سمینار زمستانی مجامع اسلامی ایرانیان، در روزهای 26 ،27 و 28 فوریه در شهر کلن برگزار شد. در این نشست که اعضاء و نمایندگانی از شهرهای مختلف اروپایی و امریکا و استرالیا حضور داشتند پیرامون مسائل سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی ایران بحث و تبادل نظر شد. در پایان، این قطعنامه صادر شد.
هرگاه در رژیمی مردم از حق حاکمیت خویش، انتخاب آزاد و مستقل محروم باشند، دعوت و تشویق مردم به شرکت در انتخاباتی که توسط حاکمیت استبدادی برگزار و مهندسی میشود، دعوت از آنها به گذشتن از حق خویش و پذیرفتن وضع موجود است. از اینرو، در ایران،با وجود نظامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه ( در قانون اساسی بازنگری شده، بر ولایت مطلقه فقیه تاکید شده و برای «رهبر» وسیعترین اختبارات شناخته شدهاست) به ویژه تشویق به شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری که کار و وظیفه اصلی آن انتخاب رهبر (ولی مطلقه) است به منزله دعوت رأی دهندگان به پذیرفتن ولایت مطلقه رهبر و گذشتن از حق حاکمیت، آزادی و استقلال خویش، بنابراین، عملی ناقض حق حاکمیت ملی است.
در این شرایط، از طرفی دعوت و تشویق هموطنان به شرکت در “انتخاباتی” که با دقت خاصی از سوی مافیای نظامی – مالی به سر مهندسی خامنهای ترتیب داده شدهاست، به منزله پذیرفتن بازی در زمین حاکمیت به داوری او و دعوت شهروندان به گذشتن از حق حاکمیت خویش به نفع ولی فقیه که ولایتش مطلقه است می باشد. از دیگر سو،دعوت و تشویق مردم به عدم شرکت و تحریم انتخابات، دعوت به زیستن آزاد و مستقل و دفاع از حق حاکمیت بر سرنوشت خویش میشود.
تحریم و یا شرکت در دو انتخابات اسفند ماه ،به ویژه مجلس خبرگان رهبری و نیز مجلس شورای اسلامی که نمایندگانش ملتزم نه به حقوقمندی بلکه به اطاعت از ولی مطلقه هستند آزمون تمایل افراد به حقوقمداری در نتیجه مستقل و آزاد زیستن و یا تکلیف مندی و تحت قیموت ولی مطلقه زیستن شدند.
پیش از این ،در بیانیه تحریم انتخابات یاد آور شده بودیم که مهندسی انتخابات به ترتیبی انجام گرفتهاست که از نامزدی که بتواند «موجب نگرانی خاطر رهبر شود»، سلب صلاحیت شود و، با توسل به زبان فریب، به رأی دهندگان، بباورانند در مدار بسته انتخاب بین بد و بدتر، میتوانند «رأی سلبی» بدهند و با رأی خویش به افراد خارج از دایره “اصولگرایان افراطی”، مانع از حضور شاخصین “جریان افراطی” بشوند. به این گمان که ماهیت استبدادی رژیم، گام به گام، تغییر کند. این فریب با دستیاری بخشی از ” اپوزیسیون” و بنگاهها و دستگاههای تبلیغاتی و نظر سنجیهای ساختگی سازمان داده شد .
بنا بر اینکه نخست، حفظ نظام از اوجب واجبات است و سپس، رژیم ولایت مطلقه، به ویژه پس از برجام، نیاز به ترمیم زخمهای ناشی از تقلب انتخاباتی در سال 88 و نیز، ترمیم وجهه بینالمللیاش، داشت، و بنابر اینکه،تمامی نامزدهای نمایندگی از فیلتر نظارت استصوابی عبور کردهاند و به ولایت مطلقه فقیه معتقد و به اطاعت از او ملتزمند و رژیم ولایت مطلقه از بیاثری آنها در زیان رساندن به استبداد مطمئن است، فدا کردن برخی اشخاص، یا جزء، برای بدست آوردن کل، هدف مهندسی انتخابات شد. به این ترتیب، عدم حضور شاخصین “جریان افراطی” در دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی، امری ثانوی و بدون اهمیت گشت. برای رنگ و لعاب مردمی بخشیدن، به خصوص به مجلس خبرگان، مهندسی انتخابات به ترتیبی انجام گرفت که در پوشش یک رویاروئی، دو مجلس، با رأی رأی دهندگان، ترکیب مطلوب را بیابند. خامنهای از مخالفان خویش و نظام خواست که در انتخابات شرکت کنند و رأی بدهند. این فریب در اقلیتی از مردم که در انتخابات شرکت کردند موثر واقع شد.
