هدف استراتژیک اسرائیل بعد از حمله 7 اکتبر که بارها اعلام شده بود نابودی کامل حماس بود و آزادی گروگانهای اسرائیلی و اینکه هیچ مذاکره ای انجام نخواهد شد و با مشت آهنین به این اهداف خواهیم رسید.

اعلام آتش بس بس غزه و آزادی تدریجی گروگانهای اسرائیلی و فلسطینی ( بسیاری فکر می کنند که این فقط حماس است که گروگان گرفته است.  در حالیکه هزاران گروگان فلسطینی در دخمه های اسرائیل بسر می برند.  دخمه هایی که شدت خشونت و شکنجه آنگونه است که بسیاری به علت شکنجه و تجاوز جنسی جان داده اند و هنوز به صلیب سرخ اجازه دیدار از آنها را نداده اند.) در سه مرحله که طرف دیگر آن حماس قرار دارد، اعتراف اسرائیل و آمریکا به شکست استراتژیک می باشد.

موافقتنامه ای بود که حدود 6 ماه پیش دولت بایدن تهیه کرده بود.  ولی از آنجا که بایدن، خود صهیونیستی دو آتشه بود هر بار در لحظه آخر، نتانیاهو و دولتش آن را رد کرده بودند و بایدن همراه او شده بود.  ولی از آنجا که ترامپ نمی خواست ریاست جمهوری خود را با جنگ و یا ادامه جنگهایی که بایدن روی دستش گذاشته بود شروع کند، همکار یهودی خود، استیو ویتکف که در کار خرید و فروش زمین و ساختمان در نیویورک که معروف است؛ آنجا «سگ، سگ را می خورد»، به خاورمیانه فرستاد تا نتانیاهو را مجبور به پذیرفتن آتش بس و پایان جنگ کند.

ویتکف، تیم بایدن را به گوشه ای راند و مشغول کار شده و روز شنبه از قطر به دفتر نتانیاهو زنگ زد که امروز ظهر به دفتر او خواهد آمد. گفتند که امروز «شبات» است و تعطیل مذهبی و نخست وزیر نمی تواند کار کند. ویتکف شروع به فحاشی کرده بود (در گزارش هارتز از عبارت salty language استفاده شده که همان به معنی فحاشی کردن است( و اینکه شبات بی شبات و آنجا خواهم آمد و به نتانیاهو بگو که حتما در دفترش باشد. نتانیاهو هم با عجله به دفتر رفته و بنظر می رسد که ویتکف چنان سخت با او برخورد کرده بود که نتانیاهو حساب کار خودش را کرده بود و مانند هر قلدر زورگو که در مقابل زور قوی تر قرار می گیرد، سر خم می کند، موافقتانه ای را که 6 ماه از پذیرفتن آن سر باز زده بود، پذیرفته و دولت او هم در برابر سنبه پر زور سر خم کرده است.

در سخنرانی بایدن معلوم شد که این توافق در سه مرحله انجام خواهد شد و اسرائیل از تمامی غزه خارج خواهد شد و در سه مرحله تمامی گروگانهای اسرائیلی و گروگانهای فلسطینی آزاد خواهند شد و بازسازی غزه شروع خواهد شد.

اینکه آیا همه چیز مطابق برنامه پیش خواهد رفت را خواهیم دید ولی همین که نتانیاهویی که هدف از حمله به غزه و انجام نسل کشی/جنوساید و پاکسازی قومی، ایجاد قحطی و نابود کردن بیمارستانها و دانشگاه ها و مدارس و مساجد و کلیسا ها و… را تا نابودی کامل حماس و آزاد کردن گروگانها اعلام کرده ولی بدون رسیدن به این اهداف، با حماس وارد مذاکره شده و وجود حماس را پذیرفت، اعلام شکست ارتش اسرائیل و دولت و جامعه اسرائیل که اکثریت عظیم آن دچار جنون جنایت شده اند می باشد.

