یک توضیح نارسا درباره برداشت بدون اجازه از حقوق اسفندماه بازنشستگان از سوی سازمان تامین اجتماعی بدون یک عذرخواهی ساده میتواند باقیمانده اعتماد شهروندان به نهادهای مسوول را زائل کند. سازمان تامین اجتماعی با چه جراتی توانسته قبح صیانت از پسانداز ضعیفترین گروه اجتماعی شناختهشده ایرانی را بشکنند و از حساب آنها برداشت کند و پس از چندی آن را برگرداند.
مدیران این سازمان میگویند این مبلغ یک میلیون تومان از مستمریبگیران برای سهامدار کردن بازنشستگان بوده و چون توضیح کافی داده نشده منابع برداشتشده به حساب بازنشستگان برگشته است. این یک راهبرد غارتگرانه از سوی یک نهاد وکالتی و نگهدار پسانداز کسانی است که برای هر تومانی که از سازمان تامین اجتماعی دریافت میکنند زحمت کشیدهاند و در گرما و سرما و در شرایط سخت به مدت سی سال در یک کارخانه یا بنگاه کار کردهاند.
سازمان تامین اجتماعی بدعت نامیمونی را گذاشت و این را برای دیگر نهادهای مسوول آشکار کرد که اگر از منابع افرادی که از آنها حقوق دریافت میکنند بردارند هیچ اتفاقی نمیافتد. بهطور مثال مدیران وزارت آموزشوپرورش یا وزارت بهداشت و درمان که حقوق معلمان و پرستاران را میدهند تشویق میشوند اگر روزی خواستند همین کار سازمان تامین اجتماعی را تکرار کنند و بگویند مگر چه میشود حالا برای چند روز از بخشی از حقوق آنها برداشت شود. اگر همین امروز این داستان مشکوک و خطرناک سازمان تامین اجتماعی از سوی نهادهای نظارتی دنبال نشود، راه برای تکرار باز میشود. باید آشکار شود این تصمیم در کدام بخش از سازمان یادشده و از سوی چه بخشی توصیه شده است. بهطور مثال باید معلوم شود رییس سازمان تامین اجتماعی در جریان این رخداد خطرناک قرار داشته یا تصمیم در سطوح پایینتر گرفته شده است. از طرف دیگر باید آشکار شود در این رخداد چقدر از پسانداز مستمریبگیران برداشت شده و چند روز این پول از سوی سازمان تامین اجتماعی قابل استفاده بوده و به کدام حساب واریز شده و چگونه دوباره توافق شده پول برگشت داده شود.
بدترین بخش از این داستان تلخ که باید دنبال شود تصمیمگیری یک گروه کوچک برای دارایی و پسانداز یک گروه بزرگ از جامعه است. گویا کسانی که این اندیشه به ذهنشان رسید و دیگران را توجیه کردند که میتوان بدون اجازه صاحب مال برای آنها سهام خرید، این است که خود را دانای کل دانسته و مستمریبگیران را شهروندانی تلقی کردهاند که تمایل یا توانایی دنبال کردن داستانی شبیه این داستان را ندارند. ناآگاه فرض کردن مستمریبگیران و خود را دانای کل فرض کردن، آتشی است که جرقه روشن شدن آن از سوی یک نهاد وکالتی زده شده و باید دنبال شود و خطاکاران شناسایی شوند.
.
ساعت 24