روزنامه اعتماد- فرزانه قبادی: احتمال بالایی وجود دارد که با کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی سفرها در نوروز ۱۴۰۴ روبرو باشیم.
آدم ها خسته شده اند از گفتن، از شمردن بحران ها و مقایسه عدد و رقم ها با هفته قبل و ماه قبل و سال قبل، آمارها و نمودارها هم انگار خستهاند و سر به زیر. هرچند تمام این اعداد حالا دیگر انقدر محسوس و ملموس است که نیازی به اثبات و حساب و کتاب ندارد. بحران اقتصاد مغز استخوانمان را لمس کرده است. در این میان آنچه آب رفته و کوچک شده، سفره ها و سبد ها و چنته های خالی یک یک ماست. مایی که حالا دیگر حالمان خوش نیست، چه باور کنی چه نکنی.
به گزارش اعتماد، آمارهای سفر هم در سالهای اخیر مثل آمار بخشهای دیگر یک زندگی معمولی آب رفته و نمودارهایش سر به زیرند. این مسأله چند بعدی است و تنها معنای حذف یک تجربه از لیست هزینههای خانواده را ندارد. حذف سفر علاوه بر اینکه معنای کاهش منابع مالی خانوادهها و افزایش هزینه مایحتاج ضروری را دارد، به معنای رکود گردشگری داخلی و از سویی با نگاهی بلندمدت و اجتماعی به معنای انباشت فشارهای روحی و روانی در بطن جامعه است. سفر تنها فرصت تفریح و تفرج نیست، که مجالی است برای نفس کشیدن و رهایی از فشارهای روزمره و بعد بازگشتن به زندگی. حذف آن از سبد خانوادهها در کنار نشانهها و تبعات اقتصادی، پیامدهای اجتماعی هم دارد که چندان مورد توجه نیست و در مورد آن صحبت نمیشود.
کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی سفر در نوروز ۱۴۰۴:
فعالان بخش گردشگری مدتی است در خصوص وضعیت سفر در پیک سفرهای نوروزی و تابستانی ابراز نگرانی میکنند، آمارهای رسمی و پژوهشهای انجام شده هم این نگرانی را تایید میکند. «امیرپویان رفیعی شاد» رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر مسافرتی استان تهران در خصوص وضعیت سفر در نوروز پیشِ رو به «اعتماد» میگوید: «شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم مناسب نیست و متأسفانه این موضوع باعث شده اقبال مردم نسبت به سفر بسیار کمرنگ شود. در گردشگری داخلی، تأثیرات مثبت و منفی این مولفه میتواند روی مقاصد و جوامع میزبان دیده شود. در شرایطی که جامعه با مشکلات اقتصادی مواجه است، طبیعی است که گردشگری اولویت چندم مردم باشد. معمولا ابتدا مایحتاج ضروری، تأمین میشود و اگر چیزی در نهایت باقی بماند، به تفریح و سفر اختصاص پیدا میکند. در چند سال اخیر افزایش هزینه مایحتاج روزانه به حدی بوده که درآمد مردم حتی کفاف هزینههای ضروری را هم نمیدهد ء البته منظور ما عامه مردم است و در مورد یک قشر خاص صحبت نمیکنیمء مسلم است که این شرایط بر گردشگری تأثیر منفی دارد. در سفرهای خارجی هم رکوردشکنی نرخ دلار و یورو باعث شده اقبال زیادی نسبت به سفرهای خروجی وجود نداشته باشد.» رفیعی شاد به شکلگیری فرهنگ سفر در اوایل دهه نود اشاره کرده و میگوید: «در دهه گذشته، سفر و گردشگری به گونهای جا افتاده بود که حتی افراد متوسط رو به پایین هم میتوانستند سفرهای خارجی به کشورهای نزدیک داشته باشند. اما حالا که برخی کشورها برای ورود گردشگران شرط همراه داشتن مبلغ روزانهای حدود صد دلار تعیین میکنند. یک خانواده ۵ نفری برای یک سفر چند روزه باید حدود ٣ هزار دلار همراه داشته باشد تا در هنگام ورود به آن کشور دچار چالش نشود. این مبلغ چیزی حدود ٣٠٠ میلیون تومان است که تأمین آن برای اقشار متوسط و حتی بخشی از مرفهین هم امکانپذیر نیست». او در خصوص نوروز امسال و پیشبینی وضعیت سفر میگوید: «نمیتوانیم پیشبینی دقیقی داشته باشیم، اما شواهد و آمارهای اولیه از دفاتر خدمات مسافرتی حکایت از کاهش چشمگیر سفر دارد. اقبال نسبت به سالهای گذشته بسیار کمتر است، اما چون هنوز سفرها به اتمام نرسیده، نمیتوانیم بهطور دقیق عدد و رقمی اعلام کنیم. احتمال بالایی وجود دارد که با کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی سفرها در نوروز ۱۴۰۴ روبرو باشیم.»
