هموطنان عزیزم
گرفتار جنگ اقتصادی و جنگهای دیگر، گرفتار استبداد مسئولیت ناشناس و سخت بیکفایت و فاسد، گرفتار فقر و بیکاری و آسیببهای اجتماعی بسیار ، گرفتار بیابان شدن سرزمینی که وطن ما است، اینک گرفتار بیماری واگیر نیز شدهاید. ویروس کرونا جبهه جنگی به وسعت جهان گشوده و ایران یکی از میدانهای اصلی این جنگ است. در این وضعیت، تبریک نوروز و به یادآوردن روز ملیکردن صنعت نفت، روز آغاز مبارزه ایرانیان با سلطهگر و سلطهگری، آغازی از نوع دیگر، از نوع بازیافتن حالت و وضعیت نه مسلط نه زیرسلطه، بیجا است اگر براین نباشید که به یمن وجدان به حقوق، بنابراین، بازجستن توانایی و مسئولیت شناسی و نظمپذیری خویش، عزم ملی برای رهایی از چنبره این گرفتاریها، پدید آورید. هرگاه خویشتن را صاحب این عزم بگردانید، تبریک و یادآوری ملیکردن صنعت نفت که آغاز جنبش مداوم مردم ایران برای بازیافت استقلال و آزادی است، محل پیدا میکند و نوروز و این روز را به شما تبریک عرض میکنم.
ایرانیان!
در بیانهای قدرت، از دینی و فلسفی و مرامی، تنها دو حالت و دو وضعیت را عقل قدرتمدار میتواند تصورکند و تصور کرده است و میکند:
● حالت و وضعیتی که، در آن، یکی مسلط و دیگری زیرسلطه است. و
● حالت و وضعیتی که دو طرف، قوای برابر دارند و متقابلاً مسلط و زیرسلطه یکدیگرند.
حالت و وضعیت سوم، حالت و وضعیت نه مسلط، نه زیرسلطه، مستقل و آزاد، به عقل ایرانیان رسیده است و ما ایرانیان درپی یافتن آن بودهایم. نه مسلط، نه زیرسلطه، مستقل و آزاد، وضعیتی است که ایرانیان روزی آن را یافتهاند و آن روز را نوروز خواندهاند. اتحاد اقوام ایرانی بر وفق حقوق، ایران را پدیدآورد و ایرانیان، روز استقرار نخستین دموکراسیها بر اصل مشارکت، را نوروز خواندند.
نسل امروز باید از خود بپرسد از چه زمان و چرا ما ایرانیان آن حال و وضع را گم کردیم؟ پرسش میتواند او را به این پاسخ راه برد: حالت و وضعیت نه مسلط نه زیرسلطه را نمیتوان یافت مگر با وجدان به حقوندی خویش و عمل به حقوق، بویژه، استقلال در گرفتن تصمیم و آزادی در گزینش نوع تصمیم. چرا که استقلال و آزادی، بدینخاطر که داشتن حالت و وضعیت نه مسلط و نه زیرسلطه است، انسان مستقل و آزاد را، بطور خودجوش، عامل به همه دیگر حقوق خویش میگرداند و انسانهای مستقل و آزاد از دو ویژگی اساسی برخوردار میشوند:
● مسئولیت شناسی در قبال خود، در قبال دیگری، در قبال هموطنان، در قبال وطن، در قبال همه دیگر انسانها، در قبال همه دیگر زیندگان و طبیعت. و
● نظممندی که انسان مستقل و آزاد از آن برخوردار است. انسان مستقل و آزاد، بنابراین، مسئولیت شناس، به فعالیتهای خویش، بمثابه مجموعهای از استعدادها و فضلها، نظم میبخشد چراکه همآهنگ کردن فعالیتها نظم را ایجاب میکند.
هرگاه نسل امروز این پاسخ را تجربه کند و به محک تجربه صحت آن را بیازماید، به واقعیتی پی میبرد و در مییابد که کاری بسیار مهم بر عهده او است:
● واقعیتی که، بدان، پی میبرد ایناست: استبداد محتویا و شکل آن هرچه باشد، چون ضد حق است، نه مسئولیت میشناسد و نه نظم میپذیرد و ضد همه امنیتها است. از فردی که عقل قدرتمدار و قدرت محور دارد تا دولت قدرت محوری که جبارها از صدر تا ذیلِ آن را در اختیار دارند، مسئولیت ناشناس و نظمناپذیر و حق ستیز و گرفتار عقده خودناتوان بینی و ضد امنیت هستند.چرا که قدرت را فعال مایشاء میدانند و عنصر اصلی را نیز زور میشناسند.
اینک، این واگیر شدن این بیماری را اگر مغتنم بشماریم نه تنها برای شناسایی استبدادیان حاکم، آنسان که هستند، بلکه، برای شناسایی خود، که اقلیت صاحب امتیاز «پایینها»مان میخواند و نقد خود، از جمله، نخستین کشور میشویم در پیروز شدن بر بیماری که ویروس کرونا فراگیر کردهاست.
