1.منازعه درمیان نیروهای سیاسی آنگاه به وقوع می انجامد که طرفین دعوی درمیدان سیاست منافع ،اهداف وابزارنیل به این اهداف را درتقابل با هم تعریف نمایند.اصولا غلبه برمنازعات سیاسی نیز میتواند به گونه های مختلف خود را نشان دهد. ازجمله دورویکرد کلی را میتوان دراین مورد مورد نظر قرارداد.یکی رویکرد قهرآمیز و آن دیگررویکرد مسالمت جویانه.
2.نیروهای سیاسی برای اینکه درمیدان منازعات سیاسی بتوانند یکی از دو رویکرد کلی مورد بحث را درتقابل با نیروی سیاسی معارض برگزینند می باید شناختی جدی از شرایط ذهنی و عینی ازخود،جامعه ونیروی سیاسی مقابل داشته باشند.ازجمله آنچه لازم می آید شناخت دقیق ازنیروی سیاسی مقابل میباشد.چرا که باید دانست طرف دیگر بازی تا کدامین حد ممکن دل درگرواهداف ومنافع خود دارد.ازاین روی اتخاذ یکی از دو رویکرد در گروپاسخ به این سوال است.
انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم درایران همین بحث را حتی دراردوگاه حامیان مشی مسالمت آمیزبه شدت دامن زده است.این قلم سعی بر آن دارد تا باشاهد آوردن مصداقی به تحلیل اجمالی ازشرایط نظام کنونی ایران در قبال این دو رویکرد بپردازد.
3.«در قانون اساسی ما مگر شکنجه حرام نشده است ممنوع نشده، در کجای دینا در کدام دین و در کجای اسلام و کشور اسلامی و حکومت اسلامیش شش نوع زندان وجود دارد چرا اینها تعطیل نمی شوند؟ چرا باید هر کسی و هر نهادی یک زندان داشته باشد؟ اینها باید تعطیل شوند، جو اسلامی جو اعتماد است. اینهمه دستگاههای ترسناک و مخوف درست نکنید چرا هیئتی تشکیل نمی شود و به کار این زندانهای گوناگون نمی رسد.چرا در رژیم اسلامی انسان و جان او این همه بی منزلت شده است که بتوان مثل آب خوردن محکوم کرد و بدون اینکه کسی بفهمد کار او را تمام کرد.
چه طور می شود که اشخاص را می گیرند زندان می برند و ماه ها جزء فراموش شدگان می شوند؟ بس کنید اینکارها را. دستگاه قضایی ما باید بی طرف باشد، مستقل باشد و نباید اجازه داد انواع و اقسام پیدا کند و ابزار قدرت سیاسی شود. اگر این طور شد این همان است که حسین به خاطرش قیام کرد و شهید شد.»
چه طور می شود که اشخاص را می گیرند زندان می برند و ماه ها جزء فراموش شدگان می شوند؟ بس کنید اینکارها را. دستگاه قضایی ما باید بی طرف باشد، مستقل باشد و نباید اجازه داد انواع و اقسام پیدا کند و ابزار قدرت سیاسی شود. اگر این طور شد این همان است که حسین به خاطرش قیام کرد و شهید شد.»
این سخنان را دکتر”سید ابوالحسن بنی صدر”اولین منتخب تاریخ انقلاب ایران درعاشورای 1359 درانتقاد به رویه ومناسبات حاکم درنظامی که خود رئیس جمهورش بود عنوان کرد.آری!اعتراض به شکنجه درجمهوری اسلامی،اعتراض به تعدد زندانهای زیر نظر ارکان استبداد دینی،اعتراض به بی منزلتی انسان درنظام ولایت فقیه واعتراض به عدم استقلال دستگاه قضایی ازجمله اشکالات وعلل تقابل بنی صدر و حامیان خمینی بود.
*اما داستان بدین جا ختم نشد وامروزپس از سی چهارسال ازهزاران هزارمصادیق دیگر از این دست فقط به یک مورد اشاره میرود.
تراژدی” ستار بهشتی” وبلاگ نویسی که توسط پلیس سایبری بازداشت وپس از چهار روزبه قتل رسید.کشمکش برسرپرونده ستارداستانی بس درازدارد،ازاظهارات قوه قضائیه گرفته تا نمایندگان مجلس،پزشکی قانونی ،ضرب وشتم مادرپیرش در مراسم خاکسپاری فرزندش وتهدیدهای وقت وبی وقت وزارت خانه اشباح .اما آنچه جالب توجه است رویکردهای اتخاذ شده از سوی ایفای نقش کنندگان نظام ولایی میباشد.