کاهش توان سفر کردن:
مرکز آمار ایران در هفتههای اخیر بر مبنای نتایج طرح آمارگیری از گردشگران ملی گزارشی منتشر کرده است که بیانگر وضعیت سفر بین ایرانیان است. این آمار به روشنی مشخص میکند که در یک دهه اخیر معیشت و مسائل اقتصادی چه تأثیری بر کمیت و کیفیت سفر ایرانیان داشته است.
«ارشک مسائلی» عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در گفتگو با «اعتماد» با تحلیل شرایط گردشگری ایران، مروری هم به این آمار داشت و آن را در بازه زمانی ٨ ساله بررسی کرده و معتقد است: «آسیبهایی که حوزه گردشگری بهطور کلی متحمل میشود، میتواند در چند سطح طبقهبندی شود: کشوری، منطقهای و بینالمللی. هر یک از این سطوح دارای ابعاد مختلفی است که باید بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. بخشی از این آسیبها ناشی از شوکهایی است که به گردشگری وارد میشود و ریشه در ماهیت چندبخشی و چندمعیاری این صنعت دارد. یکی از این شوکها میتوانند ناشی از جنگ باشند. کشورهایی که در آنها عملیات تروریستی اتفاق میافتد هم با چنین مشکلاتی مواجه میشوند. همچنین، همهگیری بیماریها نیز تأثیرات گستردهای بر گردشگری دارد که در همه گیری کرونا تمام کشورها آن را تجربه کردند، اما به طور مثال همه گیری ابولا تنها برخی کشورها را متأثر کرد». او در ادامه به عوامل بینالمللی و اتفاقات دیگر در ٨ سال اخیر اشاره کرده و معتقد است تأثیر این عوامل از سال ۲۰۱۷ در ایران بیشتر شده و مجموع این اتفاقات بر درآمد سرانه و قدرت خرید مردم هم اثر مستقیم داشته است: «بر اساس آمارهای رسمی اعلامشده در بهار ۱۴۰۳، حدود ۵۲.۴ درصد از افراد یا خانوارها به سفر رفتهاند. اگر به ٨ سال قبل، یعنی ابتدای دوره تشدید مجدد تحریمها بازگردیم، این عدد ۶۹ درصد بود. یعنی در این ٨ سال، ۱۷ درصد از خانوارهای ایرانی که به سفر میرفتند، از سفر رفتن انصراف دادهاند. بر اساس همین آمار در سال ۱۴۰۳ حدود ۷ میلیون و ٢٠٠ هزار سفر انجام شده است، در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۳ میلیون سفر بود. یعنی تقریباً تعداد سفرها در طول ٨ سال به نصف کاهش یافته است. این آمار نشان میدهد که سفر از سبد خانوارها حذف شده است. میتوان گفت میزان سفر ۱۸ تا ۲۰ درصد کاهش داشته و دلیل اصلی آن، کاهش قدرت خرید مردم است». آمارها نشان میدهند، تنها میزان و کمیت سفر نیست که تحت تأثیر مسائل اقتصادی و قدرت خرید قرار گرفته، بلکه کیفیت آن هم تغییر کرده است: «در سال ۱۴۰۳، بالغ بر ۵۹ درصد از خانوارها در استانهای اصلی گردشگری داخلی، در خانه های دوستان و بستگان اقامت داشتند. یعنی ۶۰ درصد از مسافران جایی اقامت کردند که نیازی به پرداخت هزینه اقامت نداشته باشند. این رقم در سال ۱۳۹۷ حدود ۴۲ درصد بود. یعنی در این بازه زمانی، ۱۷ درصد افزایش در تعداد افرادی که هزینه اقامتی پرداخت نکرده اند، مشاهده می شود. در مورد گردش و تفریح، در ۱۰ استان اصلی گردشگری (خراسان رضوی، مازندران، فارس، تهران، گیلان، اصفهان، خوزستان، هرمزگان، مرکزی و همدان)، این عدد در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۳ درصد بود، در حالی که در سال ۱۳۹۷ این عدد ۲۹ درصد بود. یعنی میزان استفاده از امکانات مراکز تفریحی و گردشگری این استان ها توسط مسافران حدود ۶ تا ۷ درصد کاهش داشته است.»