دانشجویان، دانشگاهیان، معلمان!
بطور مداوم از اهل دانش در باره این بیماری پرسیدهام، پاسخ یکی و همان است: این بیماری، درمان پذیر است اگر امکانات وجود داشته باشند. و، بیشترین امکانات را انسانها خود دارند: شناختن حقوق خود، عمل به این حقوق، بنابراین، مسئولیت شناسی و نظم و ایجاد امنیتهای واقعی، پیش و بیش از همه، امنیت خاطر. هرکس خود را از این چهار امکان برخوردار کند، در معرض ابتلاء قرار نمیگیرد و بر فرض ابتلا توسط دیگران، وسیله انتقال به دیگری نمیشود و اگر بیمار است، خود را تسلیم بیماری نمیکند، حقوق تن را بجا میآورد و بر بیماری پیروز میشود.
پس، هرگاه شما به یاری پزشکان و پرستارانی برآیید که نمونههای برجسته مسئولیت شناسی و فداکاری هستند و هیچ فرصتی را برای یادآوری این چهار امکان که هرکس در خود دارد – به شرط آنکه از آنها غافل نماند -، از دست نمیدهند و همگان را به شرکت در خلق فرهنگ حقوندی و مسئولیت شناسی و نظمپذیری و ایجاد امنیتهای راستین برانگیزید، روز و همه روز را نوروز میکنید.
زنان و مردان ایران!
بنگرید که ویروس چسان به جهانیان حالی میکند که همه آنها در یک وضعیت و رودررو با یک مسئله هستند: پویاییهای روابط مسلط – زیرسلطه تنها زیرسلطهها را گرفتار فلاکت نمیکند، مسلطها را نیز با خود تخریبی رویارو میکند. نمیبینید برغم این واقعیت که افزون بر 10 برابر تولید ناخالص جهان، سرمایه وجود دارد، امریکاییان و اروپاییان گرفتار کمبود بیمارستان و تجهیزات و حتی دارو هستند؟ نمیبینید شیوه زندگی، عادت به مصرف انبوه، کار رویارویی با بیماری را چه اندازه مشکل کردهاست؟ نمیبینید دائم به دستور زندگی کردن و خودانگیختگی خویش را از یادبردن، چسان همه انسانهای روی زمین را عاجز گرداندهاست؟
حالا که میبینید، پس باورکنید که مسئله یکی و راهحل آن نیز یکی است و آن وجدان به حقوق و عمل به حقوق و بکارانداختن استعدادهای خویش در وضعیت نه مسلط نه زیرسلطه، در استقلال و آزادی، است.
توانایی و همتمندی را همگان دارند. اما آنهایی بکارشان میگیرند که به حقوق خویش وجدان دارند؛ اینان، در بکارگرفتن توانایی و همت گماردن بر بجا آوردن حق زندگی، منتظر دستور نمیمانند. میبینید که در همه کشورها، مردم به دستور دولت نیمه کاره و بینظم، عمل میکنند. تفاوتها ناشی از بیشتر یا کمتر بودن سهم حقوق در تنظیم رابطهها است. درجامعههایی که هنوز قدرت همه رابطهها را تنظیم نمیکند، مبارزه با بیماری، به یمن وجدان به حقوق و مسئولیت شناسی و نظمپذیری، آسانتر و موفقتر است.
دو شیوه عمل، یکی زورمدارانه و دیگری مشارکت همگان در مبارزه با بیماری، به یمن مسئولیتشناسی و نظم و زورزدایی، میتواند آموزش بزرگ، برای همه جامعهها باشد و فرهنگی نو، ببارآورد. این شیوه عمل سبب قوت تمام جستن همبستگی ملی نیز میشود. و این همبستگی است که ادامه حیات ملی در استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی را تضمین میکند. چرا فرصت را برای شرکت در مبارزه با بیماری وقتی سبب درمان اعتیاد به اطاعت از اوامر و نواهی قدرت میشود، مغتنم نشماریم؟ چرا بیاعتمادی به دولت جبار و بس دروغزن را با اعتماد به نفس و اعتماد به یکدیگر جبران نکنیم؟ مأموران مسلح را به کار مبارزه با بیماری گماردهاند؛ چرا این فرصت را برای آنکه آنها دریابند زور مسئله حل نمیکند، مسئله میسازد، مغتنم نشماریم؟ چرا آنها را با لذت حقوندی و مسئولیت شناسی و خدمتگزاری آشنا نکنیم؟ چرا تغییر نکنیم و تغییر ندهیم؟
روز ایران همچنان منتظر است که نوروز بگردد. میتوانیم این روز را نوروز کنیم، پس به عمل برخیزیم.
۱ فروردین ۱۳۹۹
ابوالحسن بنیصدر