back to top
خانه-اخبار روزدولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما گردوغبار خوزستان می‌ماند

دولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما گردوغبار خوزستان می‌ماند

روز سه‌شنبه ۲۶فروردین۱۴۰۴ توفانی از خاک و شن بار دیگر خوزستان را درنوردید. طبق آمار رسمی، میزان آلودگی هوا در اهواز ۶۷ برابر حد مجاز اعلام شد. اهوازی که کانون بحران‌های زیست‌محیطی کشور شده است.

شهرهای اندیمشک، ماهشهر، اهواز، شوش و آبادان و حتی اصفهان و بوشهر زیر این غبار که می‌گویند از بیابان‌های مرزی عراق و عربستان سعودی به سمت ایران آمده، دفن شدند. این در حالی است که ساکنان خوزستان می‌گویند مدت‌هاست هورالعظیم می‌سوزد و بوی نامطبوع و دود آن بدتر از هر گردوخاکی ریه‌هایشان را پرکرده است.

مطالعات نشان می‌دهد خوزستانی‌ها بیش از دو برابر دیگر نقاط کشور در معرض بیماری آسم قرار دارند. پزشکان می‌گویند رابطه مستقیمی میان ریزگردها و ابتلا به سرطان ریه، سکته‌های قلبی، آلزایمر، دیابت نوع ۲ و بیماری‌های التهابی وجود دارد. این‌یک گزارش میدانی است از شهرهایی که توفان خاک و شن شامگاه ۲۶فروردین را از نزدیک دیده و آثارش را در خانه‌ها و شهرشان ثبت کرده‌اند.

سرفه امانش را بریده و وقتی حرف می‌زند مدام عذرخواهی می‌کند. می‌گوید: «ما روز گردوخاکی کم ندیدیم اما دیشب تا امروز واقعاً انقدر سرفه کردم که جگرم می‌سوزد.»

حدوداً چهل‌ساله است و همه عمرش را در اهواز گذرانده است. درباره توفان شن و گردوغبار ۲۶فروردین می‌گوید: «ما دوشنبه‌شب رفتیم منزل برادرم. خانمم همه‌جا را تمیز کرده بود و برق‌انداخته بود. قرار بود شب را بمانیم و سه‌شنبه برگردیم. سه‌شنبه همه‌جا مثل فیلم‌های آخرالزمانی بود. بااینکه پنجره‌های خانه برادرم دوجداره بود و همه پرده‌ها هم کشیده بودیم ولی توی خانه پر از خاک بود. عصر که آمدیم سوار ماشین شویم انگار به‌جای خاک گریس به ماشین مالیده بودند. خاک چرب و چسبنده‌ای که به‌سختی تمیز شد. توی خانه خودمان هم غرق خاک و ماسه بود.»

آبادان؛ ترکیب خاک و دود سوزاندن زباله‌ها
یکی از شهروندان آبادان تصویری از حیاط خاک گرفته‌اش برای ایران‌وایر ارسال کرده است و در شرح تصویر نوشته: «به این حجم خاک که معلوم نیست چه آلودگی‌هایی دارد، دود غلیظ سوزاندن زباله را در بعضی مناطق اضافه کنید. دوده‌های فلزهای شرکت نفت هم‌روی گردوخاک داخلی نشسته است. دو روز است که داریم در آتش و گردوخاک نفس می‌کشیم و فریادرسی نیست.»

او فضای این روزهای آبادان را به‌روزهای ابتدای بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ایران و عراق شبیه می‌بیند: «آن روزها هم هرکس برگشت شهر را غرق در غبار و آتش و خاکستر دید. ویرانه‌ای که هنوز از خاکستر بلند نشده است.»

گردوغبار، صدایِ فاجعهٔ مهندسی
گفته‌شده که آغاز بحران اخیر از خاک عراق و عربستان بود، اما مقصد نهایی این غبارها همیشه خوزستان است.

یکی از فعالان اهوازی به ایران‌وایر می‌گوید: «پشت این بحران‌ها، فقط طبیعت مقصر نیست. سیاست است که مسیر فاجعه را هموار کرده است. خشک شدن تالاب هورالعظیم، یکی از مهم‌ترین منابع کنترل گردوغبار، نتیجه خشک‌سالی و محصول انتقال بی‌رویه آب، پروژه‌های نفتی و تصمیماتی است که سال‌ها از مرکز، بدون مشورت با متخصصان بومی گرفته شد.»

او به قراردادهای نفتی، سدسازی‌های غیراصولی و سکوت در برابر برداشت‌های غیرمجاز از منابع آبی، به بهانهٔ توسعه ملی اشاره می‌کند و می‌گوید: «همین‌ها نفس خوزستان را برید.»

دولت‌ها می‌آیند و می‌روند، گردوغبار می‌ماند
این کنشگر خوزستانی که سال‌هاست برای شنیده شدن صدای مردم این استان به هر دری زده، می‌گوید: «دولت‌های مختلف آمدند و رفتند، اما گردوغبار ماند. دولت مسعود پزشکیان در آغاز کار خود جز تکرار وعده‌های پیشینیان، کار خاصی نکرد. بودجه مقابله با ریزگردها همچنان قطره‌چکانی است. طرح‌های تثبیت خاک خاک‌خورده‌اند و شرکت‌های نفتی همچنان در قالب «مسوولیت اجتماعی» فقط تابلو نصب می‌کنند و خبری از فیلتر آلودگی‌هایشان نیست.»

ریزگردها یا بی‌عدالتی مزمن
به گفته یکی از شهروندان خوزستان گردوغبار در خوزستان فقط ذرات معلق نیست «استعاره‌ای است از تبعیض و نابرابری مزمن، از منطقه‌ای که ثروتش خرج توسعه استان‌های دیگر شده و سهم خودش، هوا نیست. گاز نیست. آب نیست. برق نیست. مدرسه نیست. فقط خاک است و صدای خس‌خس ریه‌ها.»

یکی از شهروندان اهواز به ایران‌مدار می‌گوید: «اگر بازهم به نام امنیت انرژی و توسعه ملی، ریه‌های خوزستان را نادیده بگیرند، این خاکِ خفه‌شده فقط مردم را نمی‌کُشد، اعتماد عمومی را هم دفن خواهد کرد.»

ریزگردها و انفعال سیاسی
آلودگی هوا در اهواز از ۶۷ برابرِ حد مجاز بیشتر است. آماری تکان‌دهنده که سال‌هاست زنگ خطر را به صدا درآورده است. مراجعه هزار نفر به بیمارستان‌ها برای درمان و معلق ماندن امور مردم و کنسل شدن پروازها جریان زندگی را مختل کرد.

اهوازی‌ها هم هم‌زمان با شروع گردوخاک شدید شروع کردند به نشر عکس و ویدیوهایی همراه با کنایه به دولت. شبکه‌های اجتماعی خصوصا اینستاگرام که تنها راه انتشار صدای مردم است، مملو از تصویرها و ویدیوهای زندگیِ خاک زدهٔ مردم جنوب و خصوصاً اهوازی‌ها است.

گردوغبارِ تیره و خیابان‌های خلوت، اورژانس‌های شلوغ، ماسک‌های بی‌اثر، پروازهای لغو شده و مسئولانی که پشت دوربین‌ها فقط تأسف می‌خورند؛ اما چیزی که تغییر نمی‌کند، نه‌فقط رنگ آسمان، بلکه ساختار معیوبی است که این بحران را به‌جای حلِ ماجرا مدیریت می‌کند.

ریزگردها محصول سال‌ها تصمیم‌سازی غلط، بی‌تدبیری مدیریتی، اولویت ندادن به جان مردم در برابر چاه‌های نفت و لوله‌های گاز و سکوت نهادهایی است که وظیفه داشتند از حق نفس کشیدن مردم دفاع کنند، نه از منافع اقتصادی صنایع رانتی.
.
ایران وایر – مریم دهکردی

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید