بنام خداوند جان و خرد ؛
قرآن می گوید در ساعات اولیه زلزله قیامت انسانها را چنان گیج و مات و مبهوت می بینی که تصور می کنی همه مستند ؟ در صورتیکه چنین نیست ، شدت و سنگینی ضربه شلاق طبیعت بر گرده زمین چنان سهمگین است که، مردم به هنگام حرکت، مستانه قدم بر می دارند .
من امروز در سن ۷۶ سالگی از وقوع آن زلزله بجز بیشتر از ۴۰ سال تحقیق شبانه روزی و غواصی در دریائی از نوشتار اعم از مقالات و کتابهای مربوطه و چنگ به باور قرآنیم چیز قابل ارائه ای ندارم ، اما این را نیک می دانم که بر عرصه این کتاب زمینی هیچ ملتی در یک روز گردش ۱۸۹ درجه نداشته و فکر هم نمی کنم در آینده خواهد داشت .
می خواستم در رهگذر وقوع این مصیبت یقه آقای خمینی را بگیرم ، یادم به سرگذشت بزرگ مرد ، جهان پهلوان ایران ، محمد مصدق افتاد ، گرچه آنروز هم بقول آقای خمینی آقای مصدق از اسلام ( ایشان اسلام را مساوی آخوند و آخوند را برابر با اسلام می دانست ) سیلی خورده بود ( بفرمائید خیانت روحانیت ) . ملت شریف ایران پیش از ظهر گفت زنده باد مصدق و بعد از ظهر فریاد زد مرگ بر مصدق !!. یعنی ۱۸۹ درجه چرخش مستانه که البته آن ۹ درجه اضافه ناشی از شدت خشم من از رفتار بی مطالعه هموطنانم در سیاست است .
روز دوشنبه و سه شنبه و چهار شبنه در هوای بهاری هشتم اردیبهشت ۱۳۶۰ با ۴ روز تاخیر رفتیم به شهرستان لار در استان فارس . علت مسافرت از این قرار بود که در۴ ۱ردیبهشت سال۱۳۳۹ که در شهرستان لار زلزله آمده و صدها خانه گلی را خراب کرده بود ، دولت شاهنشاهی قرار گذاشته بود که دهها قطعه زمین خارج از شهر را به کسانی که در اثر وقوع زلزله بی خانمان شده بودند بطور رایگان واگذار کند .آنقدر آن نظام بی نظام بفکر ملت ایران بود که، بعد از۲۱ سال هنوز تقسیم این زمین ها بستگی به امضای مدیر عامل شیر و خورشید سرخ ایران که قرار بود در یک مسافرت یک ساعته از شیراز زحمت بکشد و به لار برای تقسیم و واگذاری این زمین ها به صاحبان آنها برود انجام نشده بود !! .
از مدیر عامل هلال احمر لار آقای ناظمی پرسیدم اگر بخواهم امروز این مشکل ۲۱ ساله را حل کنیم چه باید بکنم ؟ گفت برویم محضر سند ها را شما امضا کن همه چیز تمام میشود ! گفتم به همین سادگی ؟ گفت بله ، امام جمعه ، فرمانده سپاه و اهالی سند بگیر را در محضر جمع کردند و در ۴ ساعت کار انجام شد. در راه بازگشت به شیراز رادیو شیراز اعلام کرد امروز پس از ۲۱ سال زمین های زلزله زدگان لار بدست صاحبانشان رسید .
روز جمعه دهم خرداد ۱۳۶۰ به درخوست آقای دستغیب امام جمعه شیراز در نماز جمعه شیراز صحبت کردم ، اما با تمام همکاران شرط بستم که این سخن از رادیو و تلویزیون شیراز پخش نمی شود ! ، همکاری گفت یا باید دور رئیس جمهور بنی صدر را خط بکشی یا هر روز در بر همین پاشنه خواهد چرخید و شاید همین روزها با خلع او از ریاست هلال احمر فاتحه خدمات شبانه روزی کم نظیر شما در طول تاریخ شیر و خورشید دیروز و هلال احمر امروز هم خوانده شده شود ، گفتم مطمئن باش داغ عزل خودم را با استعفای پیشاپیش بر دلشان می گذارم .
دیری نگذشت که در روز جمعه دهم خرداد ۱۳۶۰ رجائی و حزب جمهوری نااسلامی استقلال شیر و خورشید چند صد ساله و هلال احمر نوپا را به دولت واگذار و رئیس جمهور را از این مقام به امر آقای خمینی بر کنار کردند .
که همین امر باعث شده در روز جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۶۰ برای اعتراض به عدم استقلال هلال احمر کشور همراه با تمامی مدیران هلال احمر استان فارس استعفا کردیم .
امروز از آن تاریخ نزدیک به ۳۷ سال می گذرد ، روی سخن با کسانیست که تصور میکردند و هنوز هم بر این باورند که رژیم ولایت فقیه بوئی از انسانیت ، کرامت ، و شرافت در مشام ضد انسانی خود حس می کند .
ما با آقای خمینی تا ۲۳ بهمن سال ۱۳۵۷ همراهی کردیم ، برای تحقق سه اصل انقلاب تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در ایران ماندیم ، اما در خرداد ۶۰ سخت معلومم شد که ما تنها ملتی هستیم که در یک روز ۱۸۹ درجه چرخش می کنیم ، ما همانند روز های انقلاب دیگر به خیابانها نرفتیم ، اما همگی میتوانستیم به سهم خود در عزل های غیر قانونی که بر او روا داشتند او را تنها نگذاریم که، گذاشتند ، چقدر درد ناک و کشنده است که یک ملت حق را به انسان می سنجد و نه حق را باحق !.
اگر به آنچه آن تفکر در آن زمان و تا به این زمان به ملت ایران پیشنهاد کرد و پویندگان آن حق تا به امروز بر آن ایستادند ، ملت ایران بر آن می ایستاد امروز در ۴۰ سالگی انقلاب ، کشور عزیز ما کجا ایستاده بود ؟ .
خیانت روحانیت به سرکردگی تفکر متحجر ولایت فقیه تا ایران و اسلام را به باد ندهد از این جنایت غیر قابل جبران خود دست بر نخواهد داشت . چقدر زیبا و به جا می بود که به پیروی از قوم موسا که پس از ۴۰ سال سرگردانی در صحرای سینا آخر خانه هاشان را قبله یکدیگر کردند و دست در دست یکدیگر برای همیشه به راه نجات و موفقیت رسیدند ، ملت ایران هم پس از ۴۰ سال سرگردانی مستانه خود در زلزله خانمان برانداز ولایت فقیه به خود آید و یکبار برای همیشه خود و دین خود را از این شر نجات دهد . هنوز هم به فرا رسیدن آن روز امیدوارم .
۱۲ فوریه ۲۰۱۹ آمریکا . نادر انتظام .