back to top
خانه-اخبار روزروز جهانی زن؛ چند درصد از کشورهای جهان را زنان اداره می‌کنند؟

روز جهانی زن؛ چند درصد از کشورهای جهان را زنان اداره می‌کنند؟

یک زن محجبه مصری پس از رای دادن در یک مرکز رأی‌گیری در اولین روز از سه روز انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۶ مارس ۲۰۱۸ در قاهره، مصر، انگشت جوهری خود را نشان می‌دهد

زنان در طول یک قرن گذشته پیشرفت‌های چشمگیری در عرصه سیاست داشته‌اند و تقریبا در تمام کشورها حق رای و کرسی‌های پارلمانی کسب کرده‌اند.

اما در مناصب بالای سیاسی همچنان کم‌ تعداد هستند.

در اینجا چهار واقعیت روشنگر را درباره حضور زنان در سیاست می‌خوانید.

۱. زنان تقریبا در همه‌جا حق رای به دست آورده‌اند

تا پیش از قرن بیستم زنان در کشورهای کمی حق رای داشتند، اما تا پایان این قرن، اوضاع کاملا تغییر کرد و تعداد کشورهایی که زنان در آن‌ها حق رای نداشتند، به شدت کاهش یافت.

در این قرن نیز برخی کشورها در حال جبران این عقب‌ماندگی بوده‌اند. در آخرین مورد، عربستان سعودی بود که در سال ۲۰۱۵ به زنان حق رای در انتخابات محلی داد (این کشور انتخابات ملی برگزار نمی‌کند.)

به گفته سازمان ملل متحد، این تغییر به معنای آن بود که زنان در تمام کشورها از لحاظ قانونی حق رای پیدا کردند. اما افغانستان تحت حاکمیت طالبان، اخیرا زنان را از حقوق سیاسی‌شان محروم کرده است.

نهاد «زنان سازمان ملل»، که به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان اختصاص دارد، می‌گوید: «زنان افغان بیش از یک قرن پیش حق رای به دست آوردند، اما امروزه تحت حاکمیت طالبان، عملا از زندگی عمومی حذف شده‌اند. در حال حاضر هیچ زن افغان در سطح ملی یا استانی هیچ‌گونه موقعیت سیاسی مهمی ندارد.»

تا اواسط قرن نوزدهم، حق رای همگانی برای مردان نیز نادر بود، اما در حالی که برخی از مردان در بعضی کشورها حق رای پیدا کردند، زنان همچنان به‌ صورت گسترده از این حق محروم ماندند.

نیوزیلند نخستین کشوری بود که در سال ۱۸۹۳ به زنان حق رای کامل داد (این کشور با اینکه در آن زمان مستعمره بریتانیا بود، اما حکومت خودمختار داشت).

در آغاز جنگ جهانی دوم، مردان در یک‌ سوم کشورها حق رای داشتند، در حالی که زنان تنها در یک‌ ششم کشورها از این حق برخوردار بودند.

به گفته باستیان هِره، از سازمان غیردولتی «آزمایشگاه داده‌های تغییر جهانی» در بریتانیا، «در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که تبعیض در حق رای زنان در بسیاری از کشورها از بین رفت و هم زنان و هم مردان در کشورهای بیشتری حق رای به دست آوردند، این فاصله به‌سرعت کاهش یافت.»

در بسیاری از کشورهای آفریقایی، زنان پس از استقلال کشورشان حق رای پیدا کردند. در برخی دیگر از کشورها، محدودیت‌ها به‌طرز شگفت‌انگیزی برای مدتی طولانی‌تر ادامه یافت: بسیاری از زنان (و مردان) سیاه‌پوست در آمریکا تا سال ۱۹۶۵ از حق رای محروم بودند. در سوئیس نیز تا سال ۱۹۷۱ زنان اجازه شرکت در انتخابات فدرال را نداشتند. زنان سیاه‌پوست در آفریقای جنوبی اولین بار در سال ۱۹۹۳ حق رای پیدا کردند.

گروهی از زنان افغان با پوشش برقع آبی و سورمه‌ای در میان برف و بوران در صف ایستاده‌اند تا در ماه رمضان، از یک خیریه محلی غذا دریافت کنند

توضیح تصویر،زنان افغان از سال ۱۹۱۹ رسما حق رای دارند، اما این حق را چند بار از دست داده و دوباره به‌ دست آورده‌اند. اکنون طالبان اساسا نیازی به برگزاری انتخابات نمی‌بیند

اما داشتن حق رای روی کاغذ با توانایی استفاده از آن متفاوت است.