با اعلام نتایج انتخابات:
1-راه یافتن وزرای اطلاعات پیشین و حاضر و جنایتکاران بنام، محمد محمدی ریشهری یا محمدی نیک ( عامل اعدام های بسیار از جمله ارتشیان و صادق قطب زاده و نیز محاکمه آیت الله شریعتمداری و…)، دری نجف آبادی( عامل و آمر قتل های سیاسی از جمله پروانه و داریوش فروهر،مجید شریف،مختاری و پوینده و…)، رئیسی ( عضو هیئت مرگ در کشتار زندانیان در سال 67 ) و… که از سال 57 بدین سو،در شکنجه و کشتار مخالفان رژیم شرکت داشتند و نیز راه یافتن بسیاری از شاگردان مکتب مصباح یزدی ( علیرغم راه نیافتن خود او به مجلس خبرگان) و ترکیبی که دو مجلس پیدا کردند بیانگر این واقعیت شد : پیروز این بازی در محدوده قدرت و مدار بسته انتخاب بین بد و بدتر سید علی خامنهای ،در واقع ولایت مطلقه و مافیاهای نظامی – مالی است.
2- بررسی آماری تعداد شرکت کنندگان وزمان لازم برای نوشتن لیست نامزد مورد نظر، تعدادحوزهها و صندوقها و زمان اختصاص یافته به رأی گیری اعلام شده توسط وزارت کشور به ما میگویند:
الف- رژیم ولایت مطلقه هم چون گذشته، در اعلام تعداد رای دهندگان راست نمیگوید( پیش از این مهدی کروبی گفته بود که بنابر این بود که در انتخابات، تعداد رای دهندگان و در نتیجه رای ها را دو برابر بکنند) ، بنا بر این، اکثریت با کسانی است که رای ندادهاند و نمایندگان راه یافته به دو مجلس،نماینده اقلیتی از مردم ایرانند. در حقیقت، حتی بنابر آمار رسمی، «منتخبان» اول در تهران، یک چهارم آرای دارندگان شرائط رأی دادن را دارند و تحریم کنندگان اکثریت بشمارند.
ب- اکثریت مردم ایران، با تحریم “انتخابات” در این آزمون تمایل خود به زیستن در جامعه حقوق مدار، آزاد و مستقل و بر خورداری از حق حاکمیت خویش را ابراز داشتند. بنابراین، اینک کوششها باید وقف ایجاد وجدان همگانی به حقوق شهروندی – حق حاکمیت حق پایه این حقوق است – و ورود جامعه مدنی به صحنه، بمنزله رکن مردم سالاری و برخوردار کردن بدیل مردم سالار از تمامی توانائی لازم بگردد.
مجامع اسلامی ایرانیان همواره کوشیده و میکوشد تا حقیقت را با هموطنان در میان بگذارد. هشدار در باره هر عملی که متضمن نقض حقوق از جمله حقوق شهروندی بشود و پرهیز از آن را با اقدامات توضیحی وظیفه خود میداند و برعهدی که با خویش و مردم برای گفتن حقیقت، دفاع از حقوق و تلاش در راه استقرار حق حاکمیت ملی بسته وفادار است. بر حق ایستاده بود و ایستادهاست.
مجامع اسلامی ایرانیان فوریه 2016 کلن- آلمان
dabirkhaneh@majame.com