«مناظره» دوم «نامزدهای ریاست جمهوری، در تاریخ جمعه 15 اردیبهشت 1396، انجام گرفت. در محدودهای که صدا و سیمای تحت امر خامنهای تعیین کرده بود. از آنجا که خلاء را زور پر میکند، خلاء برنامه را حملههای زبانی «نامزدها» به یکدیگر پر کرد. این که وخامت وضعیت کشور به چه حد است را، مردم ایران از زبان نامزدها شنیدند. شنیدند که تنها در قلمرو آموزش و پرورش و سیاست خارجی – یک چند از نابسامانیها و مسئلهها اقتصادی هستند که به ضرورت برزبانها آمدند – کشور با 99 مسئله وخامت بار روبرو است. این مسئلهها وضعیت کشور را هنوز، همان سان که هست توضیح نمیدهند. زیرا نامزدها نمیتوانست واقعیتها را همانسان که هستند، بر زبان آورند. برخی از مسائل را به اشاره، میگفتند. اینک وضعیت آموزش و پرورش و روابط ایران با دنیای خارج و اقتصاد از زبان «نامزدها»ها:
٭ وضعیت آموزش و پرورش ایران از زبان 6 «نامزد ریاست جمهوری»:
٭ قالیباف از برنامه خود هیچ نگفت در عوض گفت:
1. وزیر آموزش و پرورش کشور در شمال ویلا دارد و در خانه او، اشیاء قاچاق پیدا شدهاست. درجا معلوم شد راست نگفته و دختر وزیر، پوشاک کودکان وارد میکردهاست. گرچه دروغ و بهتان زدن روش کار مقامات دستگاه ولایت مطلقه فقیه است، و در ادامه قالیباف اعتراض کرد چرا وزیر آنهم وزیر آموزش و پرورش به کار تجاری بایستی بپردازد؟اما وجود فساد اداری امری غیر قابل انکار است و به استناد این فساد است، که او میتواند «وزیر» را به قاچاق کالا متهم کند.)بنا به گفته محسنی اژه ای شرکتی به نام “آمیتیس طراوت کودکی” متعلق به وزیر محترم آموزش و پرورش آقای فخرالدین احمدی آشتیانی و خانواده وی است. در سال 93 به ثبت رسیده واز تاریخ ثبت شده در سال 93 تا به امروز، رئیس هیات مدیره وزیر آموزش و پرورش است و مدیرعامل دختر وی است. این شرکت یک نمایندگی از یک شرکت ایتالیایی دارد و حوزه فعالیتش هم واردات و صادرات منسوجات است. شرکت با یک کارت بازرگانی دیگر کالا را وارد کرده است وطبق تبصره 4 دارندگان این کارت حق ندارند این کارت را به دیگری بدهند )
● میرسلیم در مقام انتقاد او گفت: پس برنامه شما برای آموزش و پرورش کجا است؟ و 3 مشکل که آموزش و پرورش با آنها روبرو است را بر شمرد:
2. کیفیت آموزش و پرورش بستگی به معلمان دارد و معلمان در وضعیت بدی بسر میبرند. برای تأمین زندگی خود باید روزی دو تا سه شیفت کارکنند.
3. آموزش با پرورش همراه نیست.
4. به تولید علم و فن اهمیت نمیدهیم. بجای آنکه هواپیما بسازیم، جشن میگیریم که هواپیما وارد میکنیم.
● روحانی در انتقاد قالیباف سه مشکل را بر شمرد که بسی مهم هستند:
5. در آموزش و پرورش به زیر بنا باید توجه کرد و آن اخلاق است.
6. باید آزادی باشد. وقتی در شیراز، دانشجویان از آقای مطهری، دعوت میکنند و آن صحنه کتک کاری ایجاد میشود، محیط دانشگاه چگونه میتواند محیط بحث علمی باشد؟
7. وجود سانسور و فقدان منزلت هنر و هنرمند . ومثال آورد سانسور ربنا را که آقای شجریان خوانده است.
● هاشمی طبا دو مشکل را خاطر نشان کرد:
8. آموزش و پرورش ایران عقب ماندهاست.
9. تعلیم با تربیت همراه نیست. استادان باید به علم بپردازند اما نقص قانون سبب شدهاست که اعضای علمی دانشگاهها به کارهای دیگر مشغول شوند و فرصت کار علمی را پیدا نکنند.
● جهانگیری یک مشکل را خاطر نشان کرد:
10. محیط دانشگاه محیط امید و نشاط نیست.
