مرگ خودخواسته پزشک متخصص قلب
رویداد۲۴| زینب غبیشاوی: پرستو بخشی، پزشک متخصص قلب، که دوران طرح خود را در خرم آباد میگذراند، در اتاق خود با خوردن دارو، اقدام به خودکشی کرد. گفته میشود این پزشک طی سه سال اخیر پدر و مادر خود را از دست داده بود و روانپزشک شرایط روحی او را برای طبابت مناسب ندانسته بود، با این حال او را به منطقهای محروم فرستادند تا دوره طرح خود را بگذراند.
این البته اولین و آخرین خودکشی پزشکان، خصوصا پزشکان در دوره طرح نیست. فشارهای روانی، حقوق پایین، تحقیر از سوی پزشکان ارشد، مشکلات مناطق دورافتاده برای طرح و.. فقط گوشهای از مشکلاتی است که پزشکان در دوران دانشجویی و طرح با آن دستوپنجه نرم میکنند و برخی از آنها تحت این فشارها، متاسفانه دست به خودکشی میزنند.
طرح پزشکی دورهای ۲۴ ماهه است که هر پزشک ایرانی باید بر اساس قوانین مربوطه بگذراند. نحوهٔ گذراندن طرح و محل انجام این دوره، بر مبنای نیازهای وزارت بهداشت به خدمات درمانی در مناطق مختلف و موضوعات وابسته به آن، متفاوت است. مبنای قانونی این طرح مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۰ ، و بر مبنای قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان است. بر این اساس، همه دانش آموختگان پزشکی و پیراپیزشکی باید این دوران را بگذرانند.
هادی یزدانی، پزشک، درگفتگو با رویداد۲۴ به مسائل و مشکلات پزشکان و دلایل این خودکشیها میپردازد. در ادامه بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید:
داستان یک مرگ ناخواسته
*موضوع دکتر بخشی مانند نوک کوه یخی است که بیرون زده است. ولی مشخصا موضوع ایشان بسیار دراماتیک است. مجموعهای از سلسله اشتباهات و تخلفات اداری وجود دارد که حاصل آن مرگ این پزشک جوان است و عملا اکنون کاری هم نمیتوان انجام داد.
*براساس مستنداتی که من دارم، دکتر بخشی طی سه سال گذشته پدر و مادر خود را از دست میدهد و اصلا شرایط روحی خوبی نداشته است. ایشان نامهای از روانپزشک خطاب به کمیسیون طرح داشته که ایشان را به دلایل شرایط روحی واجد طبابت ندانستند و حتی ایشان را توصیه به بستری کرده بودند.
*کمیسیون این دلیل را نمیپذیرد و یک مدت با تعلیق طرح موافقت میکند و نهایتا او را مجبور میکنند تا کارهای طرح را انجام دهد. برای طرح به منطقه خرمآباد میرود و فعلا تا جمعآوری اطلاعات دقیقتر وارد جزئیات این موضوع نمیشوم. اما در آنجا با مجموعهای از نامهربانیها و تخلفات روبهرو میشود و توسط همکاران خودمان با او رفتارهای بسیار بد و تحقیرآمیزی صورت میگیرد.
*او تحت فشارهای عجیب و غریب قرار میگیرد و بر خلاف قانون، حقوقش را نصف میکنند.
*الان دیگر به حال دکتر بخشی این پیگیریها فرقی نمیکند، اما معتقدیم دکتر بخشیهای دیگری هم وجود دارند که باید جلوی این اتفاقات را گرفت. مجموعهای از این شرایط، فرد را به جایی میرساند تا از علم خودش در راه کشتن خودش استفاده کند.
*سرنوشت خانم بخشی ناشی از تروماهایی بوده که بر او اثر گذاشته است، مرگ والدین یکی از مهمترین و اولین تروماهایی است که فرد با آن روبه رو میشود. چرا نگذاشتید او استراحت کند و به درمان خودش بپردازد؟
چرا دوره طرح پزشکان اینقدر با سختی اعمال میشود؟
*یکی از دلایل این خودکشیها همین طرحهای اجباری است. یک عرفی است که میگویند پزشکها با هزینه مملکت درس خواندند و باید هزینه آن را با خدمت کردن به مردم بپردازند که خب این از اساس اشتباه است. مگر بقیه رشتهها با چه هزینهای درس خواندند؟ حالا این طرح را گذاشتید، چرا آنقدر شرایطش ناعادلانه است؟ شرایط عجیب و غریب، تحقیرهای بیرویه، بیعدالتی زیاد. چرا توزیع افراد را به شکلی انجام میدهید که تنش ایجاد کنید و حتی قوانین خودتان را هم نادیده میگیرید. افراد متاهل را کیلومترها دورتر از همسر و بچه میفرستند.
*پرداختیها چیزی شبیه به شوخی است. نگهبان مرکز درمان از پزشک طرحی بیشتر دریافتی دارد. خب اینها فشار روانی است! قانون طرح نه تنها ظالمانه است بلکه بسیار بد هم اجرا میشود. اینها را من به عنوان پزشکی مطرح میکنم که چهارمحال و بختیاری، بوشهر، کردستان و خراسان جنوبی خدمت کردم، تمام مناطق محرومی که مسئولین فقط نام آن را میدانند، ما در آنجا زندگی و خدمت کردیم.
*تخلفات و مشکلات سیستماتیک بیداد میکند. وضعیت پانسیون پزشکان خودش قصه پردردی است. یک منطقه گاز ندارد، منطقه دیگر آب ندارد، یک تخت مناسب برای استراحت وجود ندارد، سبک زندگی افراد با مناطقی که برای خدمت میروند در بسیاری از مواقع همخوانی ندارد.
*شرایط اعتراض به طرح وجود دارد، اما گزینههای بعد از اعتراض آنقدر شرایطش بدتر است که افراد ترجیح میدهند در این مسیرگام برندارند. آنقدر برایتان مسئله ایجاد میکنند که افراد تمام تلاششان را میکنند تا فقط این دوره طرح بگذرد.
پاسخ مشخصه. پزشک سهمیه ای فاقد دانشه و در مواجهه با بیمار توانایی مدیریت نداره. کادر درمان و بیمار هم متوجه میشن و در اثر مداخلات پزشکی او بیمار آسیب میبینه یا تلف میشه. اینها موجب سرخوردگی پزشک میشه و آخرشم افسرده میشه و خودشو میکشه. حالا بگذریم لعن و نفرین نخبه ای که اون بیسواد جاشو گرفته هم بی تاثیر نیست. ظاهرا ایشان پایینتر از زعفرانیه را شایسته خود نمیدیده.