بی بی سی فارسی- پل آدامز: طرح دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای «تصرف» و «مالکیت» غزه و جابجایی جمعیت آن، با موجی از شگفتی و محکومیت روبرو شده است.
این سخنان در شرایطی بیان شده که آتش بس میان حماس و اسرائیل برقرار است و هم زمان، ابهاماتی دربارۀ سرنوشت غزه پس از جنگ وجود دارد.
بر اساس برآورد سازمان ملل، نزدیک به دو سوم ساختمانهای غزه پس از ۱۵ ماه جنگ، تخریب شده یا آسیب دیدهاند.
این طرح مبهم ترامپ میتواند بزرگترین تحول سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه طی دهههای اخیر باشد و اجماع گسترده بینالمللی بر سر ضرورت ایجاد یک کشور فلسطینی– متشکل از غزه و کرانه باختری اشغالی – در کنار اسرائیل را زیر سؤال ببرد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این پیشنهاد را «قابل تأمل» توصیف کرده، اما کشورهای عربی و برخی متحدان آمریکا آن را قاطعانه رد کردهاند.
چرا این سخنان ترامپ الان بیان شد؟:
اگر ترامپ در یک مورد حق داشته باشد، این است که دههها تلاش دیپلماتیک آمریکا در قبال مسئله اسرائیل و فلسطینیها نتوانسته این مناقشه را حل کند.
طرحهای صلح و رؤسای جمهور، یکی پس از دیگری آمده و رفتهاند، اما بحران همچنان باقی مانده است. حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و جنگی که در پی آن در غزه رخ داد، پیامدی هولناک از این وضعیت بود.
ترامپ که ثروت هنگفت خود را در حوزه املاک بدست آورده، از همین زاویه، نکتهای منطقی را مطرح میکند: اگر غزه قرار است بازسازی شود و در برخی مناطق کاملاً از نو ساخته شود، غیرمنطقی است که صدها هزار شهروند همچنان در ویرانهها زندگی کنند.
بازسازی غزه کاری فوقالعاده پیچیده و دشوار خواهد بود. مهمات عملنکرده و تودههای آوار باید پاکسازی شوند. شبکههای آب و برق نیاز به تعمیر دارند. مدارس، بیمارستانها و فروشگاهها باید دوباره ساخته شوند.
استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، گفته است که این فرایند ممکن است سالها طول بکشد، و در این مدت فلسطینیها نیاز به جایی برای سکونت دارند.
اما به جای بررسی راههایی برای اسکان فلسطینیها در نزدیکی خانههایشان، که تقریبا بهطور قطع شامل اردوگاههایی در نواحی مرکزی و جنوبی نوار غزه خواهد بود، ترامپ میگوید که باید آنها را تشویق کرد تا برای همیشه این منطقه را ترک کنند.
ترامپ معتقد است که در غیاب فلسطینیها، «ساحلی بهشتی در خاورمیانه»، تحت مالکیت آمریکا و از دل ویرانهها ساخته خواهد شد، هزاران فرصت شغلی و سرمایهگذاری ایجاد میشود و در نهایت، آنجا به مکانی برای «زندگی مردم دنیا» تبدیل میشود.
چرا سخنان ترامپ تا این حد جنجالی شده است؟:
از کجا باید شروع کرد؟
حتی برای رئیسجمهوری که بخش عمدهای از نخستین دوره ریاستجمهوری خود را به دگرگون کردن سیاست آمریکا در خاورمیانه اختصاص داد – از انتقال سفارت ایالات متحده از تلآویو به بیتالمقدس گرفته تا به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای اشغالی جولان – این طرح حیرتانگیز است.
هیچ رئیسجمهوری در تاریخ آمریکا، حتی در جسورانهترین تصوراتش، گمان نمیکرد که حل مناقشه اسرائیل و فلسطین شامل تصرف بخشی از سرزمین فلسطینیها و اخراج ساکنان آن باشد.
انجام چنین کاری با توسل به زور، بیتردید نقض فاحش قوانین بینالمللی خواهد بود.
ممکن است برخی فلسطینیها غزه را ترک کنند و زندگی خود را در جایی دیگر از نو بسازند. از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، حدود ۱۵۰ هزار نفر چنین کاری را انجام دادهاند.
اما برخی دیگر قادر به ترک غزه نیستند یا تمایلی به این کار ندارند؛ یا به دلیل نداشتن توان مالی یا به دلیل تعلق خاطر عمیقشان به غزه، که بخشی از سرزمینی است که آن را فلسطین میدانند.
بسیاری از مردم غزه از نسل کسانی هستند که در سال ۱۹۴۸، همزمان با تأسیس کشور اسرائیل، از خانههای خود رانده شده یا مجبور به فرار شدند؛ دورهای که فلسطینیها آن را دوران «نکبت» مینامند.