● رئیسی سه مشکل را بر شمرد:
11. رشد علمی بشدت کم شدهاست و برنامهگذاری برای جذب استعدادها وجود ندارد.
12. صندوق فرهنگیان به یغما رفتهاست. فرهنگیان امنیت مالی ندارند.
13. شغل برای اینکه دانشجویان وقتی تحصیل دانشگاهی را تمام کردند مشغول کار شوند، وجود ندارد. یک میلیون دانشگاه دیده بیکار وجود دارد.
● قالیباف در مقام پاسخ به نقدها، دو مشکل را برشمرد و همچنان نگفت برنامه او چیست:
14. تجهیزات علمی موجود ناچیز است. بناها فرسودهاند. بازنشستگی معلمان نابسامان است.
15. دانش آموزان و لباس و کفش ندارند و گرفتار فقرند.
٭ میرسلیم باید به پرسش در باره تعامل با احزاب سیاسی و انتقاد پذیری پاسخ میداد و او این مشکلها را مطرح کرد:
16. دولت یازدهم (حکومت روحانی) انتقاد پذیر نیست و مواردی از توهین و تحقیر انتقادکنندگان را توسط روحانی برشمرد.
17. در کشور امکان انتقاد وجود ندارد و باید آنرا ایجاد کرد.
● روحانی در مقام انتقاد میرسلیم مشکلهای پرمخاطرهای را خاطر نشان کرد:
18. افکار مختلف برسمیت شناخته نمیشوند و باید وجود افکار مختلف را پذیرفت.
19. احزاب در موقعیت برابر نیستند و از حقوق برابر برخوردار نیستند.
20. اقوام و اقلیتها از حقوق برابر برخوردار نیستند.
21. مردم از حقوق شهروندی برخوردار نیستند.
● هاشمی طبا دو مشکل را یادآور شدهاست:
22. نشریات و سایتها تخریب را جانشین انتقاد کردهاند و بیشتر از همه حکومت روحانی را تخریب میکنند.
23. هزینههای جاری بقدری زیاد است که امکان تخصیص بودجه لازم به آموزش و پرورش وجود ندارد.
● جهانگیری دو مشکل را خاطر نشان کرد که یکی از آنها را هاشمی طبا یادآور شده بود(اهانت و تخریب جانشین انتقاد شدهاست):
24. فقدان آزادی مطبوعات و آزادی فضای مجازی.
● رئیس مشکلی مهم را برزبان آورد:
25. امنیت انتقاد وجود ندارد. انتقاد کننده مورد اهانت قرار میگیرد.
● قالیباف دو مشکل را برشمرد:
26. دانشگاههایسیاسی نیستند.
27. مردم ایران فاقد اختیارند و باید اختیارات را به مردم منتقل کنیم.
● میرسلیم: کاستیهای مهمی را بازگفت:
28. روزنامه نگاران امنیت ندارند. وزیر دوربین را از دست خبرنگار میگیرد و به او پرخاش میکند.
29. اصل هشتم قانون اساسی اجرا نمیشود. بنابر این اصل، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای همگانی است.
30. آزادی دسترسی به اطلاعات وجود ندارد. وزیران خود کاسب کارند و از اطلاعاتی که در دسترس آنها است بسود جیب خود استفاده میکند.
31. فقدان امنیت اطلاعات: مبتکران و مخترعان از بیم دزدیده شدن کارشان آنها را ثبت نمیکنند.
٭ در حوزه سیاست خارجی، راهکار برای رفع تحریمها موضوع پرسش از رئیسی شد:
● رئیسی و نیز دیگران وجود قرارداد وین (برجام) را (با همه اشکالاتی که در این قرارداد وجود دارد) پذیرفتند. او این مشکلها را برزبان آورد:
32. ضعف حکومت روحانی در گفتگو با کشورهای 5 +1 (روحانی گفت خزانه خالی است و پیام بدی بود). بدیهی است که دروغ بزرگ میگفت. زیرا ضعف را خامنهای/احمدی نژاد با تخریب اقتصاد ایران بوجود آوردند.
33. ترساندن از هجوم دشمن (اگر این کار را بکنیم به کشور حمله میکنند).
34. برجام یک طرفه اجرا شده و ما را در موضع ضعف قرار دادهاست.
35. تحریمها اگر برداشته شده است چرا اثری در سفره مردم نداشته است؟
رئیسی راهکار و برنامهای اظهار نکرد.
