
سالهاست گرانی کمر مردم را خم و خانوادهها را پیش فرزندانشان شرمنده کرده است اما شاید تحمل گرانی دارو از همه کالاها سختتر باشد.
وقتی عزیزی ناخوش است و درد دارد، اطرافیان تلاش میکنند کمتر درد بکشد اما وقتی به داروخانهها میروند به دلیل گرانی دارو از خرید آن منصرف میشوند یا حتی یک آمپول را دو بیمار تزریق میکنند! این بخش کوچکی از روایتها و خبرهایی است که در رسانهها دیده میشود.
دکتر محمدرضا واعظ مهدوی، رییس انجمن علمی اقتصاد سلامت با اشاره تاریخی به وضعیت نظام سلامت در ایران میگوید: حیطه دارو یکی از حیطههای موفق نظام سلامت در طول سالیان پس از انقلاب بوده است.
ما توانستیم تولید دارو را به بیش از ۹۷ درصد نیازهای کشور برسانیم. همچنین دانش دارو سازی، رشد و گسترش زیادی داشته و دانشکدههای متعددی در این زمینه داریم، از طرف دیگر تربیت نیروی انسانی کیفی در سطوح بالایی انجام شده است.مواد اولیه دارویی هم تا بیش از ۷۰ درصد نیازمان در داخل کشور تولید میشود.
حیطه دارو بسیار پرظرفیت و با ارزش است اما متأسفانه این حوزه هم مانند حوزههای دیگر از سیاستهای عمومی و سیاستهای افقی اقتصادی تأثیر میپذیرد. بیتدبیری و عدم اشراف مدیریتی دستاندرکاران نظام سلامت این حیطه را دچار مشکل میکند.
عمده مشکلاتی که امروز در عرضه و تأمین داروهای موردنیاز مردم با آن مواجهیم، همان مواردی است که در طول پنجسال اخیر پیشبینی میشد و بسیاری از دلسوزان صنعت کشور درباره آن هشدار داده بودند.
حذف ارز ترجیحی دارو
این استاد دانشگاه درباره عوامل گرانی دارو میگوید: مهمترین علت پیدایش این شرایط، سیاست حذف ارز ترجیحی دارو بود که در سالهای ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ اعمال شد. برای حذف ارز ترجیحی و افزایش قیمت دارو به تبع آن، طرح دارویار را در وزارت بهداشت وقت پیگیری کردند که هیچ محتوایی جز گرانی و افزایش قیمت دارو نداشت.
واعظ مهدوی میافزاید: ای کاش مسأله فقط به گران کردن دارو منحصر میماند، بیش از یک میلیارد دلار از ارز ترجیحی مصرفی مواد اولیه دارویی و داروهای موردنیاز را حذف کردند، در نتیجه شرکتهایی که باید مواد اولیه خودشان را تأمین کنند با کاهش نقدینگی شدیدی مواجه میشوند. قبلا اگر شرکتی یک میلیون دلار مواد اولیه خریداری میکرد باید چهار میلیارد تومان برای تأمین ریالی آن میپرداخت درحالی که الان باید بیش از ۲۸ میلیارد تومان بدهد؛ طبیعتا بسیاری از شرکتها این میزان نقدینگی را ندارند. بسیاری از مسئولان فعلی غذا و دارو و صاحبان صنایع هم رسما اعلام کردهاند شرکتها نقدینگی ندارند، در نتیجه حتی ارز خودشان را هم نتوانستند جذب کنند. بنابراین با اینکه ارز توسط بانک مرکزی تخصیص داده شده، شرکتها، قدرت تأمین نقدینگی لازم برای خریداری آن را پیدا نکردند، در نتیجه نتوانستند مواد اولیه خود را خریداری و دارو تولید کنند، درنتیجه دارو در بازار کم و گران شده است.
این مسأله در برخی مواقع سبب فشارهای سیاسی میشود و دولت مجبور است دارو وارد کند که واردات دارو به صورت موردی و تکنسخهای نیز گاهی به بیش از ده برابر قیمت تولید منجر میشود. این موضوع اثر مضاعفی بر وضعیت اقتصاد دارو گذاشته است.
سیاست ورشکسته
رییس انجمن علمی اقتصاد سلامت میگوید: وقتی داروی گران به داروخانهها میرسد بیمهها هم مجبور میشوند آنرا تقبل کنند، بنابراین بار مالی بیمه نیز افزایش پیدا میکند و بیمه از پس آن برنمیآید، در نتیجه بدهی بیمهها طولانیتر میشود و تعهداتشان را با تأخیر پرداخت میکنند. وقتی بیمار دارویی را تحویل بگیرد و بیمه نتواند پول آن را پرداخت کند، یعنی داروخانه هم نمیتواند به نقدینگی موردنیازش دست پیدا کند و با بحران مالی مواجه میشود.
واعظ مهدوی با انتقاد نسبت به سیاست یکسانسازی قیمت ارز میافزاید: سیاست افزایش قیمت ارز و یکسانسازی نرخ ارز، سیاست ورشکستهای است که از سالهای ۱۳۸۴ – ۱۳۸۳ به اجرا گذاشته شده و تا به حال چندین بار شکست خورده و منجر به افزایش شدید نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی شده است.
از طرف دیگر بحرانهای متعددی را به زنجیره تولید و توزیع کالاهای مختلف وارد کرده است. وقتی تولید و صنعت ورشکسته شود واردات با قیمت بیشتر و ارزبری شدیدتر جایگزین میشود.
این موضوع هم بار تورم را بر جامعه تحمیل میکند و هم سبب نارضایتی مردم خواهد شد و در نهایت نیز به ناکارآمدی دولت و دستگاههای مختلف دیگر خواهد انجامید.
منبع: پارسینه