مقاله را ویلیام بردمن نوشته و در 9 مارس 2013، انتشار داده است:
☚ در دهه های اخیر، وود وارد، افشا کننده افتضاح واترگیت، کتابهای بسیار نوشته است از جمله در باره آلن گریسپن، وزیر خزانه داری امریکا و ﮊرﮊ دبلیو بوش. او اینک اوباما را بخاطر سیاستش در مورد ایران سرزنش می کند:
● یک تحلیل گر ارشد اطلاعات نیروی دریائی امریکا می نویسد: وقتی آدمی تعداد ناوهای هواپیما بر امریکا توانا به بکار بردن سلاح اتمی را در خلیج فارس، می بیند، نخست آن را تماشائی می یابد اما بعد، از خود می پرسد: چرا این ناو سلاح خود را بسوی ایران گرفته است؟ نوشته طنز است. و نویسنده از کاسته شدن نیروی امریکا در خلیج فارس ناراضی است.
و چون معلوم می شود که این تحلیل گر، بوب وود وارد، روزنامه نگاری است که نوشته هایش، در سطح امریکا، خواننده دارند، ناظران سیاسی جدی در می یابند که این مخالفت با سیاست اوباما، بیش از یک سرمقاله انتقاد آمیز در روزنامه واشنگتن پست است.
● اما این مخالفت آشکار، درجا، برای اغلب روزنامه نگاران، مسئله که باید بدان پرداخت، نگشت. حواسها جلب مسائل دیگر شدند. کار وودوارد «تهدید واقعی» پنهان کرده در جمله پردازیها است. اما موفق نشد اغلب روزنامه های مهم را به دیدن خطر جلب کند.
خبرهای دروغ را وسائل ارتباط جمعی انتشار دادند و در 6 فوریه، فرستنده تلویزیونی NBC این خبر دروغ را پخش کرد: امریکا ناو هواپیما بر را از خلیج فارس می برد بخاطر صرفه جوئی در بودجه. این خبر وودوارد را عصبانی می کرد.
اما متن خبری که این فرستنده پخش کرده بود، این نبود که امریکا ناو هواپیما بر خود را از خلیج فارس خارج می کند. متن خبر این بود که امریکا ناو هواپیمای دیگری به خلیج فارس نمی فرستد. ترتیب کار را روبرت گیت، وزیر دفاع وقت، در 2010 داده بود. تغییر سیاست پرسشهای جالبی در باره نقش امریکا در منطقه بر انگیخت. NBC برآن نشد که خطای خود را تصحیح کند و بنویسد فرستادن ناو هواپیما بر دومی به خلیج فارس هزینه سنگین بر می دارد.
● وزارت دفاع امریکا اطمینان می داد که «امریکا حضور نیرومند در منطقه خلیج فارس خواهد داشت». و وودوارد از این اطمینان دادن راضی نبود. در واشنگتن پست، او، با تأخیر، اما واکنشی چون آتش فشان نشان داد و بشدت نسبت به یک سوم تا یک چهارم کردن قوای امریکا در خلیج فارس اعتراض کرد و مستقر نکردن ناوهواپیما بر دوم را «جنون آمیز» توصیف کرد. در برنامه « Morning Joe » 27 فوریه NBC ، وووارد پرزیدنت اوباما را متهم کرد که «دارد کار جنون آمیزی را می کند که مدتهای دراز بود که چون این کار را ندیده بودم». از دید او، این کار جنون آمیز، نگاه داشتن تنها یک ناو هواپیما بر در خلیج فارس است.
● اوباما می گوید: باوجود محدودیت بودجه ای، نمی توانیم ناو هواپیما بر ترومن را نیز روانه خلیج فارس کنیم. و وودوارد می پرسد: « می توانید تصور کنید که رونالد ریگان بنشیند و بگوید: من نمی توانم این کار را بکنم چون توافق بر سر بودجه اجازه این کار را نمی دهد؟ و یا ﮊرﮊ بوش بگوید: می دانید! من نمی توانم عراق را تصرف کنم چون ناوهای هواپیما بر لازم را در اختیار ندارم؟ و یا کلینتون بگوید: من نمی توانم به مراکز اطلاعاتی و نظامی رﮊیم صدام حسین حمله کنم چون بودجه ندارم؟ بنا بر قانون اساسی، رئیس جمهوری فرمانده کل نیروهای مسلح است. و او نمی تواند بگوید چون بودجه نیست من کاری را که برای دفاع از کشور باید کرد، نمی کنم. این نوعی جنون است که من در عمرم نظیر آن را نه دیده و نه شنیده ام. بدبختانه، حالا، از این نوع جنون، فراوان، در حکومت امریکا و وسائل ارتباط جمعی امریکا مشاهده می شود.
