مرغی دیدم نشسته بر باره توس
در پیش نهاده کله کیکاووس
با کله همی گفت که افسوس افسوس
کو بانگ جرسها و کجا ناله کوس؟
این نوشته ها، فریاد دادخواهی انسان روزگار من است، که شناسنامه و سرگذشتش را تبهکاران غارت و نابود می کنند.اینان، نخست اندیشمندان و هنرورزان این سرزمین را سربریدند و تاراندند. سپس دانشگاه ها را ویران کردند و بستند. آنگاه که به گمان خویش، امروزیان را از سر راه برداشتند و جهل و فساد را بر تمام بنیان های جامعه استوار داشتند؛ بر آن شدند تا ریشه ها را بر کنند.اینک، کتابخانه ها و کتابفروشی ها و دانشگاه ها از یک سو و از سوی دیگر آثار تاریخی و فرهنگی ایران آماج این سیاهدلی و تبهکاری قرار گرفته است. اینک از گور گریختگان تاریخ؛ تبرداران این جنگل همیشه سبز ایران هستند. نگذاریم این جنگل کبیر به بیابانی برهنه بدل گردد.
بیایید با هم نگاهی بیندازیم به کارنامه ی سیاه ایشان، در زمینه ی آثارتاریخی: نگاهی به رسانه های داخلی و آن هم به گوشه ای از آن. چنین است کارنامهی سیاه تخریب و نابودی آثار تاریخی و فرهنگی سرزمین ما!
در همین رسانه ی عصر نو تا کنون من بیش از بیست مقاله در این زمینه انتشار داده ام.
***
بخشی از یک سرستون گاو، متعلق به کاخ هخامنشی آپادانا در شوش به تازگی تخریب شده است. طی این تخریب بخشی از گردن این سر ستون خرد شد.
به گزارش میراث فرهنگی بخشی از گردن یک سرستون گاو، متعلق به دوره داریوش اول که در گوشهای از کاخ آپادانا شوش کنار دیگر سنگهای کاخ گذاشته شده بود؛ تخریب شد.
به گفته انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی در شوش، این سرستون سنگی هنگام بازدید ایام عید سالم بود و این تخریب طی یک هفته گذشته انجام گرفته است.
میزان تخریب حدود 30 تا 50 سانتیمتر از گردن گاو را شامل میشود. این درحالی است که این سرستون امکان مرمت و بازسازی داشته است.
به گفته انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی وضعیت باقی آثار سنگی رها شده درکنار کاخ آپادانای شوش نیز وخیم است و از آنجاکه نگهبانی درستی برای مراقبت از این آثار نمیشود، امکان تخریب آن آثار نیز وجود دارد.
همچنین گفته میشود که بخش زیادی از محوطه کاخ آپادانا را خار و خاشاک دربرگرفته است.
*
خبرگزاری میراث فرهنگی _ گروه میراث فرهنگی _ مجتبی گهستونی _ در ادامه اجرای کانال های آبرسانی سد انحرافی زیره زرد در رامهرمز، محوطه باستانی پاگچی (طالقانی3) که روی خرابههای شهر باستانی رامهرمز قرار دارد بدون استعلام از سازمان میراث فرهنگی تخریب شد.
تخریب این محوطه باستانی مربوط به دوره اشکانی در آغازین روزهای فروردین ماه به منظور احداث کانال های آبرسانی سد انحرافی زیره زرد باعث شد تا بخشی دیگر از مطالعه تاریخ رامهرمز از بین برود.
به گفته انجمنهای میراث فرهنگی رامهرمز این محوطه باستانی در پایین دست قلعه “داوختر” و در کنار کانالهای آبرسانی زیره زرد که کانالهای پایین دست سد تنظیمی رامهرمز محسوب می شوند قرار دارد.
خرابههای شهر باستانی رامهرمز که محوطه پاگچی روی آن قرار دارد در سال 1310 به ثبت آثار ملی رسید. این محوطه به منظور تسهیل در ساخت کانالهای زیره زرد توسط بیلهای مکانیکی از پی تخریب شد و در حال حاضر تنها لایههایی از دیوار خشتی، گچ بری و سفال را میتوان در آن مشاهده کرد.
این محوطه باستانی در فاصلهایی نزدیک به محوطه باستانی جوبجی و در کرانه شمالی رودخانه اعلا قرار دارد.
این تخریبها که در ادامه اجرای کانالهای آبرسانی سد انحرافی زیره زردانجام گرفته است تاکنون به محوطه های تاریخی – اسلامی زیره زرد، مولوچه، عباس علی، گوراب، غزو، گوش درد، تل گسر و در نهایت پاگچی آسیب وارد کرده و در ادامه اجرای طرح، محوطههای دیگر را به کلی نابود خواهد کرد.
*
ساخت کانال آبرسانی سد زیرهزرد و رامهرمز از یک سو و هجوم غارتگران اموال تاریخی و حفاران غیرمجاز از سوی دیگر هر روز محوطههای باستانی رامهرمز را تهدید میکند. این تهدیدها در اغلب مواقع به غارت و تخریب تبدیل شده است.
