تهرانیها روزهایی بیآب را در ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۴ پیش رو دارند و این در حالی است که وزارت نیرو هیچ برنامه مشخصی برای چگونگی مدیریت این وضعیت که زندگی ۱۹ میلیون نفر جمعیت استان تهران را تحت تاثیر قرار میدهد، ندارد.
به گفته «محسن اردکانی»، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران فقط ۹ درصد از مخزن ۴ سد تامینکننده تهران، پُرشدگی دارند. آب تهران از ۵ سد «امیرکبیر کرج»، «لار»، «لتیان»، «ماملو» و «طالقان» تامین میشود که فقط سد طالقان پرشدگی بهتری داشتهاست.
سازمان هواشناسی اعلام کردهاست در ۴ ماهی که از سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ سپری شده با ۵۱درصد کاهش بارندگی مواجه بودهایم که استان تهران از جمله استانهای کمبارش بودهاست. استان تهران در این مدت ۶۷.۱ میلیمتر بارندگی داشته که میانگین بارندگی بلندمدت در استان تهران ۱۱۱.۵ میلیمتر بودهاست.
«روزبه اسکندری»، کارشناس سازههای هیدرولیکی با اشاره به این که مشکل تهران در تامین آب بزرگتر از مساله کاهش بارندگی در ۴ ماهه اخیر است، به ایرانوایر میگوید: «شما نمیتوانید روی پرشدگی مخزن سدها برای تامین آب حساب کنید زیرا منابع آب پشت سدها در معرض تبخیر قرار دارند و عموما بارش برف و یخچالهای طبیعی هستند که منابع مطمئن تامین آب بهشمار میآیند. از طرف دیگر، تهران شهری نبوده که چنین جمعیتی را در خود بپذیرد و گسترش اختاپوسی این شهر بدون توجه به زیرساختها سبب تحمیل پروژههای انتقال آب از سد طالقان برای تامین آب مردم تهران شدهاست.»
این در حالی است که عموم سدهای ایران به لایروبی نیاز دارند و به همین دلیل توان تجمیع بارندگیها را هم بهنوعی از دست دادهاند.
حال منابع آب تهران وخیم است؛ بیآبی در انتظار پایتختنشینان
تهرانیها امسال هم روزهای آلوده بیشتری را تجربه کردند و هم کمتر شاهد بارندگی بودهاند. گرچه از نیمه بهمن موجی از سرما کشور را در برگرفته است، اما دادههای سازمان هواشناسی نشان از آن دارد که بارش از متوسط کمتر بودهاست.
از سوی دیگر براساس آمار وزارت نیرو، میزان ورودی مخازن سدهای کل کشور از ابتدای سال آبی (ابتدای مهرماه) تا سیزدهم بهمنماه معادل ۶.۷۲ میلیارد متر مکعب بوده که در مقایسه با سال گذشته که عددی معادل ۷.۴۹ میلیارد مترمکعب بوده ۱۰ درصد کاهش داشته است.
به جز پرشدگی اندک سدها، آنچه به چشم هم قابل رویت است خشکشدن تالابهای استان تهران است. بهتازگی «رضا اقتدار»، از مسوولان اداره کل محیط زیست استان تهران، گفتهاست: «حقآبه تالاب بندعلیخان که از رودخانههای جاجرود، کرج و شور تامین میشود، بهدلیل تشدید خشکسالی و انحراف مسیر رودخانهها و برداشتهای غیرقانونی، تامین نشده است.»
در چنین شرایطی، محسن اردکانی مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران هم اعلام کرد که پرشدگی ۴ سد تامینکننده آب تهران ۹ درصد است. پیش از این نیز «محمد جوانبخت»، معاون آب و آبفا وزارت نیرو در نشستی با فعالان صنعت آب گفته بود: «در تهران از اردیبهشت مشکل تامین آب شرب خواهیم داشت.»
بررسیهای ایرانوایر نشان میدهد هیچ سناریوی جدیدی در وزارت نیرو برای مدیریت تاثیرات ناشی از خشکسالیهای پیاپی و کمآبی حاصل از آن مطرح نیست. اطلاعاتی که به دست ایرانوایر رسیده حاکی از آن است که برنامه وزارت نیرو، حفر چاههای اضطراری و تاکید بر پروژههای انتقال آب است.
بهتازگی «محمدصادق معتمدیان»، استاندار تهران نیز زمزمه «انتقال آب» از دریای عمان به تهران را مطرح کردهاست. او گفته است: «بحث انتقال آب از سد لار و اجرای خط دوم از سد طالقان که عملا نقش تعادل بخشی در توزیع آب در استان تهران برای کوتاهمدت و میانمدت و انتقال آب از دریای عمان برای استانهای کمآب و استان تهران در بلندمدت مدنظر است.»