● قالیباف این مشکل را به یادآوردهاست:
36. اثر برجام بر اقتصاد مشاهده نمیشود. مشکل در اجرا است. سود برجام به 4 درصدیهای صاحب همه چیز میرسد. برجام فرصت ایجاد کردهاست برای واردات از اروپا.
● روحانی میگوید:
37. تحریمهای اتمی برداشته شدهاند. و روحانی راست نمیگوید. زیرا اولاً، در آنچه به امریکا مربوط میشود، به حال تعلیق درآمدهاست و این تعلیق 90 روز یک بار توسط رئیس جمهوری امریکا تمدید میشود و ثانیاً بانکهای غیر امریکائی نیز از ترس جریمه با ایران معامله نمیکنند.
● رئیسی دروغ روحانی را خاطر نشان میکندو چاره را در نشان دادن اقتدار میداند:
38. چرخ اقتصاد نمیچرخد و تحریمها بر جا هستند.
39. در برابر دشمن نباید ضعف بخرج داد. دولت مقتدر لازم است.
● از هاشمی طبا، از اولویتهای سیاست خارجی پرسیده میشود و راهکار او، چند مشکل اساسی موجود در سیاست خارجی رژیم را عیان میکند:
40. فقدان تعامل با کشورهای منطقه و جهان.
41. رعایت نشدن شئون ملت ایران. رئیسی نیز رعایت نشدن این شئون را برزبان میآورد.
● جهانگیری به اشاره مشکل مهمی را یادآور میشود:
43. یک وزارت خارجه وجود دارد که باید سیاست خارجی کشور را اداره کند اما موازیها هم که به سیاست خارجی میپردازند، وجود دارند.
● قالیباف بر ایناست که دولت چند دیپلماسی باید داشته باشد و ندارد و این مشکل را خاطر نشان کرد:
44. در حوزه تجارت بینالمللی، انسجام نداریم زیرا دیپلماسی اقتصادی نداریم.
● میرسلیم ضعف دولت ایران در برابر همسایهها را افزود:
45. افغانها بر رود هیرمند سد بستهاند و سیستان و بلوجستان بیابان شدهاست و ترکها بر فرات سد میبندند و ایران و عراق گرفتار پیآمدهای وخیم آن میشوند.
● روحانی، در پاسخ، از نقش ایران در سوریه سخن میگوید و نمیگوید که
46. ایران گرفتار 6 جنگ (نظامی و مذهبی و اقتصادی و تبلیغاتی و دیپلماتیک و ترور) است و سعودیها تهدید میکنند جنگ را به درون ایران بکشانند.
٭ از جهانگیری در باره استمرار تقویت قوای دفاعی کشور پرسیده میشود و ضعفهای داخلی را بر میشمارد:
47. ناپختگی و عدم تخصص و
48. ماجراجوئیها در داخل کشور و وجود محدودیتها و آشفتگیها و نبود آزادی در داخل کشور.
● رئیسی در مقام انتقاد مشکلی مهم را مطرح میکند:
49. امنیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی وجود ندارد.
● قالیباف مشکل جوانان را پیش میکشد:
50. به جوانان اعتماد نمیشود.
● میرسلیم: بر تنگ بودن عرصه نوآوری و نبود بودجه تأکید میکند:
51. کشور، بخصوص صنایع دفاعی نیاز به نوآوری و رشد فنی دارد. اما حکومت روحانی بودجه تحقیقات را به نیم درصد کاهش دادهاست حال آنکه باید 4 درصد بودجه باشد.
● هاشمی طبا چهار مسئله مهم را پیش میکشد:
52. مهاجرت به شهرها و این امر که 10 میلیون دیگر هم مهاجرت خواهند کرد.
53. نزاع قبائل بر سرآب. بنابراین مشکل بیآبی است که دارد حاد میشود.
54. هم امنیت داخلی ایران تهدید میشود و هم با تهدید سرزمین ایران روبرو هستیم.
55. تحقیر مردم (گدا صفت خواندن مردم).
● جهانگیری از 5 مشکل مهم سخن بمیان میآورد:
56. چرخ فرهنگ چکشی و دستوری نمیچرخد. فرهنگ باید در اختیار مردم قرار بگیرد.
57. جامعه دو قطبی میشود و من نسبت به این خطر هشدار میدهم.
58. وعدههای توخالی به مردم دادن یأس آوردهاست.
59. نخبگان از کشور مهاجرت میکنند.
60. از ظرفیتهای کشور استفاده نمیشود.