به گزارش CHN طبق آمار ارسالی از سوی انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی در رامهرمز و اهواز تا کنون نزدیک به 20 محوطه باستانی به دلیل احداث کانال آبرسانی سد زیرهزرد و رامهرمز و همچنین فعالیت مداوم حفاران غیرمجاز دچار تخریبهای جدی شدهاند.
بنا بر همین اطلاعات اکثر محوطههای تخریب شده متعلق به دورههای ایلامی، هخامنشی و ساسانی بوده است که هنوز به ثبت آثار ملی نرسیدهاند.
«مجتبی گهستونی»، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا دراینباره گفت: «طی بررسی اعضای انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی در رامهرمز و همچنین دیگر انجمنهای میراث فرهنگی فعال در استان خوزستان، تا کنون قریب به 20 محوطه باستانی در رامهرمز مورد تخریب و غارت قرار گرفتهاند.»
*
سال گذشته، سردر بزرگ دروازهی کاخ هزارجریب در کارگاه حفاری مترو در میدان آزادی (دروازه شیراز) کشف شد؛ ولی برای اینکه مترو به کار خود ادامه دهد، این اثر ارزشمند شبانه تخریب شد.
*
وضعیت نگران کننده سنگ سازه های تاریخی اصفهان
از: دکتر شاهین سپنتا
کمیته بین المللی نجات پاسارگاد
اگر این روزها دیداری از باغ چهلستون داشته باشید، از سرستون ساسانی که تا چندی پیش در این باغ قرار داشت، اثری نمی یابید. وضعیت دیگر سنگ سازه های تاریخی نیز که در گوشه ای از باغ موزه چهلستون در بدترین شرایط به حال خود رها شده اند، بسیار نابسامان و نگران کننده است.
سرستون ساسانی:
پیش از این یکی از دو سرستون مربوط به دوران ساسانی در اصفهان، در شرایطی نامطلوب برای دیدار بازدید کنندگان در یکی از ایوان های جنوبی باغ چهلستون نگهداری می شد اما اکنون اطلاع دقیقی از وضعیت این سرستون در دست نیست و اگرچه شنیده ها حاکی است که به انبار ادراه میراث فرهنگی اصفهان منتقل شده، اما گزارشی رسمی در این مورد منتشر نشده است و این نگرانی وجود دارد که در شرایطی نامطلوب تر از گذشته قرار داشته و از آسیب های احتمالی به دور نباشد.
سرستون یاد شده مدت ها در گوشه ای از باغ چهلستون به حال خود رها شده بود و سپس به محوطه استانداری اصفهان برده شد و دوباره به باغ چهلستون بازگردانده شد و برخی از بازدیدکنندگان از آن به عنوان نشیمنگاه استفاده می کردند. سرانجام پس از مدتی به صورت وارونه در یکی از ایوان های شرقی باغ قرارداده شد، اما در حال حاضر خبر دقیقی از سرنوشت آن در دست نیست.
سر ستون سنگی نگهداری شده در چهلستون 68 سانتیمتر ارتفاع داشت و در یک روی آن نگاره از یکی از پادشاهان ساسانی دیده می شد که دکتر علیرضا جعفری زند، باستان شناس، در کتاب « اصفهان پیش از اسلام » آن را نگاره ای از خسرو پرویز می داند. در پهلوی دیگر سرستون نیز نگاره یگانه ای از نیم تنه آناهیتا در هاله ای همراه با شعله های آتش و تن پوشی مروارید دوزی شده، نقش شده است. در دو پهلوی دیگر سرستون هم نگاره هایی از درخت زندگی دیده می شود که یکی از رو برو و دیگری از پشت سر شاه غنچه گلی را به او تقدیم می کنند.
خوشبختانه سرستون دیگر ساسانی که در اصفهان یافت شده، از سرنوشت بهتری برخوردار است و اکنون با شماره ثبت 608 در موزه ایران باستان نگهداری می شود. بر پهلوهای این سرستون هم نگاره هایی از خسروپرویز و آناهیتا همراه با نقش های گل گندمی در کنار گل سرخ ایرانی دیده می شود.
گزارش ها حاکی است که این دو سر ستون در محوطه هفت حوض تالار تیموری اصفهان از زیر خاک پیدا شد؛ هرچند که برخی از پژوهشگران از جمله هرتسفلد حدس زده اند که آن ها را از کرمانشاه به اصفهان آورده اند. با این همه دکتر جعفری زند معتقد است: بدون هیچ تردیدی سرستون های یاد شده به بنایی در اصفهان تعلق داشته اند که احتمالا جایی در نزدیکی میدان نقش جهان بوده است، یعنی منطقه ای از جی باستان؛ و شاید زمانی که کاخ های صفوی پی ریزی می شدند، آنها به دست آمده اند و دوباره در زمانی کوتاه بعد از فلاندن به دلایلی که نمی دانیم، سر از خاک درآورده اند و یا در گوشه ای، از نظر ها مستور مانده اند، تا سال 1306 که وجود آن ها گزارش شده است.