4.« برخی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی فکر میکنند برای حفظ نظام دست به هرکاری میتوان زد و از هر وسیلهای میتوان استفاده کرد. پس این بینش باید اصلاح شود. . . در مسئله مرگ خانم هاله سحابی هم به وزیر اطلاعات گفتم مأموری برخورد خشنی با او کرده و با توجه به ناراحتی قلبی و هیجان، هاله سحابی به زمین افتاده و از دنیا رفته است. چرا شما به خاطر خطای سهوی یک مأمور از خانواده سحابی و مردم عذرخواهی نمیکنید تا فرصت عرض اندام از مخالفان نظام گرفته شود؟»
این سخنان را “علی مطهری”تنها نماینده ملت درمجلس انتصابی رژیم ودرحضوروزیرکشورنظام ولایی عنوان کرد.این نماینده ملت پیش از این هم خاستارعذرخواهی رسمی وزیر کشورازخانواده مرحوم بهشتی شده وبارها وبارها به روند پیگیری پرونده این فاجعه معترض بوده است.اما متعاقب اعتراضات وپرسش های علی مطهری اظهار نظروزیر کشورکنونی نظام “مصطفی محمد نجار”که گوشش با سیلی “سید حسن خمینی”آشناست درپاسخ به مواضع اتخاذ شده از سوی مطهری درصحن علنی مجلس عنوان داشت: « . . . این متهم مطالبی را علیه نظام جمهوری اسلامی در فضای مجازی و با نام مستعار منتشر می کرده است، و در ارتباط با فعالان سیاسی معاند با نظام با عوامل خارج از کشور، خبرهایی غلط و کذب را از اوضاع سیاسی کشور برای آنها ارسال و خوراک رسانه ای را برای آنها فراهم می کرده است از همین رو پلیس فتای تهران بزرگ بعد از آگاهی و رصد فعالیت او به جهت پیشگیری از توسعه فضای تخریب علیه نظام در فضای مجازی از مقام قضایی خواستار صدور حکم جلب و دستگیری وی شده بود که با موافقت مقام قضایی این کار صورت می گیرد . . .»
این فقط وزیر کشورنیست که اراجیف می لابد بلکه در همان جلس علنی روز سه شنبه “نادرقاضی پور”نماینده ارومیه درپاسخ به سؤالات “علی مطهری”با ادعای حق به جانبی و در کمال پر رویی اظهار داشته :« باید از ملک الموت سوال کرد که چرا ستار بهشتی فوت کرده است»
حال می باید به این سؤال پاسخ گفت که چرا بازیگران قدرت در نظام ولایی همچون وزیر کشور و… اینچنین تبلیغ علیه نظام بی برکت و سراسرشرشان را مجوزی برای ستاندن جان منتقدان می دانند؟!
والبته پاسخ به سوالاتی از این دست.
5.«. . . یعنی حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عج) باشد، اهمّیتش بیشتر است. برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام. همه ی انبیا از صدر عالم تا حالا که آمدند، برای کلمه ی حقّ و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. . .»
شاید آن هنگام که امام امت این تئوری شیطانی را با سفسطه از تریبون جماران بر گوش ها تاختند کمتر کسی برآن بود که این بیان شیطانی ازروزهای اولین تا الی ماشاءالله حکومت ضاله ولایت فقها به عنوان مانیفست بی چون و چرای قدرت برای سرکوب تمام عیارمنتقدان ومخالفان بکار بسته شود.آری!همین مانیفست رویه ای شده است که نیروهای امنیتی را مجاب می کند هر جنایتی را برای حفظ نظام و با هر روش وقیحی به کار بندند.
6.مانیفست شیطانی خمینی که به وحدت رویه در اصول نظری وعملی جمهوری اسلامی بدل گشته شاه کلید پاسخ به سؤال اصلی این قلم یعنی گزینش یکی از دو رویکرد اصلاح یا انقلاب درتقابل با نظام حاکم ایران خواهد بود.
ازاین روی اگرقائل به این مدعا باشیم که ادعای فوق الذکرخمینی به عنوان اصلی ترین تشکیل دهنده ماهیت نظام ولایت فقیه میباشد باید اذعان داریم که کشتار،عدم پاسخ گویی،عدم منزلت انسان درچنین نظامی،ترور،شکنجه،محل اعراب نبودن آرای مردم و. . . همه وهمه نه تنها ازاعراض جمهوری اسلامی نبوده بلکه جوهربالذات چنین نظامی میباشند.توضیح بیشتر اینکه این ماهیت وروش ها وابزارها جزءلاینفک ماهیت نظام کنونی ایران است وبا کاسته شدن این سیئات ازجمهوری اسلامی دیگرجمهوری اسلامی وجود ماهوی وخارجی نخواهد داشت.وهمواره باید دانست حل وفصل تعارضات میان دوطرف معارض در زمین سیاست زمانی مورد حل وفصل وبه گونه خاص اصلاح حکومت می انجامد که حکومت به عنوان یکی از طرفین کیان وهویت وجودی خود را درتضاد با اصلاح نبیند.حال اینکه کشتار،افترا،شکنجه و. . . از مقومات جوهری جمهوری اسلامی ست که حاکمیت هرگزتن به تعدیل این ارزش های شیطانی نخواهد داد.از این روی آنان که به مشی اصلاح باور مندند بدانند رژیم ولایت فقیه هرگزمحل اعرابی برای رفع وحل وفصل دعوی قائل نیست.
ازبنی صدرتا علی مطهری هرکه به جدال با جوهرمحتوایی ووجودی جمهوری اسلامی همت گماشت لاجرم دست خالی برگشت.این قلم بنا برتجربیات پیشین بر این باوراست که اصلاح رژیم به گونه عام وشرکت درانتخابات به گونه ای خاص نتیجه ای درتغییر این روند ایجاد نکرده وقائلان به اصلاح میباید خواب وخیال اصلاح نظام ولایی را در زباله دان تاریخ انداخته وطرحی نو در اندازند.