دو روز پیش هم بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در گزارشی در مورد جنگ، گفت که حماس در جریان جنگ، تمامی نیروهایی را که از دست داده بود، جایگزین کرده است. این یعنی اینکه، حماس در نبرد با یکی از عظیمترین و مدرنترین و پیشرفته ترین ارتشهای دنیا، بعد از اینکه این ارتش را دچار جنگ فرسایشی کرد، پیروز شده است.   سخن معروف کیسینجر در بعد از عملیات تد 1968 در ویتنام که در نهایت ویت کنگها تلفات سنگینی را متحمل شدند، وارد ادبیات سیاسی شده است.  او گفته بود که در نبرد بین ارتش کلاسیک و نیروهای چریکی، اگر نیروی چریکی شکست نخورد به معنی پیروزی اوست

در واقع این پیروزی، پیروزی ملت فلسطین و تمامی انسانهایی است که برای عدالت و حقوق انسان مبارزه می کنند. چرا با وجودی که درصد مهمی از مردم غزه از هواداران حماس نیستند ولی تقریبا بگونه ای صد در صد از مبارزان آن که در غیر قابل تصور ترین شرایط به مبارزه ادامه دادند حمایت می کنند. البته بدون این حمایت، این مبارزان در همان اوائل جنگ شکست خورده بودند. حمایت بگونه ای بود که بسیاری از جاسوسانی را که اسرائیل در طول سالیان در غزه جاسازی کرده بود، نه تنها دیگر حاضر به جاسوسی نشدند، بلکه با دادن اطلاعات غلط به ارتش اسرائیل، سبب وارد شدن ضربات بیشتری به این ارتش جنایتکار شدند.

در این رابطه، می بینیم که رژیم جنایت، خیانت و فساد حاکم بر وطن، که سرمایه گذاری های عظیم آن در سوریه به باد هوا رفته است و آبرو باخته است، حال به ناگهان کوشش می کند پیروزی مردم فلسطین در غزه را به حساب خودش بگذارد.  این در حالیست که بر خلاف حزب الله که رژیم می توانست سیل اسلحه را به لبنان ارسال کند، اسرائیل چنان محاصره زمینی و هوایی و دریایی بر غزه حاکم کرده است که نیروهای مبارز فلسطین تنها باید روی توانایی های خود و ابداع و ابتکار خود حساب می کردند و می کنند و این همان کاریست که انجام داده اند.  ولی رژیم سعی دارد با سیل تبریک را روانه غزه کردن سعی در مصادره آن به نفع خود کند.

در همین جا بگویم که حمله 7 اکتبر و جهنمی که اسرائیل با کمک مسلم آمریکا و اروپا و بخصوص آلمان و انگلستان ایجاد کرد، آغازگر تحولی عمیق نه فقط در رابطه با اسرائیل و فلسطین و نه تنها در رابطه با کشورهای منطقه که در سطح جهان می باشد. از جمله:

