کرد و بالاخره، تهدید نتان یاهو ایران را به حمله نظامی (در سخنرانیش در کنگره)، نیز، اتحاد دولت سعودی و اسرائیل را علنی‌تر کرد. دولتی السیسی نیز با گنجاندن حماس در فهرست سازمان‌های تروریست، علامت داد که در اتحاد حضور دارد.

    موافقت دولت سعودی با عبور هواپیماهای اسرائیلی برای بمباران ایران، موضوع مقاله‌ای به قلم روبرت پاری شده و این مقاله در 25 فوریه 2015 انتشار یافته‌است:

 

٭ معنای موافقت دولت سعودی با بمباران ایران و عبور هوایپماهای اسرائیل از فضای عربستان بقصد بمباران تأسیسات اتمی ایران:

● در همان حال که حکومت اوباما می‌کوشد توافق نهائی با ایران برسر برنامه اتمی این‌کشور را به نتیجه برساند و بدان، تنش‌های منطقه را کاهش دهد، دولت سعودی به اسرائیل اجازه می‌دهد هواپیماهای جنگی خود را از فضای عربستان عبور دهد و تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند. بدین‌ترتیب، دو دشمن پیشین، پشت پرده اتحاد کرده‌اند و این اتحاد ژئو پلیتیک منطقه را دگرگون می‌کند.

● تنها توقعی که دولت سعودی دارد این‌است که گفتگوهای صلح اسرائیل و فلسطین پیشرفتی بکند. تا که دولت سعودی نزد کشورهای عرب توجیهی برای عمل خود داشته باشد.

● باب اتحاد دولت اسرائیل با دولت سعودی زمانی گشوده شد که امریکا و 5 کشور دیگر وارد گفتگو با ایران، برسر محدود کردن و نه از بین بردن فعالیتهای اتمی ایران شدند. کار به این‌جا کشید که نتان یاهو، برای ابراز مخالفت با توافق با ایران در کنگره امریکا سخنرانی کند و در 3 مارس این کار را کرد.

      معنی این‌که دولت سعودی به اسرائیل اجازه می‌دهد نیروی هوائیش از فضای عربستان برای بمباران ایران استفاده کند، اینست که هرگاه توافق اتمی انجام گرفت، اسرائیل بتواند ایران را بمباران کند. نتان یاهو مصالحه با ایران را «خطر برای اسرائیل» توصیف کرد.

● در سالهای اخیر، اسرائیل و دولت سعودی در قلمرو منافع خود، به همکاری بایکدیگر مشغول هستند. هدف مشترکشان جلوگیری از نفوذ ایران در کشورهای منطقه است. نمونه این همکاری، همکاری در حمایت از جنگجویان ضد رژیم اسد، متحد ایران، در سوریه است. باکی هم از این ندارند که این مخالفان مسلح داعش و القاعده هستند.

    عناصری از خانواده سعودی از اسلام‌گرایان مسلح، از جمله اسامه بن لادن و سازمان القاعده حمایت می‌کردند و می‌کنند. در اوائل همین ماه، نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد و به استناد آن نوشت که متقاعد شده‌است که ذکریا موسوی، از کادرهای القاعده با خانواده سعودی متصل بوده‌است. او در زندان گفته‌است که در سالهای 1998 و 1999، به دستور رهبران القاعده در افغانستان، گروه کمک رسانان به القاعده را فهرست کند و ترتیب ارتباط با آنها برای دریافت پول را بدهد. از جمله کسانی که به القاعده پول می‌دادند، یکی شاهزاده ترکی‌الفیصل، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت دولت سعودی بود.  دیگری، پرنس بندر بود که سالهای دراز سفیر دولت سعودی در امریکا بود و سومی ولید بن طلال میلیاردر سعودی بود. و بسیاری از روحانیان عربستان نیز به القاعده پول می‌دادند.

    موسوی به انگلیسی سلیسی توضیح داده‌است که اسامه بن لادن می‌خواسته‌است فهرست کمک کنندگان به القاعده تهیه شود. موسوی نیز گفته‌است که زمانی که بندر، سفیر دولت سعودی در امریکا بود،  او سرنگون کردن هواپیمای حامل ژرژ بوش توسط موشک استینجر، با یک عضو سفارت عربستان در واشنگتن را موضوع گفتگو کرده‌است. و این بندر بقدری به خانواده بوش نزدیک بود که به او «بندر بوش» لقب داده بودند.