زندگی قسطی؛ تفریحات قسطی:
«تور اقساطی بدون ضامن»، «تور اقساطی بدون پیشپرداخت» اینها بخشی از تبلیغاتی است که در چندماه اخیر در فضای آنلاین و سطح شهر به کرات دیده میشد، البته موضوع سفرهای اقساطی پدیده جدیدی نیست و چند سالی است که بخش گردشگری آن را به عنوان راهکاری برای حل بحران ناشی از مسائل اقتصادی در بخش گردشگری طراحی و اجرا کرده است. اما امسال بیش از همیشه مورد توجه قرار گرفته است.
رفیعی شاد در خصوص سفر اقساطی معتقد است مخاطبان این خدمات باید به خوبی آن را بررسی کرده و جوانب امر را بسنجند، او میگوید: «این روزها تبلیغات فروش اقساطی مواد غذایی را هم میبینیم و خرید اقساطی به مرور تبدیل به یک امر طبیعی شده است. اما بهتر است انجام آن در بخش گردشگری با ساماندهی و شفافیت صورت گیرد و اقساط با نرخ سود مشخصی ارائه شوند و میزان مبلغی که قرار است قسط بندی شود، همراه با روش بازپرداخت و سود حاصله، به طور شفاف مشخص شده و به گردشگران ارائه شود». او در خصوص اینکه اجرای چنین طرحهایی مفید است یا خیر می گوید: «این موضوع به نفع دفاتر خدمات مسافرتی است و نوعی سرمایه گذاری محسوب می شود، مثل فروش اقساطی موتورسیکلت یا کالای خانگی و اقلام مصرفی.»
ارشک مسائلی که دانشآموخته اقتصاد و پژوهشگر حوزه گردشگری است، از منظری دیگر موضوع سفرهای اقساطی را تحلیل میکند: «اگر تسهیلاتی ارائه شوند که مشابه اقلام پیش فروش، درصد سود بانکی روی آن لحاظ شود، استقبال چندانی از آن نخواهد شد. وقتی فرد در شرایط عادی توان پرداخت یک مبلغ را برای یک محصول ندارد، مسلماً اگر برای ۶ ماه یا یک سال، ۲۰ درصد به آن مبلغ اضافه شود، تمایلی به خرید آن محصول– در اینجا تور گردشگری- نخواهد داشت. اما تسهیلاتی که دولت می تواند به طور مستقیم ارائه دهد، مانند سفرکارت هایی که در دنیا مرسوم اند و در ایران هم وجود دارند، میتوانند مؤثر باشند. به این صورت که بانکها موظف شوند بر اساس سفرکارت هایی که تعریف می شوند و دستگاه های پوز موجود در مراکز خدمات گردشگری، برای هر فردی که حقوق خود را دریافت می کند، تسهیلاتی را واریز کنند تا این فرد بتواند از خدمات گردشگری استفاده کند. اما اگر تسهیلات اقساطی با افزایش هزینه های مالی همراه باشند، نمی توانند محرکی برای افزایش تقاضای سفر باشند».
او درباره اثربخشی سفرهای اقساطی در افزایش تقاضا برای سفر اشاره کرده و میگوید: «زمانی که تفاوت بین قدرت خرید و هزینههای سبد خانوار زیاد شود، نه تنها متقاضی، بلکه عرضه کننده محصول هم به دنبال فروش اقساطی محصولات خود میرود. مثلا در فروشگاههای زنجیرهای، بسیاری از محصولات به صورت اقساطی فروخته میشوند، زیرا موجودی انبار گردش ندارد و نقدینگی راکد مانده است. اما اگر این چرخه ادامه داشته باشد، حتی این روش نیز نمیتواند کارآمد باشد. راهکاری که برای چنین شرایطی میتوان پیشنهاد داد این است که تابع عرضه اقتصاد تغییر کند. تابع عرضه در اقتصاد در دو حالت میتواند بهبود پیدا کند: اول، ورود سرمایه خارجی و دوم، فناوری. این دو عامل تنها مواردی هستند که میتوانند تابع عرضه را تغییر داده، تولید را افزایش دهند و در نتیجه، قدرت خرید و درآمدها را بهبود بخشند. اما اگر شرایط بدتر شوند و فاصله بین درآمد و هزینه های سبد خانوار بیشتر شود، این وضعیت بغرنج تر خواهد شد».