1. رژیم اسرائیل از آغاز رژیمی آپارتاید بود، ولی با توان عظیم رسانه ای که در غرب دارد، ماهیت آپارتاید خود را پنهان کرده بود و وقایع بعد از 7 اکتبر این ماهیت را عیان کرد.
2. رژیم اسرائیل جامعه خود را جامعه دموکراتیک به جهان عرضه می کرد و اینکه تنها دموکراسی خاورمیانه می باشد که در محاصره جنگل و وحشی ها قرار دارد. این نقاب هم از چهره افتاد و جهانیان از خود سوال کردند که این چه دموکراسی ای است که اینگونه دچار جنون خشونت شده و جنایتهای خود را نه تنها جشن می گیرد که به معرض نمایش در جهان می گذارد و این چه دموکراسی ای است که شهروند درجه دو و سه و چهار دارد؟
3. دیوان عالی جهانی به همت دولت آفریقای جنوبی که خود دهها سال قربانی آپارتاید بوده است، دولت اسرائیل را مظنون به انجام جنوساید/نسل کشی/هولاکاست کرده است. این یعنی اینکه دیگر اسرائیل که هولاکاست را به سرمایه ای عظیم تبدیل کرده بود تا هر غلطی که می خواهد بکند، تا حد زیادی، این سرمایه را از دست داد و حال خود جامعه ای شده است که در انجام جنوساید دست سربازان اس اس را از پشت می بندد. از جمله به این دلیل که هولاکاست را نظامیان اس اس که همگی مرد بودند مرتکب شدند ولی در جنوساید فلسطینی ها دخترها و زنان نظامی اسرائیلی نیز شرکت کردند.
4. دادگاه جنایی جهانی، با وجود تهدید شدن، دستور دستگیری نتانیاهو، یعنی نخست وزیر کشوری “دموکراتیک” را صادر کرده است. از جمله اثرات این دستور این شد که نتانیاهو برای مراسم سوگند ترامپ به آمریکا سفر نمی کند. البته این بهانه ای بیش نیست، چرا که رابطه ترامپ و نتانیاهو سخت شکراب ب آب شده است.شده است و این سبب شد که نتواند به ایران حمله کند ولی در هر حال بهانه ای را در اختیار او قرار داد. بهر حال، این نخست وزیر دیگر جرات سفر، حتی به اروپا (بغیر از مجارستان) را نخواهد داشت.
5. جامعه اسرائیل از درون دچار پاشیدگی روز افزون شده و شکاف بس عمیقی بین سکولارهایی که اسرائیل را ایجاد کردن و آخرالزمانی های یهودی های سخت فنایتک ایجاد شده است.   در واقع به قول ایلان پاپه، تاریخدان یهودی اسرائیلی، اسرائیل هیچگاه موفق به ایجاد دولت- ملت نشد.
6. اقتصاد اسرائیل سخت صدمه خورده و دچار رکودی مزمن شده  است.
7. اسرائیل شاهد خروج مهمترین استعدادهای خود می باشد.
8. قرار بود که اسرائیل امن ترین محل برای یهودیان باشد که حال به خطرناکترین محل برای یهودیان تبدیل شده است.
9. و….و
10.  در عین حال، ما شاهد شکست عظیم و جبران نکردنی غرب در سیاست و مردمسالاری و حقوق انسان می باشیم چرا که از جنگ جهانی دوم به بعد، غرب خود را مدافع حقوق انسان در جهان عرضه می کرد ولی در جهنم غزه و حمایت فعال نظامی، سیاسی، رسانه ای و اقتصادی غرب در انجام جنوساید، جهانیان به وضوح مشاهده کردند که  اکثریت در غرب و بخصوص نخبگان سیاسی، فرهنگی و رسانه ای آن، هنوز بشدت نژاد پرست مانده اند. بقیت جهان یک بام و دو هوای غرب را می بینند که چگونه برای قربانیان سفید پوست چشم آبی اوکراینی اشک ریخت و چگونه نه تنها چشم بر جنوساید و کشتار غیر غربی ها بست، بلکه تا توانست آتش این جهنمی که از کودک و جوان و کهنسال و از زن و تمرد در آن سوختند را بیشتر کرد.
11. یکی از اثرات جبران نشدنی حمایت، آمریکا و بیشتر کشورهای غربی از جنوساید/نسل کشی/هولاکاست فلسطینی ها از اعتبار افتادن قوانین بین المللی  بدست آمریکا و بسیرای از کشورهای اروپایی می باشد. یعنی قوانینی که بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا آنها را وضع کرده بود و حال آنها را نقض می کند. جهانیان می بینند که از یک طرف دادگاه جهانی جنایی، که با حمایت غرب تا به حال بسیاری از رهبران جنایتکار را محاکمه کرده و یا حکم دستگیری آنها را صادر کرده است، زمانی که این حکم در مورد نتانیاهو صادر می شود، سخت بر  می آشوبد و کنگره آمریکا دادگاه را تهدید و حتی بعضی تهدید به حمله نظامی می کنند و کشورهایی همچون فرانسه و مجارستان و لهستان می گویند که حکم دستگیری را اجرا نخواهند کرد.

اینها و بسیار بیشتر از اینها درسی است برای ما.  این درس بما می گوید که دستگاه های سیاسی غرب همیشه از مقولات حقوق بشر و دموکراسی و کرامت، استفاده ابزاری کرده اند.  اینگونه هر بار که می باید بین منافع خود و دفاع از حقوق انسان و مردمسالاری یکی را انتخاب کنند بدون استثناء همیشه منافع خود را انتخاب کرده اند.  بنا بر این ما برای مبارزه و مبارزه بیش از 130 ساله برای استقرار جمهوری شهروندان ایران تنها و تنها باید روی توانایی خود حساب کنیم و شک نباید کرد که وقتی اینگونه عمل کنیم، افکار عمومی جهان در شرق و غرب همراه ما خواهند بود و اینگونه از امکان مداخله دولتهای خود در به مصادره بردن جنبش خواهند کاست.