چند روز قبل “بی بی سی” مستندی با عنوان “فرزند انقلاب” در مورد زندگی سیاسی مرحوم “صادق قطب زاده” پخش کرد. در سال نود و پنج در مطلبی تحت عنوان “جناب آقای کروبی، خامنه ای را در موضع تهاجم قرار دادید” خاطره ام از دیدار ونقل قول شخصی که مرحوم قطب زاده را تیرباران کرده بود را نوشتم. اکنون به همین بهانه عین متن را مینویسم.
“داستان غم انگیز قتلش را از هم کلامی ام با یکی از افرادی که تیربارانش کرده بود برایتان روایت خواهم کرد. سال هشتاد و سه بود که در تهران دوستی به بنده گفتند فلانی که فلان جا کار میکند قطب زاده را تیرباران کرده است. روزی دل به دریا زده و رفتم او را یافتم. پرسیدم قطب زاده را شما تیرباران کردید؟ با شرمندگی پاسخ گفت: بله. از او پرسیدم چگونه او را تیرباران کردید؟ پاسخ گفت: صبح بود و هنوز سپیده نزده بود که او را برای اعدام آوردند. گفت: دو رکعت نماز اقامه کنم. پس از اقامه نماز او را آماده اعدام کردند اما به جوخه نبستند. به من گفتند فقط دو تا پاهایش را هدف قرار بده. پاها را هدف قرار دادم و ماشه را چکاندم و در دمی قطب زاده نقش بر زمین شد. هفت هشت ده نفری که آنجا بودند جلو رفتند و اسلحه کمری را بیرون کشیدند. گمان کردم میخواهند تیر خلاص بزنند. اما مسخره اش می کردند و او هم فقط جیغ میکشید و فحش می داد. با اسلحه کمری دو دستش را هدف گرفتند. حالا دیگر دو دست و دو پا از کار افتاده بودند. قطب زاده غرق در خون بود و فقط فحش می داد”