پایه ستون های کاخ سرپوشیده:
وضعیت دیگر سنگ سازه های نگهداری شده در باغ چهلستون نیز نگران کننده است. گفته می شود که به زودی چهارپایه ستون سنگی فواره دار که در چهارگوشه استخر باغ چهلستون نصب شده اند، قرار است از جای خود برداشته شوند و به محل دیگری همچون انبار سازمان میراث فرهنگی یا محلی که قرار است در آینده ساخته شود، منتقل شوند. هریک از این پایه ستون ها دربرگیرنده چهار تندیس از دخترکانی با بالاتنه برهنه، دامن کوتاه و موهای نمایان، چهره ای آراسته با گردنبد مروارید بر گردن و بازوبندی به بازو هستند درحالی که چهار سر شیر را در دست دارند. گرچه گفته می شود که جابجایی این پایه ستون ها با هدف نگهداری مطلوب تر و در امان ماندن از برف و باران انجام خواهد شد اما شنیده ها حاکی است که این پایه ستون ها به خاطر نداشتن حجاب و عدم تطابق با موازین شرعی قرار است از نظرها دور شوند.
این پایه ستون های چهارگانه در اصل متعلق به “کاخ سرپوشیده” از کاخ های صفوی اصفهان بوده اند. اگرچه این کاخ زیبا در دوران قاجار به دست ظل السلطان حاکم مستبد اصفهان ویران شد اما در یکی از نقاشی های برجای مانده از کاخ سرپوشیده، این چهار پایه ستون را می توان دید که در داخل حوض قرار دارند و از روزنه هایی که به همین منظور در این پایه ستون ها ایجاد شده آب به درون حوض فواره می زند.
سنگ سازه های دیگر:
سنگاب ها، سنگ نگاره ها، شیر سنگی و پایه ستون هایی سنگی با سر شیر به همراه تعدای سنگ قبر از دیگر آثار تاریخی دوران صفوی و پس از آن است که در گوشه جنوبی و شرقی باغ چهلستون در کنار باغچه ها و در گوشه ایوان ها به حال خود رها شده اند و یا از آن ها به عنوان زیرگلدانی در کنار سطل زباله و تابلوی راهنمای سرویس بهداشتی استفاده کرده اند. تعدادی از این آثار هم که سالم تر از بقیه بوده اند در صندوق های بزرگ چوبی قرار داده شده اند و گویا می خواهند آن ها را از باغ خارج کنند.
در حقیقت باغ موزه چهلستون که در فاصله چند متری استانداری اصفهان قرار دارد به فراموشخانه آثار تاریخی تبدیل شده است و دارای بدترین شرایط نگهداری سنگ سازه های تاریخی است.
به این ترتیب به نظر می رسد تا هنگامی که شهر تاریخی اصفهان از داشتن یک موزه بزرگ و مجهز محروم باشد، اگر بسیاری از آثار تاریخی این شهر در اثر بی توجهی مسئولان میراث فرهنگی نابود نشوند، یا باید آن ها را در دیگر موزهای جهان یافت و یا در گوشه های خاک گرفته باغ ها یا انبارهای میراث فرهنگی به جستجوی آن ها پرداخت.
*
پل اشکانی {نگین} در بخش شیم بار مسجد سلیمان قرار داشت. این پل که یکی از سالمترین و زیباترین پلهای تاریخی ایران 50 متر طول داشت و به دستور استانداری خوزستان تخریب شد.
*
گورهای سه هزار و دویست ساله تپه پردیس از سوی عده ای ناشناس به شدت تخریب شد . شواهد حاکی از آن است که تخریب به قصد سرقت آثار تاریخی صورت گرفته که چندی پیش توسط باستان شناسان پس از کاوش ،کشف شده بود.
در حال حاضر بر اساس گزارش های رسیده به میراث خبر، این گورهای دیرینه به شدت تخریب شده و آثار و اشیا کشف شده از آن آسیب دیده و در اطراف این محوطه پراکنده شدند.
«حسن فاضلی نشلی»، رییس هیات باستانشناسی تپه پردیس در این مورد به میراث خبر می گوید : « متاسفانه به دلیل نبود حفاظت های لازم گورهای عصر آهن کشف شده در کاوش امسال تپه پردیس ، توسط افرادی با هویتی نامعلوم به شدت تخریب و برای همیشه از تاریخ کهن ایران محو شدند .»
**
این سنگها و نگارهها، شناسنامه و تاریخ ماست. اینها کتاب است. بر برگ برگ آن داستان امید و آرزو ورنج و پیروزی و شکست این مردم به خون دل نوشته است. بر این سنگ ها صورت پدران و مادران و آشنایان ماست. نگذاریم تا تبرداران بی فرهنگ بر چهرهی نجیب آنان بکوبند. این نگاره ها آیینه اند. آیینهی ما. آیینهی تاریخ ما. نشکنیم این آیینهها را. اینک که سنگ در کف سگان نهادهاند، ما نیز در بازار آیینه بایستیم و سینه در برابر ستم سپر سازیم. بار دیگر بانگ دراندازیم:
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد.
سبز باشید. محمود کویر