منشأ اصلی نگرانی رژیم از کجا سرچشمه می گیرد؟ قدرت مداران حاکم که رعایت هنجارهای اسلام فقاهتی و سنت گرا را ابزاری مفید برای حفظ کیان اقتدار و منزلت خودمی دانند، اما در برگزاری مراسم چهارشنبه سوری هیچ نشانی از وفاداری جوانان به تابوهای مذهبی و کرنش گری در برابر شمایل و تمثال مقدس و رعایت کلیشه ها و خطوط قرمزنظام مشاهده نمی کنند و همین امر موجب نگرانی آنها شده و دندان بردندان می سایند. دغدغه و خشم رژیم از آن جا نشأت می گیرد که جوانان و مردم در این روز نرم هائی خارج از نرم های کنترل کننده رژیم ابرازوجودمی کنند. آنها یک شب محلات و کوچه ها و خیابان ها را در اختیارخودمی گیرند و با برفروختن آتش و رقص و اختلاط دخترو پسر و زن و مرد گوئی از حصارها و محفظه های تنگ و کنترل کننده رژیم خارج می شوند. باین ترتیب مراسم چهارشنبه سوری ولو برای چند ساعت با عدول از هنجارهای رژیم، بن مایه ای از جنس رهائی و در نوردیدن مرزهای نظام کنترلی رژیم را درخود دارد. رژیم البته در طول حیات خود، تلاش های زیادی را برای مصادره چهارشنبه سوری و از آن خودکردن آن به عمل آورده، اما موفق به آن نشده است. نگرانی خفته و ناگفته رژیم هم آن است که اگر این ناهم پوشانی ُنرم های رفتاری مردم و رژیم فراتر از یک شب برود چه می شود و آنگاه چگونه می توان جامعه را تحت کنترل در آورد؟!. اما حیف نیست که حسرت رهائی از ُنرم ها و هنجارهای رژیم در همان یک روز در سال باقی به ماند!.
********
ب- بنا به اطلاع«کمپین صلح فعالان در تبعید»،*1 روز شنبه ٢٣ اسفند ١٣٩٣، یونس عساکره ، ۳۴ ساله و تنها سرپرست خانوار، در اعتراض به تخریب دکه میوه فروشی اش به عنوان تنها منبع درآمد، در مقابل شهرداری این شهر با گالن بنزین اقدام به خودسوزی کرد که بعد از حضور مردم و ماموران آتش نشانی و فوریت های پزشکی، ابتدا به بیمارستانی در شهر خرمشهر و سپس به دلیل شدت سوختگی به بیمارستان طالقانی شهر اهواز منتقل شد.
متأسفانه خبرها از وخامت حال او و شدت سوختگی اش گواهی می دهند….
نمی توان تصویرتراژیک خودسوزی انسان زحمتکشی را که این روزها به گونه ای دیگر تن خود را به شعله های آتش سپرد تا خویشتن را از نکبتی که زندگی را از او گرفته بود از خاطره ها زدود. براستی پیام آن شعله های آتش چه بود؟. گرچه ابعادرنج و ستم و تحقیر و قلدری گزمه های رژیم چنان بود که وی را ناگزیرساخت که از جان عزیزخود گذشته و قید این گونه زیستن را بزند و خویشتن را از این همه رنج و پلشتی که امیدی به رهائی از آن نمی دید نجات دهد، اما نکبت و فقر هم چنان فرزندان و خانواده او و البته خیل طردشدگان مشابه او را تهدید می کند.
چرا نباید آتش خشم نهفته در این طردشدگان بجای آن که خرمن وجودشان را خاکسترکند و بررنج عزیزان بجای مانده اشان بیافزاید، به انبان طردکنندگان و صاحبان ثروت و قدرت افکنده نشود؟ پیام نهفته در این شعله های آتش آن است که براستی چه گونه می توان به جای آتش زدن”زندگی”، آن را از چنگ آنهائی که زندگی را مصادره کرده اند نجات داد؟
2015-03-18 27-11-1393 تقی روزبه
*- https://exilesactivist.wordpress.com/2015/03/16/تجمع-مردم-خرم
http://www.radiozamaneh.com/209927
*- پیام این شعله های سرکش!
http://taghi-roozbeh.blogspot.de/2009/02/taghiroozbehblogspot.html