٭ از روحانی در باره وجه تمایز زندگی «ایرانی – اسلامی» و تفاوتهای آن با سبک زندگی غربیان و برنامهاش برای تحکیم خانواده میپرسد و او در پاسخ، این مسئلهها را خاطرنشان میکند:
61. در همه شئون زندگی مردم مداخله میشود.
62. عزت و منزلت انسان باید رعایت شود و نمیشود.
63. بیثباتی و عدم اطمینان از فردا گریبانگیر مردم است.
64. فقدان اخلاق و مردم فریبی و انشقاق و درصد سازی (تعریض به قالیباف بخاطر دو دسته 4 و 96 درصدی دانستن جامعه ایران)
65. شهرهای زیر زمینی (موشک سرای زیر زمینی که سپاه ایجاد کرده و فیلم آن را پخش کرد)را نشان دادن و روی موشک شعار نوشتن. و این تنها مورد در این مناظره بود که به اشاره، از یکی از مهمترین عوامل وضیعت کنونی کشور و یکی از عمدهترین مسئله سازها، یعنی سپاه، سخن بمیان آمد.
● هاشمی طبا از بی نقش بودن علم و فساد سخن گفت:
66. سبک زندگی ما عالمانه نیست. غیر واقع بینانه هست (کاربرد نداشتن علم و فن در زندگی ایرانیان)
67. به مردم حقایق گفته نمیشود (شیوع دروغ )
68. بنظر او، مشکل پرونده کرسنت اجرا نشدن آن است. یادآور میشود که قرارداد پرفساد کرسنت موضوع حمله و دفاع شد.
● جهانگیری بر دو مشکل تأکید میکند:
69. اسراف در مصرف آب و دیگر منابع کشور.
70. مسئله اقوام. از دید او، وجود اقوام عامل توانمندی باید باشد ولی اینک عامل ضعف است.
● رئیسی همان مشکل وعده دادن و عمل نکردن به وعده را خاطر نشان کرد که هاشمی طبا پیش کشیده بود.
● قالیباف مشکل بی توجهی به هنر و هنرمند را خاطرنشان میکند:
71. به هنر و هنرمندان توجه نمیشود.
● میرسلیم سه مشکل را عنوان میکند:
72. رشد دنیا طلبی و حقوقهای نجومی و فسادها و کاخها که ساخته میشوند و کوخها و زاغهها که بر هم افزوده میگردند.
73. تضعیف خانواده و افزایش طلاق و فراوان شدن آسیبهای اجتماعی.
74. دروغ گفتن به مردم و عدم پاسخگوئی و شیوع رذائل اخلاقی، در نتیجه بحران هویت که جوانان بدان گرفتار شدهاند.
● روحانی در مقام پاسخ به انتقادها گفت موضوع کرسنت هنوز در داوری است و ایران به پرداخت 13 میلیارد دلار محکوم نشدهاست. و نسبت به این خطرها هشدار داد:
75. دو راه پیش رو است: بازگشت به قبل سال 92 یا ادامه راه.
76. انتخاب انتخاب میان دولت آمرانه و یا دولت مردم سالار است.
اما رژیم تنها در قلمرو آموزش و پرورش و سیاست خارجی و فرهنگ، از زبان کارگزارانش، 104 مسئله ایجاد کردهاست و محورش ولایت مطلقه فقیه با اختیاراتی بیشماری که جز بکار اعمال خشونت نمیآیند، به صرف تجدید «انتخاب» روحانی، چگونه مردم سالار میشود؟ باوجود این، روش بایسته همچنان ایستادن بر حق و فراخواندن به حق است. هرگاه بدیل جانبدار حقوق و دموکراسی بر حق نمیایستاد، روحانی، کسی که در مجلس اول، جانبداری رئیس جمهوری را از حقوق انسان و دموکراسی جرم میشناخت، چگونه ممکن بود امروز، از مردم سالاری و حقوق شهروندی سخن بگوید؟
٭ از جهانگیری پرسیده شد: برنامه دولت شما در بهره برداری از ظرفیتهای هنری و فرهنگی چیست؟ و در پاسخ، او اصولگرایان را (بیآنکه نام ببرد) عامل ایجاد مشکلهای زیر دانست:
77. آزادی عمل به هنرمندان باید داد و از محدودیتها باید کاست و هیچ مقامی مانع دادن کنسرت نشود (مسئله وجود مراکز متعدد قدرت که رژیم ولایت مطلقه فقیه پدیدآوردهاست. در واقع در رأس رژیم دو دولت و در سطح کشور چند و چند خودکامه وجود دارند. اشاره او به امام جمعهها است که مانع برگذاری کنسرتها میشوند).