     و موسوی باز گفته‌است رابط اسامه بن لادن و   شاهزاده سلمان بوده و نامه‌هایشان به یکدیگر  رامی‌رسانده است . سلمان کسی است که با مرگ ملک عبدالله، پادشاه عربستان  شده‌است.  حکومت سعودی گفته‌های موسوی را تکذیب کردند. اما حقیقت این‌است که سعودیها و دیگر شیخ‌های شیخ نشین‌های خلیج فارس به القاعده کمک مالی می‌کردند و شناسائی شده‌اند. در سالهای اخیر اینان به سنی‌هائی که با رژیم اسد می‌جنگند، از جمله جبهه النصره، پول و اسلحه می‌داده‌اند.

 

٭ منافع مشترک دولت سعودی و اسرائیل:

● اسرائیل نیز خود را درکنار جنگجویان مسلح یافتند زیرا با نظر دولت سعودی موافق است که ایران می‌خواهد با «کمربند سبز» تهران را به بغداد  و بغداد را به دمشق و دمشق را به بیروت متصل کند.

      در سپتامبر 2013، مایکل اورن، سفیر اسرائیل در امریکا که به نتان یاهو نزدیک است، به روزنامه ژروزالم پست گفت: اسرائیل به افراطی‌های ضد اسد کمک می‌کند. از دید او، «بزرگ‌ترین خطر برای اسرائیل هلال سبزی (همان کمربند سبز) است که از  تهران تا دمشق و بیروت امتداد دارد. و ما رژیم اسد را ستون پایه این هلال می‌دانیم . و ما می‌خواهیم رژیم اسد برود. ما آدمهای بدی را که از حمایت ایران برخوردار نیستند، ترجیح می‌دهیم.  حتی این آدمهای بد، کسانی باشند که شعبه القاعده را در سوریه بوجود آورده باشند. ».

    در ژوئن 2014، مایکل اورن در مؤسسه آسپن، در توضیح موضع خویش، گفت: اسرائیل پیروزی اسلام‌گرایان خشن، داعش، را بر برجاماندن رژیم اسد تحت‌الحمایه ایران ترجیح می‌دهد. از دید اسرائیل، جهنم سنی از جهنم  هلال سبز بهتر است.

● دشمنی اسرائیل با رژیم اسد و حمایتش از مخالفان او شکل کاربردی نیز به خود گرفت: حمله به قوای سوریه بسود النصره. برای مثال، در 18 ژانویه 2015، اسرائیل  به کارشناسان نظامی ایران و لبنان حامی رژیم اسد، حمله کرد. چندتن از اعضای حزب الله لبنان و یک ژنرال سپاه پاسداران ایران را کشت. اینان در جنگ با النصره بودند.

    طرفه این‌که اسرائیل به افراد النصره که قسمتی از خاک سوریه نزدیک مرز آن کشور با اسرائیل، در بلندی‌های جولان، را تصرف کرده‌بودند، حمله نکرد. یک منبع نزدیک به سامانه اطلاعاتی امریکا در سوریه، به من گفت: «توافق برسر حمله نکردن به یکدیگر میان اسرائیل و النصره وجود دارد و زخمی‌های النصره در بیمارستانهای اسرائیل مداوا می‌شوند.

● در منازعات دیگر منطقه نیز، اسرائیل و دولت سعودی، متحد یکدیگر هستند. از جمله، در سرنگون کردن رئیس جمهوری منتخب مصر و عضو اخوان‌المسلیمن  و حکومت او . اما بیشترین همکاری آنها برضد دولت شیعه ایران است.

     نخستین بار، در اوت 2013 بود که من در باره کسترش روابط میان اسرائیل و دولت سعودی مقاله نوشتم. عنوان مقاله، «ابرقدرت سعودی – اسرائیل» بود. اتحاد این دو کشور موجب تقویت نفوذ آنها در جهان می‌شود. اسرائیل توان سیاسی و تبلیغاتی خود را مایه می‌گذارد و دولت سعودی نفت و پول نفت و سرمایه‌گذاری کردن آن‌را.

   نتان یاهو گفته‌است: خطر مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای و پدیدار شدن تهدیدهای دیگر در منطقه بسیاری از همسایگان عرب ما را برآن داشته است بپذیرند که اسرائیل دشمن آنها نیست.و این امر به ما امکان می‌دهد به خصومت‌های تاریخی پایان ببخشیم و همسایگی جدیدی را بنا بنهیم. همسایگی جدید و امیدهای جدید.