تصور تکرار چنین تجربهای برای بسیاری از آنها بیش از حد دردناک خواهد بود، و آنها با تمام قوا به زندگی مختصر و محدودشان، در آنچه از غزه باقی مانده، چنگ خواهند زد.
برای فلسطینیهایی که رؤیای داشتن کشوری مستقل در کنار اسرائیل را در سر دارند، از دست دادن بخشی از سرزمینشان، مانند قطع عضوی از یک بدن خواهد بود.
غزه از سال ۱۹۴۸ از نظر جغرافیایی از کرانه باختری جدا شده است. در دورهای قبلی مذاکرات، از جمله طرح «چشمانداز صلح» ترامپ در سال ۲۰۲۰، پیشنهادهایی برای ساخت تونل یا راهآهن به منظور اتصال این دو منطقه مطرح شده بود.
اما اکنون ترامپ عملا از فلسطینیها میخواهد که برای همیشه از غزه دست بکشند.
به نظر نمیرسد ترامپ از اخراج اجباری شهروندان غیرنظامی– که ناقض قوانین بینالمللی است- حمایت کند، اما به وضوح فلسطینیها را به ترک غزه تشویق میکند.
مقامهای فلسطینی پیش از این اسرائیل را متهم کردهاند که مانع ارسال دهها هزار کاروان امدادی شده که میتوانست به ساکنان غزه کمک کند تا در حین بازسازی مناطق دیگر، در بخشهای کمتر آسیبدیده بمانند.
کشورهای عربی که ترامپ گفته باید حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار پناهجو را از بپذیرند– بویژه مصر و اردن- در واکنش به این پیشنهاد، ابراز خشم کردهاند.
هر دو کشور، حتی بدون این بحران، خود با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
وضعیت فعلی غزه چیست؟:
غزه به مدت ۱۹ سال تحت اشغال مصر بود تا اینکه در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ به تصرف اسرائیل درآمد.
طبق قوانین بینالمللی، غزه همچنان تحت اشغال اسرائیل محسوب میشود، اما اسرائیل این مسئله را نمی پذیرد و مدعی است که اشغال آن در سال ۲۰۰۵ با برچیدن یک جانبه شهرک های یهودی نشین و خروج نیروهای نظامی اش پایان یافته است.
تقریبا سه چهارم اعضای سازمان ملل، غزه را بخشی از یک کشور مستقل فلسطین میدانند، اما آمریکا چنین نظری ندارد.
غزه، که با حصارها و محاصره دریایی اسرائیل از جهان خارج جدا شده، هیچ گاه حس یک سرزمین مستقل را نداشته است.
هیچ چیز و هیچ کس بدون اجازه اسرائیل نمیتواند به این منطقه وارد یا از آن خارج شود. فرودگاه بینالمللی آن که با سر و صدای زیادی در سال ۱۹۹۸ افتتاح شد، سه سال بعد، در جریان انتفاضه دوم فلسطینیان، به دست اسرائیل نابود شد.
اسرائیل و مصر پس از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین در سال ۲۰۰۶ و بیرون راندن رقبایش از غزه در پی درگیری های شدید سال بعد، به دلایل امنیتی این منطقه را محاصره کردند.
مدتها پیش از جنگ اخیر، فلسطینی ها غزه را به چشم زندانی با آسمانی باز میدیدند.
آیا ترامپ میتواند کنترل غزه را در دست بگیرد؟:
بدیهی است که آمریکا هیچ حق قانونی برای تملک این سرزمین ندارد و اصلاً مشخص نیست که ترامپ چگونه می خواهد حاکمیت آمریکا را بر آن تحمیل کند.
همان طور که در ادعاهای جسورانه ترامپ در مورد کنترل آمریکا بر گرینلند یا کانال پاناما دیده میشود، هنوز مشخص نیست که آیا او واقعاً این موضوع را به صورت جدی مطرح کرده یا اینکه این سخنان صرفاً به عنوان یک نقطه شروع در فرایند چانهزنی دشوار درباره آینده غزه بیان شده است.
طرح های متعددی برای اداره غزه پس از جنگ مطرح شده است.
در ماه دسامبر، حماس و فتح، دو گروه اصلی فلسطینی، توافق کردند کمیتهای مشترک برای نظارت بر اداره غزه تشکیل دهند که تاکنون هیچ نتیجهای نداشته است.
در مقاطع دیگر، گفتگوها بر ایجاد یک نیروی حافظ صلح بینالمللی، احتمالاً متشکل از نیروهای کشورهای عربی، متمرکز شده است.
