back to top
خانهنویسندگاننصرالله نجات بخش- نمایش انتخابات مجلس دهم/ حزب سازی و حزب بازی!؟

نصرالله نجات بخش- نمایش انتخابات مجلس دهم/ حزب سازی و حزب بازی!؟

entekhabat 

انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری، در اسفند ۱۳۹۴ همزمان با مرحلهٔ نخست انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی (۱۳۹۵–۱۳۹۴ (برگزار خواهد شد. با توجه به دو برابر شدن جمعیت نسبت به دورِ اول انتخابات، شمار نمایندگان باید دست‌کم به ۱۶۴ نفر افزایش یابد و تعداد نمایندگان مجلس خبرگان نیز، براساس حدود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید افزایش یابد.تحولات حزبی برای انتخابات شروع شده و با آنکه تا زمان انجام انتخابات مجلس دهم و انتخابات خبرگان زمان زیادی باقی مانده اما تقریبا هر هفته تحرکاتی در این خصوص صورت می گیرد. اصلاح طلبان در شرایط سیاسی خاصی قرار دارند زیرا در دولت تا حدودی نفوذ پیدا کرده اند و افشای اختلاس های زمان 8 ساله احمدی نژاد هم کاملا به سود آنها بوده است. اما در میان جناح به اصطلاح ” اصولگرایان” دو نگرانی عمده وجود دارد. اول اینکه برای رسیدن به ائتلاف و ایجاد یک اتحاد تقریبا برایشان غیر ممکن شده است و دوم اینکه آنها نگران ترکیب مجلس خبرگان هم می باشند. ضمنا نباید این نکته را فراموش کنیم که اهرم شورای نگهبان این دوره کم اثر تر از دوره های قبل است، به این دلیل که این شورا نمی تواند صلاحیت تمام اصلاح طلبان را رد کند زیرا این امر پر هزینه خواهد بود ، از طرفی وزارت کشور مجری اصلی برگزاری انتخابات است و می تواند اعمال نفوذ کند در حالی که در دوره های قبل وزارت کشور در دست احمدی نژاد بود، پس بی جهت نیست که بسیاری از عوامل رژیم بیش از اندازه نگران خبرگان هستند و نگران هستند که خط رفسنجانی بتواند روی خبرگان حاکم شود.

البته در مورد ترکیب مجلس شورای اسلامی نیز نگرانی از سوی اصولگرایان وجود دارد، مهمترین دلیل این نگرانی این است که این مجلس کارنامه موفقی ارائه نداده است. این مجلس با دولت احمدی نژاد درگیر شد و امروز معلوم شده که بسیاری از همین نمایندگان از دولت احمدی نژاد پول و امتیاز می گرفتند. اکنون نیز اعضای جبهه پایداری خودشان را با روحانی درگیر کرده اند و نمی خواهند که روحانی در مذاکرات هسته ای برنده شود.

 

در میان گروه های اصلاح طلب و احزاب جدیدالتاسیس در حال حاضر دو تشکیلات مطرح هستند:

1 – ” حزب ندا” : ترکیب این گروه هر چند معتدل تر نسبت به گروه های مشارکت و مجاهدین انقلاب است اما از امنیت فعالیت کنترل شده جکومتی برخوردار است. صادق خرازی که از عناصر اصلی این گروه است فرصت برای جذب نیرو و کسب محبوبیت غنیمت شمرده و با وجود اینکه به احتمال فراوان نمی توانند با افراد شاخص گروه مشارکت و مجاهدین انقلاب ائتلاف داشته باشند. اما می توانند عوامل نزدیک به حسن روحانی و افراد حزب کارگزاران را جذب کنند و به جبهه ای در حمایت از دولت مبدل شوند.

حزب ندا در مرداد ۱۳۹۳ از وزارت کشور درخواست مجوز کرد. بیشتر اعضای این حزب از اعضای اصلی ستاد ملی جوانان اصلاح‌طلب، شورای مشاورین سید محمد خاتمی و دیپلمات‌های نزدیک به دولت روحانی هستند. صادق خرازی مشاور ارشد خاتمی، از جمله اعضای موأسس این حزب است. (1)

