«از میان اعضای کابینه مسعود پزشکیان هرکدام قدمی در راه امیدواری سبد رای رئیس جمهور برداشت مورد خشم و انتقاد نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری در مجلس و جریان کف خیابان قرار گرفت. در این میان شاید شرط عقل برای حفظ بی دردسر پُست، سکوت و دوری از حواشی سیاسی باشد. این نوشته درباره وزیری است که در ابتدای مطرح شدن نامش به مقام وزارت اتفاقا انتظار بسیار از او میرفت و طبیعتا مورد مخالفت و دشمنی منتقدان دولت هم قرار گرفت اما افسوس که نه تنها در ماههای گذشته نامی به نیکی از او به میان نیامده بلکه به نظر میرسد باید به کلی از تنها وزیر زن کابینه پزشکیان قطع امید کرد.»
فرزانه صادق مالواجرد تنها زن کابینه مسعود پزشکیان میراث دار انتظاراتی به جا و البته سنگین بود، از فعل گذشته استفاده میکنیم چون بعید میدانیم دیگر حتی خوش بین ترین هواداران دولت چهاردهم هم امید و انتظار چندانی از او داشته باشند.
برنامه مختصر او برای تصدی پست وزارت شامل مواردی ساده و در عین حال ضروری بود «تامین مسکن بهویژه برای دهکهای پایین جامعه، تکمیل پروژههای نیمهتمام و نوسازی ناوگان حمل و نقل» ۸ ماه پس از انتصاب به این مقام اما تنها خبری که از اقدامات خانوم وزیر دیده میشود (البته به جز چند انتصاب و برکناری پرحاشیه) انتشار یک ویدئو از او در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی است که در آن با وسواس و دغدغه فراوان نسبت به بازسازی و مرمت منزلی که رهبر معظم انقلاب در دوران تبعید در ایرانشهر در آن ساکن بوده به مسئولان محلی رهنمود میدهد!
برخی کاربران شبکههای اجتماعی به غلط نام این کار را «اقدام پوپولیستی» خانم وزیر گذاشتند حال آنکه محتوای این ویدئو حتی پوپولیستی هم محسوب نمیشود. چرا که پوپولیسم اساسا اقدامات و شعارهایی را در بر میگیرد که عامه و یا بخشی از جامعه موقتا از آن مسرور و یا منتفع میگردند.
فرزانه صادق مالواجرد در ایرانشهر تلاش میکند تصویر یک مدیر وفادار و مطیع را به نمایش بگذارد. مدیری که به جای افتتاح خطوط ریلی برای اتصال ارزان و دائمی مردم سیستان و بلوچستان به مرکز کشور درباره مرمت محل تبعید بالاترین مقام سیاسی کشور دغدغه مند است.
این تصویر با هیچ استانداردی نمیتواند نمایهای صادقانه از یک وزیر در شرایط فعلی کشور باشد، صادقانه نیست چون حتی روایتی که ایشان برای جا انداختن آن تلاش میکند واقعیت ندارد.
صادق مالواجرد چنان غرق در نمایش احساسات ولایتمدارانه است که گویی فراموش میکند این منزل، سکونتگاه اجباری رهبر انقلاب بوده و سادگی و کاهگلی بودن خانه اساسا انتخاب شخص تبعیدی محسوب نمیشود.
روایت وزیر صادقانه نیست چون در آن زمان یعنی حدود ۵۰ سال پیش تمامی خانهها در ایرانشهر همگی به همین شکل بوده و حتی تبعیدی به فرض داشتن انتخاب هم نمیتوانست در منزلی با شمایل اشرافی ساکن شود.
مدیری که به جای اصلاح راههای خطرناک و حادثه خیز به دنبال جلب رضایت سیاستمدارانی است که احتمالا قرار است از فردا حساب او را از حساب جواد ظریف در کابینه پزشکیان سوا کنند چه صداقتی در گفتار و کردار خود برای عموم جامعه به نمایش میگذارد؟
صادق مالواجرد به جای آنکه توضیح دهد کار ساخت و ساز در جزیره بوموسی به عنوان یک پروژه ملی به کجا رسید با وسواس و دقت درباره مرمت طاقچهها و کف خانهای توصیه میکند که روزگاری آیت الله خامنهای در آن ایام تبعید را میگذارنده.
صادق مالواجرد به جای آنکه در حد وسع بکوشد تا مشکلات و چالشهای تولید انبوه مسکن را از سر راه بردارد و حالا گزارش بدهد که وزارت خانه متبوعش در کلان پروژهها چند درصد پیشرفت داشته و مذاکراتش با بانک مرکزی برای افزایش سطح وام مسکن به کجا رسیده با لبخندی از سر مهر و وسواسی به یاد ماندنی توصیه میکند که «از سر خیابان اصلی تا همینجا بافت از بین نرود! »
نویسنده این سطور البته و طبیعتا مخالفتی با احیاء مرمت و حفظ اماکن تاریخی ندارد و حتی رویداد۲۴ پیش از این نیز نشان داده که برای موضوع میراث فرهنگی چه میزان اهمیتی قائل است اما این مورد به خصوص تنها نشان دهنده تلاشهای رقت انگیز مدیری است که میکوشد نامش در سیاهه فهرست مدیران انقلابی دولت چهاردهم ثبت شده و دامنش را در حوادث احتمالی آینده از گزند و طعنه مجلسیان دور نگه دارد و چه افسوس که هنوز نمیداند این قبیل کارها متولیانی سینه سوخته و متصدیانی فعال دارد.
کوتاه سخن آنکه انتظار میرود ایشان ۸ ماه پس از نشستن بر مصدر وزارت به افکار عمومی گزارش بدهد که وضعیت خرید مسکن توسط جوانان در آستانه ازدواج با وام ۶۰۰ میلیونی چگونه است؟ توضیح بدهد که وضعیت راههای کشور و گلوگاههای حادثه خیز چقدر بهبود داشته و تشریح کند وزارت راه، مسکن و شهرسازی چه سیاستی برای خروج صنعت ساخت و ساز از رکود در نظر گرفته؛ صنعتی که تاثیر حرکت و رکود آن در اقتصاد ایران کتمان ناپذیر است.
منبع: رویداد ۲۴