78. عدم وجود آزادی و امنیت در دانشگاهها.
79. عدم کارآئی تحصیل کردهها.
٭ از قالیباف در باره برنامهاش برای افزودن بر کارآئی تحصیل کردهها پرسیده شد و اوگفت دو تفکر داریم که یکی از آنها را مسئله ساز و ناتوان از حل مسئلهها دانست:
80. یک تفکر به منابع داخلی بیتوجه است و اساس را بر توانائیهای موجود در کشور نمیگذارد و چشم به خارج دوختهاست. بنا را بر ناتوانی ایرانیان میگذارد و بجای عمل، حرف میزند و شعار میدهد. از دید او، روحانی و حکومت او این تفکر و این منش و روش را دارند.
٭ از میرسلیم مشکل قانون گریزی و قانون ستیزی را پیش میکشد:
81. قوه مجریه باید قانون را اجرا کند اما پایبند به قانون نیست.
82. همکاری میان دو قوه مجریه و قضائیه وجود ندارد.
از دید او، راهحل مراجعه به «رهبر» است. زیرا او فصلالخطاب است!
٭ از هاشمی طبا در باره برنامهاش برای مدیریت فضای مجازی و کاهش از رذائل اخلاقی میپرسد و در پاسخ، او این مشکل را یادآور میشود:
83. بی و بند باری حاکم بر فضای مجازی که او علت را نه وجود سانسور و ممنوع کردن پرداختن به مسائل کشور که کمبود کنترل میداند.
٭ روحانی در مقام جمع بندی، دو مشکل دیگر را بر میشمرد:
84. بیاعتنائی به حقوق مردم و غارت اموال مردم (اشاره او به بابک زنجانی است)
85. عدم شفافیت.
٭ جهانگیری در مقام جمع بندی میگوید:
86. قالیباف دو دروغ گفتهاست. مشکل دروغ زبان رسمی رژیم شدن بسا مادر مشکلها و زوج خشونتگری ولایت مطلقه فقیه است و این زوج تولیدکننده مسئلهها هستند.
٭ رئیسی در مقام نتجهگیری گفت:
87. نه بازگشت به گذشته و نه ماندن در وضع موجود، بلکه تغییر باید کرد. او مشکل رقیب هراسی را مطرح کرد.
غافل از اینکه ایجاد مدار بسته بد و بدتر بقصد ترساندن مردم از بدتر و مجبورکردنشان به تحمل بد، رویهای است که رژیم ولایت مطلقه فقیه، بخصوص از کودتای خرداد 1360، رویه کردهاست و در همین انتخابات، او که پنهان نمیکند قدرتگرائی خویش را، نقش بدتر را برعهده دارد.
٭ چون نوبت جمع بندی به قالیباف رسید گفت:
88. ساختار اداری کشور فرسوده است و بکار نمیآید. فساد اداری و بیکفایتی مدیران هم مشکل و مشکل ساز است.
89. اختلاف شدید طبقاتی و بینقش بودن مردم در اقتصاد.
٭ و میرسلیم اینسان جمعبندی کرد:
90. اعتیاد به مواد مخدر و آسیبهای اجتماعی دیگر مشکل کشور است.
91. تبلیغات دروغ دولت مشکل ساز است (روحانی میگوید اقتصاد 8 درصد رشد کرده و نمیگوید 6 درصد آن حاصل نفت خام فروشی است).
٭ مشکلهای اقتصادی که از آنها در این «مناظره» سخن بمیان آمد:
92. نفت خام فروشی به هدر دادن ثروت ملی و انتقال زمینه و امکان کار به خارج از ایران
93. افزایش بدهیهای ایران به نظام بانکی
94. قاچاق کالا و ارز
96. واردات بیرویه و تبعیض بسود صاحبان نفوذ.
97. خلاصه شدن کار بانکها در زد و بندهای پولی و مالی
98. تحریمها دنیا را بکام رانتخوارها کرده بود و کردهاست و از جمله سبب گران خریدن از واسطهها میشود.
99. تبذیر درآمدهای نفتی در دوران تحریمها.
100. سهم ناچیز ایران در بازرگانی منطقه
101. فقدان ظرفیت اداری برای جذب سرمایههای خارجی.
102. تکیه بر واردات بجای تکیه بر صادرات.
103. در حکومت احمدی نژاد، در طول 10 سال، ایجاد اشتغال برای بیکاران صفر بود.