این در حالی است که پروژههای انتقال آب از دریای عمان بهویژه با روی کار آمدن دولت سیزدهم شدت گرفت و بودجه قابل توجهی برای انتقال آب به اصفهان تصویب و تخصیص دادهشد. جالب اینجاست که در همین روزها، «رضا حاجیکریم» رییس فدراسیون صنعت آب ایران در جلسهای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی گزارش داد که «در شرایط فرونشست کنونی، ۱۵۵ میلیارد مترمکعب به آبخوانها و ۴۷ میلیارد مترمکعب به تالابها، از جمله دریاچه ارومیه بدهکاریم و تقاضای آب هم لجام گسیخته ادامه دارد».
او تاکید کرد: «پس از گذشت ۲۴ سال از ابلاغ سیاستهای کلی آب هیچیک از بندهای آن اجرایی نشده و کشور از نبود حکمرانی واحد در آب در رنج است.»
وقتی سپاه سکان مدیریت منابع آب را در دست دارد
مسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران در چند ماهی که سکان اجرایی کشور را به دست گرفته چند بار بر انتقال پایتخت بهدلیل ناتوانی در تامین آب آن اشاره کرده و همین موضوع را زمانی که با مسوولان قرارگاه خاتمالانبیا جلسه داشت تکرار کرد. جالب اینجاست او اخیرا در وزارت نیرو طرح آبرسانی به بیش از هزار و ۵۰۰ روستا را افتتاح کرد که ایده «علیاکبر محرابیان»، وزیر نیرو دولت سیزدهم بود و اجرای آن به قرارگاه امام حسن مجتبی از زیرمجموعههای سپاه سپرده شدهبود.
در همین حال، وزیر نیروی دولت مسعود پزشکیان، «محمد جوانبخت»، معاون آب و آبفای دولت سیزدهم را در مسوولیت خود برای دولت چهاردهم ابقا کرد. کارنامه او که پیشتر فرمانده قرارگاه بازسازی «نوح» و فرمانده موسسه «حرا» از زیرمجموعههای قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا بوده در دولت سیزدهم به طور خاص متمرکز بر طرح «جهاد آبرسانی» بود.
اجرای این طرح با عنوان آبرسانی به روستاها به قرارگاه امام حسن مجتبی سپرده شده است. پروژهای که عموما به لولهگذاری محدود شده و پیگیریهای ایرانوایر نشان میدهد روستاهای مورد نظر در این طرح لولههای بدون آب را میزبان شدهاند.
جوانبخت، برنامه خود با عنوان «راهبرد ترکیبی بخش آب وزارت نیرو در دولت چهاردهم» را در ۴ محور کلی «روند کنونی»، «رفع ناترازی آب»، «مدیریت مخاطرات آبی» و «اصلاحات نهادی برای بهبود فضای کسب و کار» توصیف کردهاست. در برنامه او در بخش تامین آب به «آب نامتعارف» اشاره شده که متمرکز بر آب دریا از سواحل مَکُران و همچنین خطوط پنجگانه انتقال آب دریا و نمکزدایی از پروژههای مورد علاقه قرارگاه خاتمالانبیا است.
در این برنامهها، هیچ مدلی برای مواجهه با مشکل کمآبی در تهران یا دشتهایی که با بحران بیشتری مواجه هستند ارائه نشده یا حتی هیچ اولویتی برای توجه بیشتر به مناطق در خطر تعیین نکردهاست.
از طرف دیگر انتصابهای او نیز بحثبرانگیز شدهاست. او به تازگی «مهدی دانشگر» را بهعنوان مشاور معاون آب و آبفا و مدیرکل دفتر مدیرعامل و امور مجلس معرفی کردهاست. دانشگر که از نزدیکان به «سعید جلیلی» و جبهه پایداری است هیچ سابقه و تخصصی در مهندسی و آب ندارد و صرفا در بخش حراست معاونت آب وزارت نیرو کار میکرده و وابسته به نهادهای اطلاعاتی بودهاست.
کارشناسان وزارت نیرو به ایرانوایر میگویند که عموما هرچه دانشگر به جوانبخت دیکته کند، اجرایی میشود. یکی از انتصابهای دیگر جوانبخت که تاثیر مستقیمی بر عقد قراردادهای بخش آب با نهادهای نظامی و امنیتی دارد، انتصاب «علیرضا الماسوندی» به عنوان معاون تلفیق و امور تنظیمگری شرکت مدیریت منابع آب ایران است.
