بنی صدر: ما انسانها سه تا وطن داریم، یکی خانه و خانواده است که اگر مبنا استقلال و آزادی باشد، محل شکوفایی انسان می شود. وطن دوم، وطنی که کشور ما ست که یک جامعه در آن زندگی می کنند. وطن سوم، جهان است. حالا بیاییم یک رابطه بین این سه تا برقرار کنیم بر پایه استقلال. یک نیاز هایی من انسان دارم که دیگری بجای من نمیتواند برآورد، دیگری بجای من نمیتواند درس بخواند، نفس بکشد، غذا بخورد و حتی کار کند، اینها را باید خودم بر بیاورم. یک نیازهایی هست که در خانواده باید برآورد بشود از آن جمله است، پدری و مادری، یک نیاز هست که خانواده بتنهایی نمی تواند بر بیاورد و باید جامعه، مجموع خانواده ها همکاری کنند، کشور باید بربیاورد.
اینکه انسان غذا میخواهد، بهداشت می خواهد،مسکن می خواهد، پوشاک می خواهد و … اینها نیازهای مختلفی است که همه را یک نفر یا خانواده نمی تواند بر بیاورد و باید جامعه جهانی بر بیاورد، پس استقلال می شود این، هر گاه هر انسانی، هر جمع انسانی و هر جامعه ای نیاز های اساسی که خود می تواند برآورد را بر بیاورد و همکاری کند در بر آوردن نیازهایی که محتاج همکاری با جامعه بزرگتریست، مثل محیط زیست مثل مدیریت دریاها که دارد به این روز فلاکت می آفتد، مثل صلح در جهان همکاری در رشد، اینها کارهای بسیار مهمی است که در قلمرو جهانی قرار می گیره، خوب چگونه باید به این واقعیت بدهیم؟. این تعریف استقلال است، استقلال در سطح یک انسان و در سطح خانواده، وطن اول. استقلال در جامعه ملی یا کشور، وطن دوم. استقلال در جامعه جهانی، وطن سوم.
استقلال مانعی میان این سه وطن ایجاد نمی کند بعکس، همکاری مداوم میان این سه وطن برقرار می کند، این استقلال است.
این معنا را غرب مسلط بکار نبرده چون فکر می کرده سلطه بر جهان دارد و دلیلی ندارد که تن به همچیت همکاری جهانی بده و حالا افتاده توی مشکل.
انقلاب ما هم شعارش نه شرقی وغربی بود یعنی نه مسلط و نه زیر سلطه، حالا رژیم ولایت مطلقه می گوید که ما ابرقدرت در منطقه هستیم، یعنی در خط این است که بر ضعیفتر از خود مسلط باشد در حالیکه از لحاظ اقتصادی ، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نیروهای محرکه ما از کشور می روند، این یعنی زیر سلطه…
مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر، جمعه ۲ خرداد٩٩
برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید
https://www.youtube.com/watch?v=DsEo5-s9IrQ