اعطای تسهیلات به طرف تقاضا:
مسائلی، معتقد است در شرایط فعلی سیاستگذاریهای بخش گردشگری باید تغییر کند و به جای توجه و تأکید بر تقویت بخش عرضه خدمات، برای حفظ زیرساختهای موجود لازم است تسهیلات به سمت طرف تقاضا (گردشگران) هدایت شود: «اصلیترین عاملی که میتواند بخش گردشگری را سرپا نگه دارد، اعطای تسهیلات به طرف تقاضا است. یعنی به جای اینکه تسهیلات را به بخش عرضه (مانند ساخت هتلها و اقامتگاهها) اختصاص دهیم، باید تسهیلات را به طرف تقاضا منتقل کنیم. چرا که در حال حاضر، مشکل اصلی کمبود منابع در طرف تقاضا است. اگر این اتفاق بیفتد، گردشگری میتواند بهتدریج بهبود پیدا کند. اما اگر تسهیلات به طرف تقاضا اختصاص داده نشود، به مرور زمان، با کاهش سفرها، تأسیسات گردشگری هم متضرر خواهند شد و این موضوع بدهیها به بانکها را افزایش میدهد و این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت.»
عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است در صورت تداوم روند فعلی، سفر نهتنها در میان قشر متوسط که در میان تمامی اقشار به مرور از سبد هزینهها حذف خواهد شد: «بخش گردشگری از سایر بخشهای جامعه جدا نیست و تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار دارد. به نظر میرسد که با تشدید مشکلات اقتصادی مسافران در سطوح مختلف به تدریج یک گام به عقب برمی گردند. کسی که در گذشته چند بار در سال به اروپا سفر میکرد، ممکن است حالا تنها یک یا دو بار در سال به اروپا سفر کند. کسی که قبلاً به اروپای غربی سفر می کرد، حالا به صربستان و کشورهای اطراف سفر کند. کسی که به ترکیه و کشورهای اطراف سفر میکرد، ممکن است به ایرانگردی روی آورد. کسی که قبلاً چند بار در سال ایران گردی می کرد، تعداد سفرهایش را کاهش میدهد. به این ترتیب، همه سطوح ناگزیر تحت تأثیر این شرایط قرار می گیرند». او بر این نکته تأکید میکند که «وقتی ۵۹ درصد در مقابل ۴۲ درصد، یعنی ۱۷ درصد کاهش در تعداد سفرها مشاهده میشود، این به ما میگوید که ۱۷ درصد از خانوارها از سفر رفتن صرف نظر کرده اند. وقتی خانوارها سفر نروند، در بلندمدت مشکلات فرهنگی و معضلات اجتماعی بوجود می آیند».
حال همه ما خوب نیست، باور کن:
اردیبهشت ماه سال جاری مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرد که حاوی نکات قابل تأملی درباره وضعیت گردشگری داخلی بود. گزارشی که با استناد به آمارهای موجود نشان میداد کیفیت و کمیت سفر به ویژه در میان قشر متوسط جامعه در یک دهه اخیر دستخوش تغییرات عمده شده است. فارغ از اینکه این گزارش چقدر به ضعفهای ساختاری در حوزه گردشگری داخلی پرداخته است، بخشی از نتایج به دست آمده در آن تصویری از وضعیت کلی جامعه و آینده سلامت روان آن به دست میدهد. نگاهی چند بعدی به این گزارش و استفاده از دادههای آن برای تحلیل وضعیت اجتماعی ایران مسائلی را روشن میکنند که شاید در نظر اول ارتباطی با مقوله گردشگری و سفر نداشته باشند، اما پژوهشهای انجام شده نشان میدهد مفهوم سفر در بروز و ظهور برخی پدیدههای اجتماعی اثر گذار است.