مسعود پزشکیان چندی قبل علت تحمیل خاموشیهای پاییز را اشتباه محاسباتی وزیر نیرو در تامین سوخت نیروگاهها عنوان کرد و حالا با انتصاب بیشتر مدیران با سابقه امنیتی و نظامی و نزدیک به جبهه پایداری در این وزارتخانه، این پرسش مطرح میشود که آیا تعداد تصمیماتی که بر پایه اشتباهات محاسباتی گرفته میشود آن هم در زمینه آب بیشتر میشود؟
روزبه اسکندری، در تحلیل حضور نظامیان و امنیتیها در مدیریت منابع آب به ایرانوایر میگوید: «توجه داشته باشید که عموم تصمیمگیریها در زمینه آب از سوی سپاه و قرارگاه خاتمالانبیا به وزارت نیرو تحمیل میشود. بنابراین موضوع را محدود به یک یا چند مدیر ارشد و میانی و اسامی آنها یا وابستگی آنها به جناحی خاص نبینید. اساسا آنچه ما به عنوان مافیای آب میشناسیم، فراتر از جناحهای سیاسی و روسای جمهور بوده و نقش سپاه در این عرصه بسیار پررنگ است.»
به گفته اسکندری «خیلی فرقی نمیکند چه شخصی باشد کما این که کارنامه سردار «سعید محمد» را بهعنوان یکی از جانیان علیه محیط زیست ایران میتوان ارزیابی کرد.
قطع آب هم جدول قطع انرژی تهرانیها اضافه میشود
عموما ایرانیها همه ساله در اسفند وقتی به پیشواز نوروز و بهار میروند، خانهتکانی میکنند. این کار با افزایش مصرف آب بهویژه در ابرشهر تهران تا میزان مصرف روزهای گرم سال همراه است. دولت و بهطور مشخص وزارت نیرو نیز همواره از نام بردن شهرهایی که با تنش آبی مواجه هستند به بهانه جلوگیری از ایجاد شوک به مردم خودداری میکند و نهادهای عمومی نظیر شهرداری شهرهای درگیر تنش آبی نیز هیچ برنامه مدونی برای شرایط گذر از بحران آب ندارند. از سوی دیگر ایران با نهادهای بینالمللی آب ارتباط موثری ندارد و از انتقال تجربههای جهانی مشابه بیآبی، نظیر تجربه روز صفر در کیپتاون آفریقای جنوبی خود را محروم نگه داشتهاست.
روزبه اسکندری با تاکید بر اینکه بسیاری از مناطق ایران براساس تعاریف تنش آبی مدتهاست در این شرایط به سر میبرند، به ایرانوایر میگوید: «یکی از مشکلاتی که در ناترازی انرژی و مصرف بیرویه خود را نشان داده، این است که حکومت و شیوه حکمرانی صرفهجویی را در حد یک امر اخلاقی پایین آورده در حالی که باید با سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان همه مصرفکنندگان را موظف به بهرهوری بیشتر و کاهش مصرف میکرد.»
به گفته این کارشناس سازههای هیدرولیکی، دولت نتوانسته جلوی اتلاف آب از یک سو و مصرف بیرویه را آب از سوی دیگر بگیرد که یکی از دلایل آن، نحوه قیمتگذاری آب بهطور یکسان در ایران است. بهعبارت دیگر قیمت آب در منطقهای چون یزد با کمترین میانگین بارش نباید با گیلان یا اردبیل با میانگین بارش بالا یکسان باشد.
اسکندری در پاسخ به این پرسش که در چنین شرایطی تا چه اندازه میتوان مسوولیت را متوجه مردم دانست یا بیآبی نظیر بیبرقی را به آنها تحمیل کرد به ایرانوایر تاکید میکند: «به نظر من مردم کمترین نقش را در بروز شرایطی که به وجود آمده دارند به این دلیل که وقتی سفره مردم روز به روز کوچکتر شده آنها هم چارهای جز هجوم آوردن به منابع طبیعی نظیر سوزاندن جنگلهای زاگرس برای تهیه زغال و موارد مشابه و مصرف بیرویه منابع طبیعی نمییابند. برداشت بیرویه از چاههای زیرزمینی و دزدی آب برای کشاورزی بیشتر نمونه از حکمرانی نادرست و سیاستگذاریهای غلط است.»
او به تجربه سوریه و تاثیر خشکسالیهای پیاپی و اعتراض کشاورزان در این کشور و سرکوب آنها توسط بشار اسد اشاره کرده تاکید میکند که بحران سیاسی این کشور از بیتوجهی به محیط زیست و مدیریت نادرست بحران آغاز شد.
اسکندری همچنین توضیح میدهد: «مردم زمانی میتوانند منافع بلندمدت را جایگزین منافع کوتاهمدت کنند که به حکمران خود اعتماد داشته باشند. اما مادامی که حکمرانی در راس خود تغییری ندارد و تلاشهای جمهوری اسلامی مثل شیرینکردنآب دریا و انتقال آن به فلات مرکزی بدون ارزیابیهای محیط زیستی یا حفر چاه ژرف و برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی باشد، صرفا شاهد آسیبهای محیط زیستی، ضعیفتر شدن و نحیفتر شدن پیکره لاغر محیط زیست ایران و مرگ سرزمینی خواهیم بود».
منبع : ایران وایر