سازمان غیردولتی مستقل «پایش جمعیت جهانی» می‌گوید: «در برخی کشورها یا مناطق، زنان از لحاظ قانونی حق رای دارند، اما به دلیل هنجارهای اجتماعی، آزار و اذیت و خشونت در پای صندوق‌های رای، یا تحت فشار همسرانشان، از این حق محروم می‌شوند.»

این گزارش می‌گوید مصر قانونی دارد که رای‌دهندگان را موظف به ارائه کارت شناسایی می‌کند؛ قانونی که «ظاهرا منطقی» به نظر می‌رسد. اما به گفته این سازمان زنان کمتر از مردان کارت شناسایی معتبر دارند و اگر هم داشته باشند، احتمال اینکه کارت شناسایی آن‌ها در اختیار همسرشان باشد زیاد است، و همین مسئله قدرت کنترل رای‌ زنان را به همسرانشان می‌دهد.

۲. زنان تنها در سه کشور اکثریت پارلمان را تشکیل می‌دهند

بر اساس پروژه «گونه‌های دموکراسی» مستقر در سوئد، تا اوایل قرن بیستم زنان هیچ نقشی در پارلمان‌های ملی نداشتند.

فنلاند نخستین کشور بود که در سال ۱۹۰۷ اعضای زن را برای نمایندگی پارلمان انتخاب کرد.

پس از آن مشارکت زنان در سیاست در سطح جهانی به‌ تدریج افزایش یافت، اما سرعت پیشرفت در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ و یکم شتاب گرفت.

در سال ۲۰۰۸، پارلمان رواندا اولین پارلمان جهان شد که در آن زنان اکثریت کرسی‌ها را در اختیار داشتند.

امروزه تنها سه کشور از میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل – رواندا، کوبا و نیکاراگوئه – پارلمان‌هایی دارند که در آن‌ زنان بیش از ۵۰ درصد کرسی‌ها را در اختیار دارند. این آمار را «شاخص قدرت زنان» ارائه کرده که زیر نظر برنامه «زنان و سیاست خارجی» در اندیشکده «شورای روابط خارجی» در آمریکا فعالیت می‌کند.

بر اساس این شاخص، سه کشور دیگر – مکزیک، آندورا و امارات متحده عربی – تعادل ۵۰/۵۰ در مجالس قانون‌گذاری خود برقرار کرده‌اند.

نوئل جیمز از «شاخص قدرت زنان» در شورای روابط خارجی می‌گوید: «از میان این شش کشور، پنج کشور دارای سهمیه قانونی برای افزایش مشارکت زنان در مجلس نمایندگان هستند.» تنها کوباست که چنین سهمیه‌ای ندارد.

به گفته جیمز موفقیت رواندا در دستیابی به برابری جنسیتی ریشه در پیامدهای نسل‌کشی سال ۱۹۹۴ دارد، که باعث شد زنان تبدیل به اکثریت جمعیت کشور شوند و در روند بازسازی آن نقش اساسی داشته باشند. او می‌گوید دسترسی مناسب دختران به آموزش نیز عامل موثری در این زمینه بوده است.

در امارات متحده عربی، بر اساس قانون، ۵۰ درصد کرسی‌های پارلمان باید در اختیار زنان باشد، اما نیمی از اعضای پارلمان انتخابی هستند و نیمی دیگر منصوب می‌شوند. در آخرین انتخابات این کشور، تنها حدود نیمی از شهروندان حق رای داشتند.

نهاد «زنان سازمان ملل» می‌گوید زنان در بسیاری از کشورها برای نامزدی در انتخابات با چالش‌هایی روبرو هستند.

این نهاد می‌گوید: «هنجارهای زیان‌بار اجتماعی و خشونت مبتنی بر جنسیت، مانعی در برابر حقوق سیاسی زنان است و کلیشه‌های رسانه‌ای همچنان این تصویر را تقویت می‌کند که زنان رهبرانی با مشروعیت و توانایی کمتر از مردان هستند.»

همچنین احزاب سیاسی اغلب در انتخاب زنان به‌ عنوان نامزدهای انتخاباتی مقاومت نشان می‌دهند. این سازمان همچنین اشاره می‌کند که زنان غالبا به «شبکه‌های مالی و حمایت‌های سیاسی» دسترسی ندارند، که این امر به‌ ویژه در کشورهای در حال‌ توسعه آن‌ها را از ورود به سیاست بازمی‌دارد.

