هموطنان جوان وفرزندان برومندم!
خطاب به نسل جوان هم وطنم رادرقله ای به ارتفاع نودسالگی مجاز می دانم.
فرزندانم، در کنار شما نیستم اما به حکم سابقه هرگز ازکنار شما و آرمان های شما برکنار نبوده ام. در این راه، روزگاری در سلطنت استبدادی شاه سالها ممنوع الخروج بودم و روزگار دیگری در ولایت مطلقه فقیه به حکم رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب، مفسد فی الارض ومحارب باخدا شدم. چه راهی برای من جزخروج از کوه و بیابان باقی مانده بود.
هموطنان جوانم! پس ازشکست دویست ساله جنبش اصلاح طلبی از حاکمان مستبد، اکنون تاریخ، ملت ایران عموما و شما نسل جوان راخصوصا به میعادگاه سرنوشت خودفراخوانده است.تاامروز،ازقائم مقام فراهانی، نخستین اصلاح طلب روشن ضمیر اوائل قرن نوزدهم، تا حسن روحانی، اصلاح طلب فرصت طلب که نان را به نرخ روز می خورد، آنچه را که ملت ایران از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بدست آورده است، رهائی از نظام سلطنت موروثی و گسستن بند نیمه مستعمرگی و بطلان رابطه اطاعت هیئت حاکمه از سفارت خانه های روسیه و انگلیس و امریکا بود؛و همچنین است که اگربه خاطرفساد و خفقان سلطنت پهلوی طبق سنت گذشته مردم در انتظار منجی و دست نجات دهنده بودند، پس از آخرین منجی،یعنی خمینی، مردم ایران دیگر در انتظار منجی نیستند؛ زیراسراسر نظام جمهوری اسلامی از سطح تا قله در منجلاب فساد و تبه کاری و جنایات علیه بشریت غوطه ورند. در فقدان جامعه مدنی،پناهگاهی برای دفاع مظلومان وجودندارد.
هموطنان جوان من!ملت ایران به خاطر فقر فرهنگی و فقدان رشد اجتماعی و سیاسی، از عهده دفاع از دست آوردهای انقلاب مشروطیت مخصوصا،از سلب قانونی اختیار از شاه در مداخله در امر حکومت برنیامد. زیرا ایران پس از از دست دادن قسمت های عظیمی از خاک خود در شمال و شمال شرقی بوسیله امپراتوری مهاجم روسیه وقسمت های مهم دیگری از خاک خود در جنوب و جنوب شرقی بوسیله امپراتوری انگلیس، بقول «سرریدربولارد» وزیر مختار انگلیس دردوران جنگ دوم جهانی، محکوم به استقلال شد، اما اداره این استقلال مصنوعی برعهده کارشناسان استعماری در سفارت خانه های روسیه، انگلیس و امریکا بود. و انگلیس با توطئه کودتای ۱۲۹۹ بدست رضاخان میرپنج قزاق خط باطلی به دست آوردهای انقلاب مشروطیت کشید. بار دیگر پس از اشغال نظامی ایران بوسیله قوای روسیه و انگلیس و بعدا امریکا، ملت ایران فرصت هم آهنگی و اتحاد را در جنبش ملی شدن صنعت نفت به خاطر تفرقه و آرمان گرائی تهی از زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی از دست داد و باکودتای ۱۳۳۲ به دست امریکا و انگلیس و دربار وحلقه های مذهبی کاشانی و بهبهانی و خیانت آشکار رهبری حزب توده به مدت 25سال در محاق اختناق و سانسور زبان و قلم، نهضت ملی شدن صنعت نفت و حکومت قانونی دکتر مصدق را در گرداب فساد و غارت میلیاردها درآمد نفتی به نابودی کشاند. تاریخ فراموش نمی کند که دولت دکتر مصدق دولت ضد استبداد و ضد استعمار بود. اما شاه با انقلاب 57 آخرین صفحه تاریخ سراسر ظلم و فساد نظام سلطنت را به دست خود توشیح کرد، آن چنان که نه اینکه نظیر محمد علیشاه قاجار با فرار خود ولیعهد خود را بر جای گذاشت، بلکه آخرین شاه ایران ولیعهد خود را نیز به همراه خود از ایران خارج کرد؛ یعنی پایان قدرت موروثی چندین صدساله تاریخ پرماجرای ایران. آقای خمینی رهبر انقلاب ایران، بلافاصله پس از ورود به تهران، به گورستان بهشت زهرا رفت و نه در دانشگاه، و در آنجا با این جملات که «پدران ماحق نداشتند برای ما تکلیف معین کنند» خط سیرآینده طلائی نظام سیاسی ایران رابه وضوح ترسیم کرد؛ یعنی که مراد بردار رفته او، شیخ فضل اله نوری مجتهد فقیه، در غوغای محمد علیشاه قاجار خواهان پادشاهی مشروعه به جای پادشاهی مشروطه بود. آقای خمینی با این جملات دولت را در خدمت دین درآورد و در نتیجه این نظریه سیاسی-مذهبی خمینی دراصل۵۷ قانون اساسی به این صورت پیاده شد که هرسه قوه حاکم کشور از یکدیگر مستقل اند، اما هرسه قوه زیرنظارت و امر ولایت فقیه قرار دارند؛ یعنی هرسه قوه بدون رابطه ارگانیک باهم فقط در برابر ولی مطلقه فقیه مسئولند. به این ترتیب، مردم ایران با قبول اصل۵۷ قانون اساسی به صغیر بودن خود رای مثبت دادند.
فرزندان عزیز! قانون اساسی جمهوری اسلامی براساس ولایت مطلقه فقیه،سند اسارت و صغیری ملت ایران است. در این سند انسان ایرانی،از حق آزادی وجدان و عقیده و حق آزادی بیان ،با قلم و زبان وحق آزادی اجتماع وتعامل وتبادل محروم وممنوع شده است. در جنگل وحوش نیز هیچ جانوری حق زندگی خود را به میل خود به جانور دیگری واگذار نمی کند. فرزندان گرامی! شما در قرن بیست ویکم زندگی می کنید. در فرهنگ این قرن، زن و مرد دارای حق مساوی در آزادی انتخاب و اجتماع هستند، آزادی بدون تبعیض از رنگ و نژاد و جنس و قوم. در این قرن حق نه به زور و زورگوئی بستگی دارد ونه به پول و قدرت. هزینه دریافت این حق از کسانی که می خواهند ملت ایران را به قرن هفتم میلادی برگردانند، برای ملت ایران به قیمت ده ها هزار جوان به خاک افتاده و میلیاردها میلیارد ثروت ملی تمام شده است.
فرزندان عزیز من! با تجمع واتحاد و همبستگی، با تکیه به رشد سیاسی و اجتماعی شگرف خود و نه با خشونت و پراکندگی، به متولیان جمهوری اسلامی تفهیم کنید که حکومت حافظ و مدافع عقاید سیاسی و اجتماعی مردم است بدون گرایش به آنها. دولت در برابر قانون مسئول اعمال خویش است.
در چشم انداز آینده، من جز تکه پاره شدن ایران به دست اسرائیل و امریکا و روسیه و شیخ نشین های مفت خور خلیج فارس، و یا برقراری نظام مردم سالاری و توزیع عادلانه ثروت های ملی و فرصت های اجتماعی نمی بینم. کلید این سرنوشت تاریک و روشن دردست پایمردی و همت شما نسل جوان و فرهیخته ایران است.
اینک این شما واین چشم انداز در پیش شما. قدم در راه و منت سرنوشت بر من که در این راه با مجال به هم قدمی با شما سرافرازم.
علی اصغرحاج سید جوادی
پاریس- ۲ ژانویه ۲۰۱۸- ۱۲ دی ۱۳۹۶