شهاب طباطبایی، رئیس سابق شاخه جوانان حزب مشارکت می گوید : شاید بیش از هشت سال است که ما با دوستان و فعالان شاخه جوانان احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا جلسات متعددی داشتیم و هم‌اندیشی می‌کردیم. یکی از مسائلی که مورد تفاهم قرار گرفت این بود که ما هیچ پیشینه تمایز و دعوایی با یکدیگر نداشتیم. ممکن است دوستان و عزیزان بزرگ‌تر، از شروع انقلاب و قبل از آن، چالش‌هایی در روش و حتی منش با یکدیگر داشته باشند و این مسئله طی این سال‌ها بیشتر شده است اما در آن جلسات هم‌اندیشی جوانان احزاب متوجه شدیم که ما نقطه افتراقی جز دیدگاه‌های سیاسی‌مان نداریم و پس از مدتی به این جمع‌بندی رسیدم که ضرورتی ندارد ما ادامه‌دهنده اختلافات باشیم بلکه ما می‌توانیم با تکیه و تاکید بر مشترکات گام‌های جدیدی را آغاز کنیم. (2)

مبانی نظری حزب “ندای ایرانیان” از دید حسن یونسی،عضو موسس این حزب بشنویم که می گوید:

     استراتژی «فشار از پائین، چانه‌زنی از بالا»به نتیجه ای نرسید

     اتخاذ استراتژی‌هایی مانند خروج از حاکمیت و تحریم انتخابات غلط بود

     ما در نظر آرمان‌گرا و در عمل میانه ‌رو و عمل‌گرا هستیم تا دچار دچار فرصت‌طلبی و افراط‌گرایی نشویم.(3) به فرمان آقا، چندی پیش اصلاح‌طلبانی چند گرد صادق خرازی دیپلمات سیاستمدار(؟) جمع شدند و شروع به طرح مانیفست خود کردند. آنها در مواضع رسمی خود اعلام کردند که برای رسیدن به اهداف مدنظر گفت‌وگو خواهند کرد و چنانچه به نتیجه دلخواه دست پیدا نکنند یا سازش کرده یا اینکه موضوع را مسکوت خواهند گذاشت و این آغازی برای هجمه به ندای ایرانیان بود.

حسن یونسی دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقلیت‌ها که از اعضای هیات موسس ندای محسوب می‌شود در گفت‌وگو با خبرنگاران ایلنا به سوالات و نقدهای مطرح شده در خصوص فعالیت‌های این تشکل پاسخ می‌دهد:

در مورد ارتباط این جریان با صادق خرازی و جزئیات دیدار وی با مقام رهبری در خصوص تشکل ندای ایرانیان توضیحاتی ارائه کرد که متن خلاصه شده آن چنین است: (4)

آن چیزی که برای ما مسلم است و بر پایه آن تصمیم به این کار گرفتیم، لزوم فعال شدن دوباره اصلاح‌طلبان و تفکر اصلاح‌طلبی در میان جریانات سیاسی کشور است. متاسفانه در سال‌های گذشته و بالاخص از سال ۸۸ به بعد، عرصه برای فعالیت اصلاح‌طلبان به شدت تنگ شده بود و عملا از فعالیت اصلاح‌طلبان در همه عرصه‌ها ممانعت به عمل آمد و مانع‌تراشی‌هایی شروع شد، به این حد که اگر جمعی از اصلاح‌طلبان می‌خواستند دور هم جمع شوند و یک مهمانی کوچک و مختصری هم داشته باشند، نمی‌توانستند. این عامل و یک سلسله دلایل دیگر که درباره آنها توضیح مفصل خواهم داد، ما را به این نتیجه رساند که به سهم خودمان گامی در این هدف برداریم، ما اثرات و آسیب‌های حذف تفکر اصلاح‌طلبی را در سال‌های اخیر مشاهده کرده‌ایم.

ریشه این حرکت (حزب ندا) تلاشی است که در سال ۸۷ و از سوی برخی از جوانان اصلاح‌طلب برای دعوت از آقای خاتمی برای کاندیداتوری شکل گرفت. از سال ۸۸ و مجموعه اتفاقاتی که رخ داد، روند حذف اصلاح‌طلبان متاسفانه تشدید شد که می‌توان شروع آن را ۱۳ خرداد ۸۸ و سخنان تحریک کننده کاندیدای رقیب اصلاح طلبان دانست و پس از آن ما شاهد یک سلسله رفتارها و عکس‌العمل‌هایی بودیم که فضا را به سوی خروج از عقلانیت سیاسی، کدورت، بدبینی و سوتفاهم پیش برد و نتیجه آن هزینه‌ای بود که بخش عمده‌ای از آن توسط مردم پرداخته شد و در نهایت ضررش به نظام و مجموعه اصلاح‌طلبی و اصولگرایی وارد شد.