در حال حاضر هشت کشور هیچ زنی در پارلمان ملی خود ندارند: افغانستان، جمهوری آذربایجان، عربستان سعودی، مجارستان، پاپوآ گینه نو، وانواتو، یمن و تووالو.

نخست وزیر فنلاند سنا مارین و سایر وزیران در یک کنفرانس مطبوعاتی در سال ۲۰۱۹. از چپ: وزیر آموزش لی اندرسون، وزیر کشور ماریا اوهیسالو، نخست وزیر سنا مارین و وزیر دارایی کاتری کولمونی

توضیح تصویر،دولت فنلاند از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ به نخست وزیری سانا مارین، بیشتر مقام‌های مهم را به زنان سپرده بود

۳. رهبری کمتر از ۱۵ درصد کشورها بر عهده زنان است

بر اساس «شاخص قدرت زنان»، تا اول دسامبر ۲۰۲۴، تنها در ۲۶ کشور از میان ۱۹۳ کشور جهان، یک زن در راس دولت یا حکومت قرار داشته است. این رقم کمتر از ۱۵ درصد کل کشورهای جهان را شامل می‌شود.

همچنین تنها در ۱۵ کشور زنان نیمی یا بیشتر از نیمی از سمت‌های دولتی را در اختیار دارند.

نخست‌وزیر میا آمور موتلی (راست) پشت میکروفون، همراه با رئیس جمهور باربادوس، دام ساندرا میسون (چپ) در مراسم اعلام جمهوری باربادوس و تحلیف رئیس‌جمهور باربادوس در میدان قهرمانان در بریج تاون، باربادوس،  ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱

توضیح تصویر،باربادوس یک رئیس‌جمهور زن، ساندرا میسون، و یک نخست‌وزیر زن، میا آمور موتلی، دارد

۴. از سال ۱۹۴۶ تاکنون ۸۰ کشور یک رهبر زن داشته‌اند

بر اساس «شاخص قدرت زنان»، از سال ۱۹۴۶ تاکنون ۸۰ کشور، یعنی حدود ۴۰ درصد کشورهای جهان، یک رهبر زن داشته‌اند.

تا پیش از آن، تمام زنان حاکم، سلطنت‌هایی بودند که قدرت را به ارث برده بودند. تا پیش از نخست‌وزیری سیریماو بندارانایکه در سریلانکا در سال ۱۹۶۰، همه این زنان از طریق وراثت و سلطنت به قدرت رسیده بودند.

باستیان هِره می‌گوید: «از آن زمان تاکنون، کشورهای بیشتری یک زن را به‌عنوان رئیس دولت انتخاب کرده‌اند و این روند بیشتر در دموکراسی‌ها دیده می‌شود.»

با این حال زنان همچنان در بالاترین سطوح قدرت با اختلاف زیادی در اقلیت هستند. هره می‌افزاید: «در هر مقطع زمانی، تقریبا همه روسای اجرایی سیاسی مرد بوده‌اند.»

چرا نمایندگی زنان مهم است؟

مطالعات نشان می‌دهند که افزایش تعداد زنان در مناصب سیاسی تغییرات مثبتی به همراه دارد.

پژوهش دانشگاه کلرادو بولدر در سال ۲۰۲۱ نشان داد که با افزایش نفوذ زنان در مجالس قانون‌گذاری ملی، کشورها تمایل بیشتری به سرمایه‌گذاری در آموزش و مراقبت‌های بهداشتی پیدا می‌کنند.

مطالعه دیگری از دانشگاه کمبریج در سال ۲۰۲۰ هم نشان داد که افزایش تعداد زنان در مجالس قانون‌گذاری آفریقای جنوب صحرا، با افزایش هزینه‌های بهداشت و کاهش مرگ‌ومیر کودکان و نوزادان مرتبط است.

همچنین در سال ۲۰۱۹، پژوهشگران دانشگاه کرتین در استرالیا به این نتیجه رسیدند که پارلمان‌هایی که تعداد بیشتری نماینده زن دارند، سیاست‌های زیست‌محیطی قوی‌تری تصویب می‌کنند.

با این حال نوئل جیمز از «شاخص قدرت زنان» در شورای روابط خارجی، هشدار می‌دهد که انتخاب زنان تضمین‌کننده این نتایج نیست. او استدلال می‌کند که زنان یک گروه همگن نیستند و همه آن‌ها الزاما حامی برابری جنسیتی، صلح یا همکاری نخواهند بود.

منبع: بی بی سی

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید