اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در ایران، ناخرسندی از فقر و فساد اقتصادی و خشم از روحانیون و رژیم ولایت فقیه، مصاحبۀ رادبو بین المللی فرانسه با ژاله وفا در برنامۀ زمینه ها و دیدگاه ها:
احسان منوچهری: عتراضات دیماه مردم در شهرهای مختلف ایران، چنانکه از شعارها و نیز گفتهها و نوشتههای آنان در شبکههای اجتماعی برمیآید، از انگیزههای گوناگون مایه میگرفت و ناخرسندی و خشم آنان را در بارۀ نابسامانیها و ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران در زمینههای مختلف بیان میکرد. شاید بتوان گسترش فقر و فساد اقتصادی، خشم از روحانیت و نظام اسلامی و نیز ناخشنودی از سیاست خارجی و بویژه سیاست منطقهای جمهوری اسلامی را سه انگیزۀ اساسی این اعتراضات شمرد.
در برنامۀ زمینهها و دیدگاههای این هفته، در بارۀ این سه زمینه با سه تن از کارشناسان مسائل و سیاستهای ایران گفتگو کردهایم.
انگیزه های اقتصادی اعتراضات دی ماه:
هر چند پژوهشگران و ناظران داخلی و خارجیِ جامعۀ ایران در بررسی و ردیابی انگیزۀهای رویدادهای اخیر در ایران تعابیر گوناگونی ارائه کردهاند، اما شمار بسیاری از آنان، نه تنها با اشاره به نخستین تظاهراتی که در روز ٧ دی/ ٢٨ دسامبر در مشهد برای اعتراض به گرانی هزینۀ زندگی صورت گرفت، بلکه با توجه به گستردگیِ جغرافیائی و ویژگیهای اقشار شرکت کننده در آن، بر انگیزههای اقتصادی انگشت نهادند و گسترش فقر، بیکاری، شکاف عظیم مالی میان وابستگان به قدرت سیاسی در یکسو و دیگران در سوی دیگر و ناامیدی کامل از هر گونه گشایشی در آینده را عوامل اصلی این خیزشها بر شمردند.
در بارۀ سهمِ انگیزههای اقتصادی در اعتراضات اخیر ژاله وفا، فعال سیاسی و تحلیلگر اقتصادی، با تأکید بر پیوند تنگاتنگ میان چهار انگیزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در خیزشهای اجتماعی و نادرستی تفکیک آنها از یکدیگر میگوید: «موضوع گرانی جرقهای بود که مردم بتوانند فرا رفتن خود را از محدودۀ نظام بیان کنند». او می گوید «البته بخشی از شعارهائی که داده شد اقتصادی است، وقتی مردم قریاد میزنند “عدالت، عدالت حق مسلّم ماست” و یا “هم پول ما را بردید، هم حق ما را خوردید، سپردههای ما را، به دزدها سپردید” و یا “دولت اعتدالی، با وعدههای خالی” در واقع نشان میدهند که نگرانیهای اقتصادی آنان از چیست. اما در همان حال، کل نظام را زیر سئوال بردهاند». او می گوید «مردم ایران فقط از نظر اقتصادی گرسنه نیستند، بلکه از نظر سیاسی نیز مرتب سرکوب میشوند و بهر حال نمیتوان ساختار اقتصادی را برای تضمین حقوق مردم بدون یک جراحی بزرگ سیاسی تغییر داد».
مطالبات سیاسی اعتراضات دی ماه:
درست است که نخستین تظاهرات در مشهد به بهانۀ دشواریهای اقتصادی زندگی روزمرۀ مردم برپا شد، اما همان اعتراضات نیز با شعارهای کلیتری رنگ سیاسی گرفت و مردمی که به زنان سیاه پوشِ بسیج شده برای این تظاهرات پیوستند، در شهری که در آن در دورۀ رضا شاه واقعۀ مسجد گوهرشاد رخ داده بود، فریاد «رضا شاه، روحت شاد» سر دادند.
مهناز شیرآلی، جامعه شناس سیاسی که در مدرسۀ مطالعات سیاسی پاریس تدریس میکند، با یادآوریِ قدمت و گذشتۀ نارضایتیهای مردمی در جمهوری اسلامی ایران می گوید «مردم شاهد آن هستند که این دولتهای گوناگون که یکی پس از دیگری میآیند و میروند چگونه کشور را میچاپند و جالب اینست که آنها خود یکدیگر را افشاء کردهاند». وی تأکید می کند که «مردم اینک میدانند که جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست و نمیتواند از درون بهبود یابد. آنان امید خود را در این زمینه بکلی از دست دادهاند و بنابر این فریاد می زنند “مرگ بر جمهوری اسلامی”. مردم دیگر از موضوع اصلاح طلب و اصولگرا خارج شده و در برابر خود با نظام جمهوری اسلامی درگیر هستند».
سیاست منطقه ای حکومتگران ایران بر اساس تأمین منافع ملی نیست:
در کنار گسترش فقر و فساد نیز ناخرسندی بسیار از روحانیون و نظام اسلامی، سیاست خارجی و اگر دقیقتر بگوئیم سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران بشدت مورد اعتراض قرار گرفت.
شعارهائی نظیر «سوریه را رها کن، فکری به حالِ ما کن»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «ما آریائی هستیم، عرب نمی پرستیم»، «مرگ بر روسیه»، «مرگ بر حزب الله» و نظایر آن، از این نگرش حکایت میکند. این اعتراضات آیا میتواند اثری بر سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟
دکتر محمد رضا جلیلی، استاد عالیرتبۀ انستیتو مطالعات عالی بینالمللی و توسعه در ژنو میگوید بسیار بعید به نظر میرسد که در شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران تغییری در سیاستهای منطقهای خود ایجاد کند، زیرا «این نظام در جستجوی تدوین یک سیاست ملی به مفهوم سیاست حفظ منافع ملی نیست، بلکه بر پایۀ وابستگیها و جهتگیریهای حکومت عمل میکند».
محمد رضا جلیلی میگوید «مردم بخوبی میدانند که ایران توان اقتصادی توسعه طلبیِ خود را ندارد و در همان حال واقفند که کشورهای بهره مند از کمکها و پشتیبانیهای ایران، نظیر عراق و سوریه، بمحض اینکه ثبات یابند و از گرفتاریهای کنونی خود رها شوند، نخستین اقدامی که خواهند کرد اینست که از نیروهای ایران و دیر گروههای تحت حمایت او خواهند خواست که خاک این کشورها را ترک کنند و بنابراین آینده ای برای این سیاست وجود ندارد».
محمد رضا جلیلی تأکید می کند که اگر «بیثباتی» را بر مشکلات کنونی ایران بیفزائیم، «تردید در سرمایهگذاری در این کشور بدون تردید بیشتر میشود»
آنچه اینک مورد توجه مدافعان حقوق شهروندی، فعالان جامعۀ مدنی و بویژه خانوادههای دستگیرشدگان روزهای اخیر قرار دارد سرنوشت افرادی است که بازداشت و دستگیر شدهاند. همۀ اینها از جامعه ها و سازمانهای دفاع از حقوق بشر خواستار توجه ویژه و پیگیری این موضوع و فشار بر دولت ایران برای رعایت حقوق شناخته شدۀ این افراد هستند.