ماه گذشته، خبرگزاری رویترز گزارش داد که امارات، آمریکا و اسرائیل درباره تشکیل یک حکومت موقت در غزه گفتگو کردهاند، تا زمانی تشکیلات خودگردان فلسطینی– که هم اکنون کنترل بخشهایی از کرانه باختری را در دست دارد- برای اداره غزه آماده شود.
اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پیشتر تأکید کرده بود که تشکیلات خودگردان فلسطینی نقشی در اداره غزه پس از جنگ نخواهد داشت.
در حال حاضر نیروهای آمریکایی به شکل محدودی در غزه حضور دارند. یک شرکت امنیتی آمریکایی حدود ۱۰۰ نفر از نیروهای ویژه سابق آمریکایی را استخدام کرده است تا در یک ایستگاه بازرسی مهم در جنوب شهر غزه مستقر شوند و خودروی فلسطینی هایی را که به شمال بازمی گردند، برای کشف سلاح بازرسی کنند.
نیروهای امنیتی مصر نیز در همان ایست بازرسی دیده شده اند.
این اقدامات ممکن است نخستین نشانهای اولیه و محتاطانه از حضور گستردهتر بینالمللی در غزه، تحت رهبری آمریکا، باشد.
اما این به هیچ وجه به معنای تصرف یک منطقه به دست آمریکا نیست، اقدامی که مستلزم مداخله نظامی وسیع در خاورمیانه خواهد بود، و ترامپ بارها به رأی دهندگان خود گفته است که میخواهد از آن پرهیز کند.
آیا سخنان ترامپ تأثیری بر آتشبس اسرائیل و حماس خواهد گذاشت؟:
مذاکرات مرحله دوم آتشبس بین اسرائیل و حماس به تازگی آغاز شده است، اما به سختی میتوان تصور کرد که اظهارات جنجالی ترامپ کمکی به پیشبرد این مذاکرات کند.
اگر حماس احساس کند نتیجه نهایی این فرآیند، غزهای است که نهتنها حماس، بلکه هیچ کدام از فلسطینیها در آن حضور ندارند، ممکن است به این نتیجه برسد که دیگر هیچ موضوعی برای گفتگو وجود ندارد و گروگان های باقیماندهای را که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسارت گرفته، آزاد نکند.
منتقدان نتانیاهو او را متهم کردهاند که به دنبال بهانهای برای به شکست کشاندن مذاکرات و ازسرگیری جنگ است. آن ها بیشک به این نتیجه خواهند رسید که ترامپ با این اظهارات، عامدانه در این مسیر با او همدست شده است.
از سوی دیگر، حامیان راست گرای نخستوزیر اسرائیل از طرح تسلط آمریکا بر غزه ابراز رضایت کردهاند، امری که میتواند خطر استعفای اعضای کابینه را کاهش دهد و آینده سیاسی نتانیاهو را در کوتاه مدت تا حدی تثبیت کند.
از این منظر، ترامپ انگیزه ای قوی برای ادامه آتش بس به نتانیاهو داده است.
ترامپ دربارۀ کرانه باختری چه گفته است؟:
از ترامپ سؤال شد که آیا موافق است آمریکا حاکمیت اسرائیل بر مناطق اشغالی کرانه باختری را به رسمیت بشناسد،. او پاسخ داد هنوز تصمیمی دربارۀ این مسئله نگرفته است، اما گفت که در چهار هفته آینده بیانیه ای منتشر خواهد کرد.
این اظهارات نگرانی هایی در میان فلسطینی ها بوجود آورده است، زیرا چنین بیانیه ای قطعاً ضربه مرگبار دیگری به راه حل دو کشوری تلقی خواهد شد.
برسمیت شناختن مشروعیت شهرکهای اسرائیل در کرانه باختری، اقدامی با پیامدهای گسترده خواهد بود. بیشتر کشورهای جهان این شهرکها را بر اساس قوانین بینالمللی غیرقانونی میدانند، اما اسرائیل این موضوع را رد میکند.
در دورهای پیشین گفتگوهای صلح، مذاکره کنندگان پذیرفته بودند که اسرائیل بتواند بخشهای بزرگی از شهرکهای خود را در چارچوب یک توافق نهایی حفظ کند؛ احتمالا در ازای واگذاری بخش های کوچکی از اراضی اسرائیل.
در سال ۲۰۲۰، ترامپ واسطه امضای «پیمان ابراهیم» بود که عادی سازی تاریخی روابط میان اسرائیل با دو کشور عربی امارات متحده عربی و بحرین را تضمین کرد.
امارات این توافق را با این شرط امضا کرد که اسرائیل بخش هایی از کرانه باختری را به خاک خود ضمیمه نکند– شرطی که اکنون ممکن است در معرض خطر باشد.
خبرنگار دیپلماتیک، بی بی سی: پل آدامز