104. در دوره احمدی نژاد نرخ رشد منهای 7 درصد ( 7/.- ) بود.
٭ اگر انتخابات آزاد بود و نامزدها میتوانستند بگویند: اینها هستند مسئله سازها و باوجود آنها مسئلهها حل نمیشوند و برآنها افزوده نیز میشوند:
سحام نیوز از روحانی میخواهد از وضع موجود سخن نگوید و از دولت سایه بگوید. این واقعیت که 6 «نامزد» مصوب «شورای نگبهان» نه از عوامل پدیدآورنده سخن میگویند و نه برنامهای ارائه میکنند، گویای حالت فلجی است که رژیم بدان گرفتار است. حتی «نامزدها» آزادی بیان، در حد اشاره به عوامل داخلی و خارجی که ایران را گرفتار وضعیتی چنین وخیم کردهاند، را نیز ندارند. اگر استقلال و آزادی خود را در گرو موقعیتیابی در این رژیم نگذاشته بودند، میتوانستند بگویند:
1. ایران یک دولت ندارد. دو دولت دارد یکی متصدی اعمال زور و خشونت که تمامی اختیارهای بکار بردن خشونت را دارد و مردم را در خدمت خود تعریف میکند و دیگری دولتی که تدارکاتچی دولت اولی است و پوشش آناست. مردم ایران موظفند به پای صندوقهای رأی بروند و رأی بدهند.
2. در آنچه به آموزش و پرورش مربوط میشود، بنابر نقشی که دولت جبار دارد و تمایل به استبداد فراگیری که پنهانش نیز نمیکند، دستگاه تعلیم و تریبت را مأمور انسان مطیع و مصرف کننده بارآوردن کردهاست. از اینرو،
2.1. دین دستگاه و نظام حاکم دانش آموز و دانشجو را موجودی برخوردار از مجموعهای از استعدادها تلقی نمیکند. بخصوص وظیفه خود را آموزش و پرورش استعداد علمی و استعداد ابتکار و خلق، بنابراین، ایجاد بیشترین فرصت برای فعال کردن این دو استعداد و استعداد رهبری را وظیفه خود نمیداند. دانش آموز و دانشجو باید به مصرف «معلومها» بسنده کنند.
2.2. آموزش حقوق پنجگانه و پرورش انسان حقوقمند را نه تنها وظیفه خود نمیداند بلکه مأمور است این حقوق را سانسور کند و نسل جوانی با عقلی معتاد به توجیهگری تحویل نظام ولایت مطلقه فقیه بدهد.
3. در قلمرو سیاست خارجی، هیچیک آن جرأت را ندارند که از بحران سازیهای دستگاه ولایت مطلقه فقیه سخن بگویند. از گروگانگیری و برانگیختن رژیم صدام به حمله به ایران و بحران اتمی و بحران جنگهای ششگانه و فراوان بحرانهای کوچکتر دیگر و بهای بس سنگینی که مردم ایران 37 سال است میپردازند، البته یکی از اینان را یارای سخن گفتن نیست. مهمتر از آن،
3.1. اگر بحران گروگانگیری و بحرانهای پس از آن ایجاد شدند، بدین خاطر بود و هست که رژیم تک پایه ولایت مطلقه فقیه که از خود بیگانه ساز دین و تباهکننده زندگی مردم ایران است، به محور سیاست داخلی و خارجی کردنِ قدرت خارجی نیاز دارد. به «دشمن» نیاز دارد تا بتواند این استبداد ویرانگر و تک پایه را برپا نگاهدارد. و
3.2. سنگین نگاهداشتن جو ترس در ایران و محرومیت مردم ایران از امنیتهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و از استقلال و آزادی و حقوق انسان و حقوق شهروندی و حقوق ملی و حقوق طبیعت و حقوق خود بمثابه عضو جامعه جهانی، برخورداری از امنیت بباوراند. امنیتی که ایرانیان از آن برخوردارند، زندگی در جبر سکون و سکوت است.
و آیا مردم ایران به خود این حق را میدهند بپرسند مسئول ایجاد اینهمه مسئله تنها در قلمرو آموزش و پرورش و سیاست خارجی کیست و ولایت مطلقه فقیهی که پدیدآورنده این وضعیت است تا کی باید ادامه پیدا کند؟ دست کم همانند مردم الجزایر، دست به تحریم فعال انتخابات میزنند تا که جهانیان بدانند این ملت فرهنگ استقلال و آزادی را میشناسد و رژیم جباران را نمیخواهند؟