    روز بعد، کانال دو تلویزیون اسرائیل گزارش کرد که مقامات امنیتی ارشد اسرائیل با مقامات امنیتی ارشد کشورهای عرب خلیج فارس در بیت‌المقدس دیدار و گفتگو کردند. از جمله آنها، پرنس بندر بود که اینک رئیس سازمان امنیت و اطلاعات دولت سعودی شده بود.

● اتحاد اسرائیل و دولت سعودی حالا دیگر موضوع گزارشها و مقاله‌های روزنامه‌های عمده امریکا است. چنانکه نماینده مجله تایم، در گزارشی به تاریخ 19 ژانویه 2015 به تشریح این اتحاد پرداخته است.

    در این‌جا، نویسنده به عمل مشترک این دو متحد برضد پوتین، رئیس جمهوری روسیه پرداخته است. خصومت دولت سعودی با پوتین از پرده بیرون افتاد وقتی  پرنس بندر در سال 2013، به مسکو رفت و پوتین را به فعال کردن جنگجویان چچنی تهدید کرد هرگاه او دست از حمایت رژیم اسد نکشد.

● اینک که اوباما به انجام توافق با ایران نزدیک شده‌است، وسائل ارتباط جمعی اسرائیل خبر می‌دهد که نتان یاهو با حمایت دولت سعودی ممکن است به ایران حمله نظامی کند.

 

٭ به یک توافق خوب بسیار نزدیک شده‌ایم:

در 6 مارس، فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «توافق خوب در مذاکرات هسته‌ای درباره برنامه هسته‌ای ایران در دستان ما است.من متعهد هستم که مذاکرات هسته‌ای ایران را به یک سرانجام مثبت برسانم. من بر این باورم که توافق خوب در دستان ما است و معتقدم ما به توافقی دست نمی‌یابیم مگر این که آن توافق خوب باشد و این پیامی است که به همه دوستان و شرکای خود اعلام می‌کنم. آخرین مایل (واحد مسافت) در مسیر مذاکرات هسته‌ای بیش‌تر وابسته به اراده سیاسی است تا مذاکرات تکنیکی و فنی».

 

برابر شنیده‌ها بسا توافق جدید نیز صفت «موقت» (ده‌ ساله) پیدا کند. در طول این مدت، ایران تأسیسات اتمی خود را در وضعیت کنونی نگاه می‌دارد و تحریمها نیز لغو نمی‌شوند، به حال تعلیق در می‌آیند. از هم‌اکنون سازمان‌های اطلاعاتی غرب، مطمئن از امضای توافق، خود را آماده کنترل ایران می‌کنند. هرگاه چنین باشد، جام زهری که خامنه‌ای باید سر بکشد، کشنده تر از آن است که احتمال داده می‌شد. بسا صحبتهای 15 اسفند امامی کاشانی در نماز جمعه تهران (برد برد که برنده اصلی ایران است) هدفش پوشاندن چنین شکستی است.

 

     بدین‌تریب قول او مشابه قول ظریف است. از این‌رو، دو طرف تمام توان خویش را بکارگرفته‌اند. انجام گرفتن و یا انجام نگرفتن توافق، این و یا آن موازنه قوا را میان دو طرف برقرار می‌کند. هرگاه حکومت اوباما و رژیم ولایت فقیه مصمم به انجام توافق باشند، اتحاد اسرائیل – رژیم سعودی – رژیم مصر  با جبهه‌ای روبرو می‌شود که از رهگذر توافق می‌تواند پدید آید. آیا پدیدآمدن این جبهه به جنگها در منطقه پایان می‌دهد و یا آن را دائمی می‌گرداند؟ در فرصتی دیگر برای این پرسش مهم پاسخ خواهیم جست.

 

٭ این سخنان را هاشمی رفسنجانی در ایام جنبش، در سال 1388، برزبان آورده‌است. آن زمان نیز، با بیماری خامنه‌ای ربط داده شد. بخصوص که فرزند او گفته بود که خامنه‌ای بیمار و مردنی است. بسا بدین‌خاطر است که با انتشار «اطلاع» در باره لاعلاج بودن بیماری خامنه‌ای، از نو انتشار داده‌اند و گفته‌اند هاشمی رفسنجانی عاشق مقام خامنه‌ای و نه خود او است.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید