علی سعدوندی اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با «هممیهن» به مسئله رشد و جهش ارز اشاره کرده و گفته وقتی انتظارات تورمی بالا میرود، دولت برای کاهش آن باید نشان دهد که در کنترل کسری بودجه و سیاستهای اقتصادی جدی است اما گویی بنا نیست دولت آقای پزشکیان این کار را انجام دهد؛ همانطور که دولتهای قبلی نیز این کار را نکردند.
او همچنین گفته برنامه پنجسالهای که آقای پزشکیان در مقابل آن سر خم کرده و میگوید آن را اجرا میکند، هیچ اصول علمی ندارد چراکه مطابق تجربه بشری در هیچ جای دنیا کنترل تدریجی تورم موفقآمیز نبوده است. سعدوندی معتقد است وضعیت کشور مانند آتشنشانی است که هر روز منبع آب ماشین آتشنشانی را خالی میکند و میگوید در حال انجام مانور است اما در روزی که آتشسوزی واقعی صورت بگیرد این منبع خالی است.
تیم اقتصادی دولت بهخصوص بانک مرکزی و وزارت اقتصاد چه باید میکردند که به این جهش ارزی نرسیم؟
باید مسئله کسری بودجه و نقدینگی کنترل میشد. این یک مسئله تکنیکی است که وقتی کسری بودجه بالا باشد، انتظارات تورمی کاهش پیدا نمیکند. وقتی انتظارات تورمی بالا میرود، دولت برای کاهش آن باید نشان دهد که در کنترل کسری بودجه و سیاستهای اقتصادی جدی است اما گویی بنا نیست دولت آقای پزشکیان این کار را انجام دهد؛ همانطور که دولتهای قبلی نیز این کار را نکردند و روند تخریبی پنجاهسال گذشته ادامه پیدا کرده است و در نهایت نتیجه آن بسیار تاریک خواهد بود و برای ایرانیان قابل تصور نیست که نتیجه اینگونه سیاستگذاریها در نهایت چه خواهد شد. من سالهاست که راجع به این موضوع تذکر دادهام ولی به آن توجه نشده است.
قدم اول این است که باید جلوی کسری بودجه گرفته شود؛ شرایطی به وجود آمده که همه چیز به بنبست رسیده و دولت باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد این بنبست را باز کند یا خیر که احتیاج به اجماع در داخل دارد و به نظر من امکان ندارد که این اجماع حاصل شود. در جهتگیری دولتهای اصلاحطلب و اصولگرا، متاسفانه بخش عمده اقتصاددانان کشور همان مسیری را توصیه میکنند که تاکنون طی کردهایم. شاید این را به صورت علنی عنوان نکنند اما در پشت درهای بسته دقیقاً همین مسیر را توصیه میکنند.
برخلاف تمام کتابهای اقتصاد سازمان برنامه و بودجه رسماً برنامه مینویسد که این کسری بودجه ادامه پیدا کند. بهطور مشخص دو کتاب مرجع علم اقتصاد به این نکته اشاره میکنند که اگر کسری بودجه به مازاد بودجه تبدیل نشود نمیتوان جلوی انتظارات تورمی را گرفت و این باید دفعی و قطعی و فوری باشد. دولت باید یک روزی اعلام کند که از امروز نمیخواهد تورم داشته باشد. شما میبینید که در آرژانتین نیز این کار صورت گرفته که سروصدای آن مقداری زیاد بوده اما راهکار علم اقتصاد همین است.
من به شما بهطور قطع اعلام میکنم که ۹۹ درصد اقتصاددانان کشور از این راهحل اطلاع ندارند. برنامه پنجسالهای که آقای پزشکیان در مقابل آن سر خم کرده و میگوید آن را اجرا میکند، هیچ اصول علمی ندارد و کپیپیست بوده و در مورد کنترل تورم در آن دقیقاً معکوس گفته شده است و عنوان شده که به طور تدریجی تورم را کنترل خواهیم کرد. مطابق تجربه بشری در هیچ جای دنیا کنترل تدریجی تورم موفقآمیز نبوده است و حالا شما ببینید ما چقدر با علم و تجربه بشری فاصله داریم.
نظام بانکی ما در این میان چه مشکلاتی دارند؟
در مورد نظام بانکی، بانکهای ناترازی داریم که دلیل آن این است که پولهای آنها خورده شده و برده شده و دزدیده شده است. چرا ابا داریم که بگوییم به صورت بسیار کلان و سیستماتیک پول مردم خورده شده است؟ دلیل آن این است که وزارت اقتصاد مدافع مدیرانی است که یا به دلیل سوءمدیریت و یا به دلیل فساد کار بانکها را به اینجا رساندهاند و وزارت اقتصاد و جناب آقای همتی مطلقاً بنای برخورد با این مدیران را ندارند. از آن بدتر بانک مرکزی است که آقای فرزین خودش را بخشی از آن مدیران میداند و مطلقاً بانک مرکزی بهعنوان ناظر بانکی بنا ندارد با مدیران خاطی برخورد کند.
این دلیل اصلی رشد نقدینگی است. متاسفانه نه کنترلی بر هزینهها داریم و نه در جهت افزایش درآمد ریالی دولت کاری انجام میشود، اگر این دو را در کنار سیاست مخرب ارزی پنجاه سال گذشته قرار دهید، خواهید دید که هیچ کتاب علم اقتصادی این وضعیتی که در کشور ما حاکم است را تایید نمیکند اما متاسفانه دولت و اقتصاددانان ما آن را قبول دارند و تایید میکنند و این است که میبینیم یک جامعه تصمیم به یک خودکشی جمعی گرفته است و متاسفانه این ابتدای کار است و چند سال آینده خواهیم دید که به کجا میرسیم.
چرا در این چند روز که ناگهان با جهش قیمت ارز و طلا مواجه شدیم، برخلاف گذشته از آقای همتی چیزی نشنیدیم و میتوان اینگونه تصور کرد که دولت این اتفاق را رها کرده است؟
بله، قطعاً همین است. من بهعنوان کسی که در این زمینه تخصص دارم باید بگویم که همه چیز رها شده تا مرگ کامل این بیمار سرطانی. هرچند درمان این مریض دردناک شده اما قابل درمان است اما اگر اقدامی نکنیم به فاجعه منجر خواهد شد. ما دیدیم که دولت قبل و جناب آقای خاندوزی و آقای صالحآبادی نیز مانند آقای همتی و فرزین حاضر نشدند با مدیران خاطی نظام بانکی برخورد کنند و حاضر نشدند مشکل کسری بودجه را حل کنند چون دیدند اگر مثلاً سامانه نان ایجاد کنند بهتر از این است که قیمت نان را گران کنند و در واقع بحران را به سمت بزرگترین ابربحرانها به تعویق انداختند.
متاسفانه افرادی که به سمت اصلاح قدم برمیدارند بدون استثنا از جامعه فرهیختگان و دولت و حاکمیت حذف میشوند اما کسی که به دنبال تداوم این وضعیت تا سقوط کامل است مورد تایید قرار میگیرد. متاسفانه یک جو چاپلوسی در سیاستگذاری کشور وجود دارد.
پس در این شرایط طبیعی است که مردم به دنبال خرید طلا و دلار باشند…
مردم به صورت مقطعی میدانند که چه کنند، وقتی ارزش پول آنها کاهش پیدا میکند قطعاً به سمت دارایی میروند و این دارایی مانند طلا و ارز نقدپذیرتر باشد برای آنها بهتر است، حاکمیت نیز این مسئله را تایید کرده است. شما ببینید قبل از اینکه این بحران ارزی آغاز شود، در کل سطح شهر تبلیغ خرید آنلاین طلا بود و این یعنی بین مردم و حاکمیت یک اتحادی در جهت سقوط شکل گرفته است و تا وقتی طرز تفکر این چنین است، کاری نمیشود کرد. به خبرگزاری بانک مرکزی نگاه کنید؛ بیش از 100 اقتصاددان وضعیت مخرب دو سه سال گذشته ارزی آقای فرزین را تایید کردهاند؛ درحالیکه این سیاست ارزی پنجاه سال است که به کشور صدمه زده است اما حتی افراد مستقل نیز این سیاست را تایید میکنند درحالیکه مشخص است که شکست خواهد خورد.
وضعیت کشور ما مانند آتشنشانی است که هر روز منبع آب ماشین آتشنشانی را خالی میکند و وقتی دلیل آن پرسیده میشود میگوید در حال انجام مانور برای عدم آتشسوزی هستم اما در روزی که آتشسوزی واقعی صورت بگیرد این منبع خالی است، این کار پنجاه سال است که در کشور ما انجام میشود، این کاری است که آقای فرزین در مورد ارز انجام داده و اعتقاد به ارزپاشی حداکثری دارد که در میان رؤسای بانک مرکزی بیسابقه بوده که در بدترین شرایط تحریم و جنگ منابع ارزی را تخلیه کنیم و حتی اجازه واردات خودرو که میتوانست برخی ابربحرانها را کنترل کند را نیز ندهیم. ۷۰ میلیارد دلار تخصیص ارزی داده میشود اما اجازه نمیدهند خودرو وارد شود، اینها مشکلات جدی کشور است.
منبع: هم میهن