در میان اخبار اقتصادی، شاخص فلاکت یکی از مهمترین ارزیابیها برای سنجش وضعیت زندگی مردم است. این شاخص حاصل جمع دو شاخص تورم و بیکاری است و به طور دقیقتر، نشاندهنده وضعیت رفاه اقتصادی یک جامعه است. گزارشهای پاییز ۱۴۰۳ نشان میدهد که در حالی که شاخص فلاکت کشور به رقم ۳۹.۷ واحد رسیده، برخی استانها از جمله اردبیل با رکورد ۴۵.۳ واحدی، از بقیه استانها پیشی گرفتهاند.
آمارهای رسمی مرکز آمار نشان میدهند که اردبیل در این فصل با نرخ تورم ۳۵.۲ درصدی و نرخ بیکاری ۱۰.۱ درصدی، به وضعیتی رسیده که شرایط اقتصادی آن را از سایر استانها جدا میکند. در حالی که کشور به طور متوسط شاخص فلاکت پایینتری (۳۹.۷ واحد) را تجربه کرده، اردبیل نه تنها بالاتر از این میانگین است بلکه بیش از همه استانها با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. این رقم، برای بسیاری از مردم استان، حکایت از یک وضعیت نامناسب اقتصادی دارد.
در همین حال، استانهای خوزستان و کرمان با شاخص فلاکت نزدیک به ۴۴ و ۴۳ واحد در ردههای بعدی قرار دارند. در این استانها، مشکلات اقتصادی و رکود شدیدتر از سایر مناطق کشور است. با این حال، در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، با وجود بالاترین نرخ بیکاری (۱۲.۵ درصد)، شاخص فلاکت به ۳۵.۳ واحد کاهش یافته است. این نکته جالب است که در این استان، تورم پایینتری (۲۲.۸ درصد) نسبت به دیگر مناطق کشور ثبت شده، که نشان میدهد نرخ تورم، تاثیرات بیشتری بر شاخص فلاکت نسبت به نرخ بیکاری دارد.
در این میان، استان سیستان و بلوچستان، اگرچه بالاترین نرخ بیکاری را با ۱۲.۵ درصد در میان استانها دارد، اما با تورم ۲۲.۸ درصدی توانسته است شاخص فلاکت خود را در حد ۳۵.۳ واحد نگه دارد که نسبت به سایر استانها وضعیت بهتری را نشان میدهد. این استان بهخوبی نشاندهنده اهمیت کنترل تورم در کاهش فشارهای اقتصادی است. در همین راستا، استانهای زنجان و مازندران نیز با شاخص فلاکتهای پایینتر (۳۵.۵ و ۳۶.۲ واحد)، نشان میدهند که مدیریت مناسب در زمینه تورم و بیکاری میتواند تاثیرات مثبتی بر شرایط رفاهی مردم داشته باشد.
با توجه به این آمارها، میتوان نتیجه گرفت که بحران فلاکت اقتصادی در ایران نهتنها یک مشکل عمومی است بلکه هر استان با چالشهای خاص خود دست و پنجه نرم میکند. در استانهایی مانند اردبیل، خوزستان و کرمان، بحرانهای اقتصادی ناشی از تورم و بیکاری بالا به شدت شرایط زندگی را دشوار کرده و نیازمند سیاستهای اقتصادی خاص است. در مقابل، استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، زنجان و مازندران، اگرچه با مشکلاتی روبهرو هستند، اما توانستهاند وضعیت فلاکت کمتری را تجربه کنند.
اما سوالی که مطرح میشود این است که چه عواملی باعث تفاوتهای اینچنینی در استانها میشود؟ آیا دولت و سیاستهای ملی قادر به مدیریت تفاوتهای اقتصادی استانها نیستند؟ یا این که مشکلات استانهایی مانند اردبیل، ریشه در سیاستهای محلی و عدم توجه به شرایط خاص آنها دارد؟
این واقعیت که استانهای با شاخص فلاکت بالاتر همچنان در رکود قرار دارند، نیازمند اقدامات فوری و سیاستهای اقتصادی هدفمند است. در استانهایی مانند اردبیل، که با مشکلات اقتصادی پیچیدهای روبهرو هستند، باید راهکارهای خاصی برای افزایش رفاه و ایجاد اشتغال طراحی شود.
به نظر می رسد این آمار نه تنها هشداردهنده است بلکه از مسئولان میخواهد تا نگاه ویژهای به استانهای درگیر فلاکت اقتصادی داشته باشند. اگرچه تغییرات در سطح ملی میتواند موثر باشد، اما هر استان با ویژگیهای خاص خود نیازمند سیاستهای جداگانه و توجه دقیقتری است.
.
بازتاب