● اما حفظ کشور از کدام خطر؟ از خطر رﮊیم صدام حسین؟ شاید جنگ پنهان در نیکاراگوا؟ آیا باید به جنگ دیگری دست زد؟ نباید در شگفت شد از این که جو اسکاربروخ، بلافاصله، موضوع را عوض کرد. آخر این آتشفشان گری وودوارد جز اظهار خصومت به ایران است؟ نمی توان گفت که وودوارد دچار عوارض پیری زود رس شده است. او کسی است که کارش قرار و قاعده دارد. پس اگر چنین برضد اوباما بر می آشوبد، برنامه های دیگر در سر دارد.
اگر این امر، دارای چنین اهمیتی است، چرا زمانی که نیروی دریائی امریکا قصد خود را بر نبردن ناوگان دیگری به خلیج فارس اعلان کرد، وودوارد آتش فشان نشد و مواد مذاب، همه خشم، بیرون نریخت؟ چرا صبر کرد تا در 26 فوریه، پرزیدنت اوباما در نورفلک، سخنرانی بکند و آنگاه آتش فشان وار، دهان به پرخاشگری باز کند؟
● این کیست که حقیقت را می گوید؟ آیا کسی که می گوید ناو هواپیما بر دومی را به خلیج فاری نمی فرستیم و یا کسی که اعتراض می کند چرا نمی فرستید، کدامیک راست می گویند؟ پرسش اول اینست: چرا امریکا نیاز دارد ناوهواپیما بر در خلیج فارس نگاه دارد؟ می گویند: برای حفظ امنیت منطقه و جلوگیری از هژمونی ایران بر منطقه. در هر منطقه ای که حفظ موقعیت امریکا در آن ایجاب کند، می باید نیروی نظامی درخور نگاه دارد. پرسش دوم اینست: چرا امریکا نیاز دارد دو ناو هواپیما بر در خلیج فارس نگاه دارد؟ در گذشته، امریکا به عراق حمله کرد، بعد بحران شدید در بحرین پدید آمد و حکومت بحرین، متحد امریکا، بر روی شهروندان خود آتش گشود. امریکا در بحرین یک پایگاه هوائی دارد و نسبت به سرکوب مردم بحرین، لاقید ماند.
اما امروز، چه نیازی به حضور دو ناوهواپیما بر در خلیج فارس است؟ بارآخری که امریکا دو ناوهواپیما بر به خلیج فارس برد، در آوریل 2012 بود. وقتی این کار را کرد که CBS نیوز به درستی اظهار کرد: دوبی، امارات متحده عربی، نیروی دریائی امریکا اعلان کرد که، بخاطر شدت گرفتن تنش های رو به افزایش حاصل از برنامه اتمی ایران، ناوهواپیمابر دومی را در خلیج فارس مستقر می کند. استقرار ناو هواپیما بر اینترپرایز که مجهز به سلاح هسته ای، همراه با ناو هواپیما بر آبراهام لینکلن و ناوگان همراهش مجهز به اسلحه تهاجمی، در خلیج فارس، برای چهارمین بار در طول 10 سال بود که انجام می گرفت. نیروی دریائی امریکا گفت: این دو ناوگان برای عملیات تهاجمی، هم در خلیج فارس و هم در دریای عربی، است.
این دو ناو و ناوگانهای همراهشان از عملیات نظامی امریکا در افغانستان و جنگ با دزدان دریائی در طول سواحل سومالی و خلیج عدن، حمایت می کردند. و نیز، مراقب تنگه هرمز بودند که بسته نشود. ایران تهدید کرده بود که تنگه هرمز را خواهد بست هرگاه غرب مانع از صدور نفت ایران شود. ناوهواپیما بر دوم درست پیش از گفتگوها با ایران در باره برنامه اتمی این کشور، در خلیج فارس مستقر شد. و حالا که اوباما ناو هواپیما بر دومی به خلیج فارس نمی فرستد، به ایران علامت صلح نمی دهد؟
شماره ۸۲۴ از ۶ تا ۲۰ فروردین ۱۳۹۲