بعد از سال ۸۸، فضا به نحوی جلو رفت که زمینه برای کمترین تنفس اصلاح‌طلبان تنگ و تنگ‌تر شد تا اینکه به انتخابات سال ۹۲ رسیدیم. انتخابات سال ۹۲ در میانه یک ناامیدی که بر تمامی فضای سیاسی جامعه و کشور و بالاخص در میان اصلاح‌طلبان ایجاد شده بود و در شرایطی که گروه‌های اصلاح‌طلب علی‌رغم مدیریت بسیار درخشان آقای خاتمی و همراهی آقای هاشمی و سایر افراد برجسته اصلاح‌طلب و اصولگرا تاکید بر حضور داشتند، از جانب برخی از احزاب اصلاح‌طلب یا نسبت به حضور در صحنه انتخابات ابراز ناامیدی و بی‌نتیجه بودن می‌شد یا اگر این نظر اعلام نمی‌شد، عملا فعالیتی برای حضور در صحنه انتخابات صورت نمی‌گرفت.

باز در این میان شاهد بودیم که جوانان وارد عرصه شدند و نهایتا تلاش آنها با مدیریت آقای خاتمی و همراهی آقای هاشمی منتج به نتیجه شد. در این میان سخنان رهبری نظام مبنی بر حق الناس بودن آرای مردم نیز تاثیر به سزایی در ایجاد فضای امن و اطمینان داشت.

از آن زمان به اینسو، بحث‌های جدی در میان اصلاح‌طلبان درگرفت که از روزنه بوجود آمده حاصل از دولت آقای روحانی استفاده کنیم. برخی از جریان‌های اصلاح طلب معتقد بودند که این بار مسیری را برویم که به اتفاقات سال ۸۴ و پیامدش، سال ۸۸ منجر نشود. این دغدغه نه فقط از جانب دوستان مجموعه ندای ایرانیان بلکه از سوی بسیاری از جریانات اصلاح‌طلب وجود داشت و دارد و قطعا برای جریان اصلاح‌طلب، یکی از مهمترین دغدغه‌ها، کار حزبی و تشکیلاتی است.

بر این اساس، تلاش‌هایی برای سازماندهی جوانان و جمع زیادی که عملا وارد دوران میان سالی شده بودند صورت گرفت اما با این رویکرد که با توجه به تجربیات، یک آسیب شناسی نسبت به گذشته داشته باشد. به عبارت دیگر هر چند که فعالیت‌های سیاسی اش را حول محور گفتمان خالص و ناب اصلاح طلبی تعریف می‌کند اما نقاط قوت و ضعف آن دوران را بشناسد و در جهت رفع آن بکوشد. از اشتباهات گذشته درس بگیرد و موفقیت‌هایش را سرلوحه قرار دهد تا از این طریق، گذشته‌اش را چراغ راه آینده قرار دهد.

به هرحال انتخابات ۹۲ حاصل تجربه گرانسنگی بود که اینک باید دقیق‌تر نسبت به آن رفتار کرد و قدرش را دانست. هرچند که شرایط هنوز صد در صد ایجاد نشده و بسترهای لازم فراهم نشده است اما ما چاره‌ای جز حضور نداریم. یا باید سکوت کنیم و کنار بنشینیم و یا باید روش‌های دیگری را اتخاذ کنیم که بی‌ثمری‌اش طی سال‌های اخیر به اثبات رسیده است. ما تلاش کردیم در این میان راه دیگری در پیش بگیریم. حتی با اینکه امید به نتیجه دادنش کم باشد ولی چاره دیگری وجودی ندارد. معتقدیم بعد از اتفاقات ۸۸، امکان فعالیت در چارچوب گروه‌ها و احزاب قبلی و حتی با افراد قبلی مشکل شده است.

چون از یک طرف، بسیاری از گروه‌ها و احزابی که تا قبل از سال ۸۸، امکان فعالیت حزبی داشتند، از سال ۸۸ به بعد، امکان فعالیت حزبی را از دست داده‌اند و مجوزی برای فعالیت به آنها داده نمی‌شود. دلیل دوم نیز این است که بسیاری از افرادی که در آن گروه‌ها و احزاب فعالیت می‌کردند، متاسفانه یا به زندان رفتند و اینک دوره ممنوعیت و محرومیت از فعالیت‌های سیاسی‌شان را سپری می‌کنند و با کوچکترین فعالیت آنها برخورد می‌شود یا به جبر زمانه از کشور رفته‌اند یا اینکه منفعل و خانه‌نشین شده‌اند. علاوه بر آن، بعد از سال ۸۸ که نقطه عطفی در فعالیت سیاسی کشور بعد از انقلاب است، مرزبندی‌های سیاسی در جریانات اصلاح‌طلب و اصولگرا آنچنان بهم خورده و نزدیکی‌ها و دوری‌ها اتفاق افتاده که فعالیت افراد در چارچوب‌های سابق سخت شده است.