گزارش وضعیت سفر ایرانیان در یک دهه اخیر وقتی در کنار نتایج پژوهشهای بینالمللی درباره تأثیر سفر بر کیفیت زندگی افراد قرار میگیرد، میتواند حکم زنگ خطر درباره سلامت روان ایرانیان را داشته باشد. موضوعی که سالهاست برخی کارشناسان، از جمله وزیر بهداشت دولت دوازدهم درباره آن هشدار دادهاند. ارتباط میان سفر و سلامت روان و شادی بارها موضوع پژوهش و تحقیقهای بینالمللی بوده است. در یکی از پژوهشهای اخیر که محققان دانشگاه ایالتی واشنگتن انجام داده و مجله «Tourism Analysis» بخشهایی از آن را منتشر کرده است رابطه معناداری بین دفعات سفر و رضایت کلی از زندگی وجود دارد. محققان در این پژوهش ۵۰۰ شهروند تایوانی را مورد مطالعه قرار داده و از آنها خواستهاند علاوه بر بیان رضایت خود از زندگی در مقیاس یک تا ده، اعلام کنند که در یک سال اخیر چند بار به سفر رفتهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد کسانی که بیشتر سفر کردهاند ۷ درصد بیش از دیگران احساس رضایت از زندگی داشته و شادتر بودند. در این مطالعه مشخص شده است فارغ از عواملی مانند جنسیت، سن، درآمد و سطح تحصیلات، سفر باعث افزایش سطح رضایت از زندگی میشود و سفرهای مکرر پتانسیل افزایش شادی را برای افراد از هر سن و طبقهای را دارد. نتایج این مطالعه نشان میدهد سفر به طور کلی تأثیر مثبتی بر نگرش افراد به زندگی دارد، اما تأثیر سفرهای بینالمللی در این زمینه بیشتر است. محققان در این پژوهش به این نتیجه رسیدهاند که سفرهای ماجراجویانه و هیجانانگیز تأثیر مثبت به مراتب بیشتری بر روحیه افراد باقی میگذارند. در بخشی از این پژوهش به تأثیر سفر در مفهوم کلی آن پرداخته شده و نشان میدهد سفر حتی اگر با اهداف کاری و سازمانی صورت گیرد بر میزان شاد بودن و رضایت از زندگی افراد تأثیر میگذارد. این پژوهش اهمیت سفر در شادی و رفاه را مورد تأکید قرار داده و به سیاست گذاران پیشنهاد می کند، تسهیلاتی برای افزایش آمار سفر فراهم کنند و اهمیت اولویت دادن به سفر در برنامه ریزی ها را با هدف گذراندن اوقات فراغت یا کار به افراد گوشزد کرده و به مدیران سازمان ها هم پیشنهاد میکند، تشویق به سفر و حمایت از آن را در سیاست های سازمانی خود از طریق دادن مرخصی با حقوق یا مشوقهای دیگر، لحاظ کنند. چرا که این اقدامات تأثیر مثبتی بر رفاه و روحیه و شادی کارکنان دارد.
با مرور نتایج پژوهش محققان دانشگاه واشنگتن و همچنین مؤسسه گالوپ و از سویی نگاهی به آمارهای محدود و محافظه کارانه ای که در سالهای اخیر در خصوص سلامت روان ایرانیان و آمارهای مربوط به افسردگی منتشر شده است، میتوان پازلی را تکمیل کرد که تصویری از وضعیت روحی و روانی آینده جامعه بدست میدهد. «علی فتحی آشتیانی» رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره ایران مهرماه سال گذشته اعلام کرده بود: «حدود یک سوم افراد جامعه با اختلالات روانشناختی مواجه هستند و این میطلبد که کارهای جدیتری در این مورد انجام دهیم. آخرین مطالعه ملی بررسی سلامت روانی در سال ۱۳۹۹ صورت گرفت که بر اساس آن ۲۹.۷ درصد از جامعه ایرانی به نوعی از نشانههای اختلالات روانی رنج میبرند» از سویی مؤسسه نظرسنجی گالوپ در تازهترین گزارش خود درباره «شادی جهانی» که به بررسی میزان شاد بودن شهروندان کشورها میپردازد، فنلاند را شادترین کشور دنیا معرفی کرده است. بر اساس این گزارش روسیه و اوکراین با اینکه درگیر جنگ هستند، به ترتیب در ردههای ۷۰ و ۹۲ قرار دارند. ترکیه رتبه ۱۰۶ و چند رتبه پایینتر از آن، ایران در جایگاه ۱۱۰ قرار دارد.
در چنین شرایطی، ضرورت بازنگری در سیاستهای گردشگری و حمایت از این بخش بیش از پیش احساس میشود. شاید زمان آن رسیده که به جای تمرکز صرف بر توسعه زیرساخت ها، به فکر تسهیل شرایط برای مسافران باشیم. ارائه تسهیلات مالی، کاهش هزینهها و توزیع سفرها در طول سال میتواند گامهای مؤثری در این مسیر باشد. سفر تنها یک فعالیت تفریحی نیست، بلکه سرمایهای است که سلامت روان جامعه را تضمین میکند. سفر بخشی از زندگی است که به انسانها فرصت میدهد تا دنیا را ببینند و با تجربههای جدید، روح خود را تازه کنند. اگر این فرصت از دست برود، نه تنها بخش گردشگری از منظر اقتصادی آسیب میبیند، بلکه جامعه هم بخشی از شادابی و پویایی خود را از دست خواهد داد. باید به سفر نه به عنوان یک کالای لوکس، بلکه به عنوان نیازی ضروری برای داشتن یک جامعه سالم نگاه کرد.