پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۱٩- غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: چهار دهه بعد از انقلاب، بنا نیست از تاریخ درس بگیریم و شواهد نشان میدهد دوباره قوم برگزیده و گروه قلیلی روی کار آمده اند که فکر میکنند صلاحیت تعیین سرنوشت مردم را دارند.
غلامرضا ظریفیان در گفتوگو با رویداد۲۴ به تحلیل فضای سیاسی در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم شورای اسلامی پرداخته است.
* اساس پیروزی انقلاب تکیه بر قدرت نرم در برابر قدرت سخت نظام پهلوی بود که ارتش پنجم جهان شناخته میشد و تواناییهای ساختاری هم داشت. قدرت نرمی که پیش از انقلاب شکل گرفت، فقط مردم بودند و انقلابیون؛ نه سلاح، نه قدرت اقتصادی، نه احزاب قدیمی، هیچ کدام پشتوانه قدرت انقلابیون نبود. ملت به این نتیجه رسیدند که در تعیین سرنوشت شان هیچ جایگاهی ندارند. ملتی که پیشران انقلاب مشروطه در آسیا و خاورمیانه بود دچار احساس حقارت شد و در نهایت همین حس حقارت، مسبب سقوط پهلوی و روی کارآمدن جمهوری شد.
*در دوران پهلوی ظواهر مدرنیته با قوای سه گانه حفظ شده بود، اما باطن دنیای جدید که تکیه بر آرای مردم و نقش مردم در تعیین سرنوشت خودشان نادیده گرفته شده بود. پهلوی با انتخاباتی فرمایشی این احساس را به وجود آورده بود که عده قلیلی با منفعت طلبی و نادیده گرفتن مصالح عمومی، اندک سالاری را جایگزین مردم سالاری کردهاند. این احساس غالب وجود داشت که عده قلیلی به خودشان اجازه میدهند اراده شان را بر اراده جامعه تحمیل کنند.
* رمز پیروزی انقلاب برتری قدرت نرم بر قدرت سخت بود. متاسفانه چهار دهه بعد، بنا نیست از تاریخ درس بگیریم. نوع برنامه ریزی ها، سیاست گذاریها نشان میدهد دوباره قوم برگزیده و گروه قلیلی روی کار آمده اند که فکر میکنند صلاحیت تعیین سرنوشت مردم را دارند. با این توضیح که نه تنها هیچ حقی برای مردم قائل نیستند، بلکه اجرای احکامشان را برای جامعه تکلیف میدانند. یعنی به دوران برتری قدرت سخت بر قدرت نرم که هزینه ساز است، برگشته ایم.
*شاهدیم که رویههای غلطی که قبلا قانونی نبودند را به شکلی قانونی کرده اند و به جای اینکه جمهوریت نظام، که عامل اصلی مشروعیت ساز نظام و قدرت نرم ثمره انقلاب بود به سمت «اندک سالاری» مبتنی بر نگرشهای تنگ نظرانه سوق داده اند. نتیجه چنین نگاهی این است امروز که به شدت نسبت به مشارکت مردم در انتخابات نگرانیم. چرا؟ چون مردم به این نتیجه رسیده اند که اثرشان را بر انتخابات و امور دیگر از دست داده اند.
* باید به همان بنیادهای نرم افزاری قدرت برگردیم که چیزی به جز تکیه بر مردم، احزاب، عدالت، توزیع عادلانه قدرت و ثروت، کرامت و اخلاق نیست. اگر به اینها توجه کنیم، بین مردم و حاکمیت رابطه مطلوب شکل خواهد گرفت.
* اگر اصرار به تندروی گروه قلیل تمامیت خواه همچنان ادامه داشته باشد، حتی اگر بتوانند با قدرت سخت و بهره گیری از تبلیغات کم اثر اما پر دامنه، مردم را برای رای دادن تشویق کنند، همواره باید نگران بحران مشارکت، بحران احساس تاثیرگذاری مردم بر سرنوشت خود و البته بحران عظیم سرمایه اجتماعی باشیم.
.
رویداد۲۴ سعید شمس