می‌خواهید از ۸۸ عبور کنید؟

ما معتقدیم باید از وقایع ۸۸ و پس از آن عبور کرد. اگرچه هنوز برخی زخم‌ها و حصرها و حبس‌ها باقی است ولی امیدواریم با گفت‌وگو و ایجاد فضای حسن نیت و تفاهم با گشایش بیشتر و آفتابی شدن آسمان سیاست در ایران این زخم‌ها نیز التیام پیدا کند. ما نگاهمان به آینده است و تلاش خواهیم کرد با بهره‌گیری از تجربیات گذشته اهداف اصلاح طلبانه را در فضای همدلانه و همراه با جلب اعتماد با نظام دنبال کنیم. تلاش برای توسعه کشور و رفاه و آسایش مردم در سایه امنیت، آرامش و دوری از مجادله‌های تلخ، گزنده و دشمنی آفرین امکان پذیر است. قانون اساسی مبنای فعالیت‌های ما خواهد بود اما برای رسیدن به اجرای کامل قانون اساسی و دموکراسی حاضر نیستیم از چارچوب‌های قانونی خارج شویم و به رفتارهایی متوسل شویم که اهداف خیرخواهانه را بدخواهانه جلوه می‌دهد.

در هرحال در دوران اصلاحات اشتباهاتی صورت گرفت و همانطور که گفتم نقد را ابتدا از خودمان شروع می‌کنیم. بالآخره از دل جنبش دانشجویی آن زمان، عبور از خاتمی مطرح شد. این یک استراتژی غلط بود یا در جای دیگر، اصراری که در تقدس‌زدایی و نقد رهبری به عنوان اولویت کاری خود داشتیم، این هم اشتباه بود. البته نقد رهبری حرف غلطی نیست و مقام معظم رهبری هم به این مسئله اشاره کرده‌اند ولی باید دید آن حرف و استراتژی در آن زمان، اثربخش و مفید بود؟ ما می‌گوئیم در زمان کنونی، باید اثربخش‌تر و مفیدتر حرکت کرد. ما به استراتژی «فشار از پائین، چانه‌زنی از بالا» نقد داریم. ما معتقدیم این استراتژی به نتیجه نرسید چراکه نشان داد وقتی استراتژی فشار از پائین را مطرح می‌کنی، حاکمیت گارد می‌گیرد و حساسیت نشان می‌دهد. یکی دیگر از انتقادات، اتخاذ استراتژی‌هایی مانند خروج از حاکمیت و تحریم انتخابات بود، اینها همه از دل جریانات اصلاح‌طلبی مطرح شده است. ما می‌گوئیم این رفتارهای اشتباه و رویکرد غلط دیگر نباید اتخاذ شود .

با جریانات تندرو هم گفت‌وگو می‌کنیم، در فضای کنونی کشور تقابل اصلی بین دو جریان است. خردگرایی و قانون گرایی از یک طرف و خشونت گرایی و قانون گریزی از طرف دیگر. ما با اصول‌گرایانی که به قانون‌گرایی و دوری از شیوه های خشن پایبند باشند و اصول اخلاقی گفت و گو را بپذیرند گفتگو می کنیم.

منظورمان دیدار آقای خرازی با رهبری به منظور معرفی هیات موسس ندا است. آقای خرازی یک متنی که خلاصه‌ای از دیدگاه‌ها و مواضع ما بوده است به ایشان داده بود. آن نوشته در واقع خلاصه‌ای از رویکردها و مواضع ما در قبال مسائل سیاسی بوده است که هیات موسس آن را امضا کرده بودند. (5)

آنچه بدان پرداخته شد حزب سازی در آستانه انتخابات است که هدفش به میدان کشاندن مردم برای شرکت در انتخابات می باشد و همان عبارت “داغ کردن تنور انتخابات ” که بدان خواهیم پرداخت.

 

ادامه دارد

پی نوشت ها :  

(1)  جرس، پارسینه

   (2) خبر گزاری ایلنا

(3) حسن یونسی در گفت‌وگو با خبرنگاران ایلنا

(4)  عباس طهماسبی زاده و محمدابراهیم ترقی نژاد ـ خبرگزاری کار ایران (ایلنا)

(5)  خبرگزاری کار ایران (ایلنا)

 

 

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید