درششمین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری هشتاد و هشت نگاهی خواهیم انداخت به اتفاقات ووقایع رخ داده و چگونگی بر آمدن جنبش اعتراضی مردمی به نام جنبش سبز که باعث شد نظام جمهوری اسلامی را به چالش بکشاند. درسال هشتاد و هشت وپس از تایید نامزدهای انتخاباتی توسط شورای نگهبان چهار نامزد وارد صحنه انتخابات شدند. اکثریت مردم که چهارسال حقارت را چه در عرصه های داخلی و چه خارجی تجربه کرده بودند، با نگاهی یأس آلود به فضای سیاسی کشور اما امیدوارانه به این انتخابات چشم داشتند. تجربه انتخاباتی چهار ساله پیشین فعالان سیاسی و توده جامعه را به سوی این تحلیل سوق می داد که با شرکت گسترده و اکثری در انتخابات از بروز هر گونه تخلف و تقلب تأثیرگزار ممانعت به عمل آورند. مناظرات بی رحمانه کاندیدا های ریاست جمهوری که پس از سال ها از تلویزیون رسمی رژیم پخش میشد تنش را از جناح های سیاسی به درون جامعه تزریق و جامعه را با قدرت تمام وارد بازی انتخابات کرد. میرحسین موسوی، نخست وزیری که روزگاری خمینی او را به علی خامنه ای تحمیل نموده بود با عنوان اصلاح طلب اصولگرا به صحنه ورود کرد. او حمایت هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی را در پشت سر خود داشت. اما مهدی کروبی لر بی باک اصلاح طلبان که نامه های بی باکانه اش به مقامات امنیتی و حسین شریعتمداری نگاه امنیتی حاکم بر انتخابات را به سخره گرفته بود حمایت بخش هایی از جامعه را که حذف شده یا در شرف حذف بودند با خود به همراه داشت. اقلیت اهل سنت و دراویش گنابادی و آقا نظام مشعشعی از شیوخ یارسانی حمایت قاطع خود از شیخ جنجالی را اعلام داشته بودند. در سوی دیگر میدان محمود احمدی نژاد به عنوان کاندیدای رسمی بیت رهبری، شورای نگهبان، سپاه پاسداران و چماقداران خیابانی در داخل و خارج طرح شده بود. جو حاکم علتی بود تا بسیاری از فعالان سیاسی و فرهنگی منتقد پس از سالها سکوت به صحنه در آمده و بیست و دوم خرداد هشتاد و هشت به نقطه عطفی در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی بدل شود. اما این همه از نیمه شب پایان رأی گیری و اعلام تدریجی نتایج آرا دگرگونه گشت و رفته رفته از همان دقایق آغازین جو التهاب بر منازل رأی دهندگان حاکم شد. این قلم را قصد و نیت بر این است که به علل چگونگی این التهاب و وقایع خونین پس از آن همت گمارد.
عللی که بسترساز وقایع فرداهای اعلام نتایج انتخابات شدند:
اول: ساعت سه بعد از ظهر روز بیست و سوم خرداد بود که علی خامنه ای در مقام عمود خیمه جمهوری اسلامی با صدور پیام تبریک خطاب به کاندیدای خود، محمود احمدی نژاد شائبه تقلب انتخاباتی را در اذهان جامعه دامن زد. چرا که صدور پیام تبریک از سوی رهبر جمهوری اسلامی میباید پس از اعلام نتیجه رسمی انتخابات با ساز و کار رسمی انتخابات یعنی اعلام نیجه آرا از سوی وزارت کشور و تأیید صحت انتخابات از سوی هیئت نظارت شورای نگهبان انتشار میافت. اما حرکت شتاب زده و عجولانه رهبر جمهوری اسلامی اذهان را بدان سمت و سو سوق داد که رهبر مطلق العنان را قصد بر آن بوده که با صدور چنین بیانیه ای پیشا پیش مهر تأیید بر انتخاب کاندیدای خود نهاده و گویی با بی محلی به آرای مردم از پیش چنین بیانیه ای را جهت ابغای کاندیدای بیت رهبری تدارک دیده است. بالاخص که از ساعات ابتدایی پایان رأی گیری و بسته شدن شعب رأی گیری نیروهای چماقدار وابسته به پایگاه های بسیج به گونه ای هماهنگ در سر تا سر کشور زمینه های تقویت چنین گمانه ای را ایجاد و تقویت نموده بودند.
دوم: رهبر جمهوری اسلامی یک سال قبل از پایان چهار ساله اول تصدی احمدی نژاد بر مسند ریاست قوه مجریه در مورخه دوم شهریور سال هفتاد و هشت در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت چهار ساله دوم دولت را ضامن شده بود. او گفته بود:
«آنچه که در مورد سال آخر این دوره باید به شما عرض بکنم، چند نکته است. یکی اینکه در این سال آخر با روحیهی سال اول کار کنید. البته احساس میکنم همین جور است؛ اما در عین حال تأکید میکنم. فکر نکنید که امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل کسی که پنج سال دیگر بناست کار بکند، کار بکنید؛ یعنی تصور کنید که این یک سال به اضافهی چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. با این دید نگاه کنید و کار کنید و برنامهریزی کنید و اقدام کنید»
همان زمان جریان های سیاسی منتقد دولت و تحلیلگران سیاسی با شنیدن این خطاب رهبر مطلق العنان جمهوری اسلامی به رعشه و استرس سیاسی مبتلا گشتند. خامنه ای خود در مقام تفرعون چنین زمینه ای را برای زور آزمایی های خیابانی گسترانیده بود.
سوم: خدشه در بی طرفی شورای نگهبان:
حمایت های علنی دبیر و برخی از اعضای شورای نگهبان از احمدی نژاد خود علتی از علل شد تا انتخابات زیر علامت های متعدد سئوال قرار گرفته و به آشوب کشیده شود. شورای نگهبان به عنوان نهادی که میباید در مقام داور و حکم قرار می گرفت تا از صحت و سلامت رقابت انتخاباتی صیانت نماید بی طرفی را از کف داده و عدادی از فقها و حقوق دانانش مستمر و پیگیر در اظهار نظر های رسمی آنچه را در دل داشتند به حمایت از احمدی نژاد عیان داشته و به عنوان بلندگو و فعالان ستاد های تبلیغاتیش فعال شدند. این پیش زمینه زمینی مناسب برای کاشت و برداشت بی اعتمادی توده مردم و دیگر جناح ها بود و شد تا به مخدوش بودن انتخابات مدعی باشند. چه کسانی در شورای نگهبان شیفته احمدینژاد بودند؟
محسن اسماعیلی عضو شورای نگهبان قانون اساسی در گفت وگویی تلویزیونی عنوان کرد که برخی از اعضای شورای نگهبان در سال هشتاد و هشت شیفته احمدی نژاد بودند. ظهور پدیدهای به نام محمود احمدی نژاد در فضای سیاسی ایران و با توجه به گروه بندیهای سیاسی آن زمان ایران به ویژه در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال های هشتاد و چهار و هشتاد و هشت باعث شد تا برخی از اعضای شورای نگهبان در حمایت از احمدی نژاد در مقابل هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی وارد صحنه سیاسی شوند و به تمجید از احمدی نژاد بپردازند.
همین حمایتها باعث شد تا جریان مقابل احمدی نژاد، شورای نگهبان را متهم به جانبداری از احمدی نژاد و اعلام کند که شورای نگهبان داوری عادل نبوده است. آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در راس این فقها قرار داشت و دارد در یکی از گفت و گوهای خود مبنی بر حمایت از احمدی نژاد گفته بود:
« حمایت من از آقای رئیس جمهور یکی به دلیل حمایت های “آقا” بوده است و دیگر اینکه غالباً مواضع و شاخصههای وجودی رئیس جمهور را میپسندم؛ مانند ساده زیستی، تواضع، پرکاری، عدالتخواهی صادقانه، علاقه به خدمت به محرومین، شهامت و شجاعت در اقدام به کارهای سنگین و احیانا خطرناک، مبارزه با ظلم و فساد و استکبار و سلطه طلبان زورگو در حد تحقیر آنها و برخورد از موضع قدرت با آنها، ابتکار در عمل که همیشه حرف اول را مبتکران میزنند.این مجموعه خصالی است که من در هر که باشد او را دوست دارم و از او حمایت میکنم و این خصال در افراد گذشته وجود نداشته»
همچنین آیتالله محمد مومن دیگر فقیه شورای نگهبان بود که در حمایت از احمدی نژاد این چنین سخن گفت:
« من آقای احمدی نژاد را از سه نامزد دیگر بهتر می دانم. باید فردی از سوی مردم انتخاب شود که صلاحیت لازم برای اداره مملکت داشته باشد و خواسته و دستورات پیامبر(ص) و امامان(ع) را برآورده سازد»
آیت الله محمد یزدی، دیگر فقیه حامی احمدی نژاد در شورای نگهبان بود. او در اظهار نظری مدعی شده بود:
« جناب آقای احمدی نژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزشهای اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخصهای مورد نظر امام و رهبری را رعایت مینماید. نظر شخصی بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه مدرسین قبلا اعلام شده است و مجددا عرض میکنم به هیچ وجه مجوز شرعی برای عبور از آقای احمدی نژاد را ندادیم و البته این نظر شخصی بنده میباشد»
حقوق دانان شورای نگهبان هم بیکار و بی طرف نبودند و در شیفتگی احمدی نژاد کورس رقابت با فقهای این نهاد را محترم شمرده و می شمردند. غلامحسین الهام و ابراهیم عزیزی، دو حقوقدان شورای نگهبان به ترتیب در دولت نهم عهده دار وزارت دادگستری و معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور بودند که همین معنا کافی بود تا آنها در سال هشتاد وهشت در رده حامیان احمدی نژاد قرار گیرند. عزیزی حتی در میتینگ تبلیغاتی رئیس جمهور در مصلای تهران حضور پیدا کرد و همین امر باعث بروز مشکلات فراوانی برای وی شد. غلام حسین الهام که از زمان به قدرت رسیدن احمدی نژاد تا به امروز از سرسخت ترین حامیان رئیس جمهور پیشین ایران است. همانطور که مشاهده میشود از مع مع الوصف از دوازده عضو شورای نگهبان شش عضو به صورت رسمی از نامزدی احمدی نژاد حمایت کردند.
چهارم: موضع علنی علی خامنه ای در پی اعتراضات خیابانی پس از انتخابات در نماز جمعه بیست ونهم خرداد از تریبون نماز جمعه تهران امید معترضان به پی گیری اعتراضات و منتج شدن آن به نتیجه عادلانه را به باد سپرد. خامنه ای در دومین خطبه این نماز جمعه با صراحت تمام مخالفان را تهدید و احمدی نژاد را تحبیب کرد. این تأیید و تحبیب خود اذهان را بدان سو رهنمون بود که رأس رژیم اراده ای بی طرف برای رسیدگی به شکایات معترضان ندارد. ملی مطلق العنان گفته بود:
«میان آقای هاشمی و رئیس جمهور نیز از سال هشتاد و چهار اختلاف نظرهای متعددی درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد که البته نظر رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک تر است. . . برخی ها بدانند که با حرکات خیابانی نمی توان اهرم فشار بر ضد نظام بوجود آورد و مسئولان را وادار کرد تحت عنوان مصلحت زیر بار خواسته های آنها بروند چرا که تن دادن به مطالبات غیر قانونی زیر فشار، شروع نوعی دیکتاتوری است. . . اینگونه تصورات و محاسبه ها، اشتباه است و اگر این تصورات غلط، عواقبی هم پیدا کند مستقیما متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد بود که اگر ضروری شد مردم آنها را در وقت لازم خواهند شناخت»
پنجم: ادعای رژیم مبنی بر پیگیری قانونی اعتراضات هم داستانی دیگر داشت. شورای نگهبان به عنوان نهاد ناظری که فقدان بی طرفیش برای همگان آشکار بود باری دیگر در صدد تحمیق مخالفان بر آمد و به شائبه تخلف و تقلب در انتخابات بیش از پیش دامن زد. این نهاد جناهی جهت بررسی و رسیدگی به تخلفات انتخاباتی هیئتی متشکل از آقایان علیاکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل، گودرز افتخار جهرمی، قربانعلی دری نجف آبادی، محمدحسین ابوترابی فرد و محمدحسن رحیمیان را مأمور رسیدگی به شکایات معترضین کرد. نگاهی به ماهیت و سوابق فرد فرد اعضای هیئت ویژه نشان از عقبه جناحی آنان داشته و دارد. همین امر ظن معترضان را به یقین مبدل نمود که نه تنها ساخت قدرت تمایل به پیگیری خواست های معترضان نداشته بلکه تعمدا خود عامل بکارگیری هرگونه تخلف و تقلب بوده و میباشد.
و اینچنین بود که صحنه های اکشن خیابانی و غیر خیابانی با فیلم نامه نویسی و کارگردانی ولی امر مطلق العنان به روی صحنه تاریخ جمهوری اسلامی رفت.