1 ـ این قرارداد بناست بین دو کشور بسته شود که یکی (چین) در مظان ابرقدرت شدن قرار دارد و دیگری ایران نظام ولایت فقیه است که به دلیل اتخاذ سیاستهای تخریبی وطن ما را در وضعیت ضعف مفرط قرار داده است. در چنین شرایطی بستن قرارداد بین یک ضعیف( سلطه پذیر) و یک قوی( سلطه گر) نمی تواند دینامیکی به نفع ایران داشته باشد. در حال حاضر دولت ایران ناتوان از فروش نفت است و بعلت تحریم برای واردات کالا با مشکلات مالی و اعتباری مواجه است. استبداد فقیه قصد دارد از چین در زمینه خرید نفت و فروش کالا یاری ستاند تا از بحران کنونی به زعم خود بیرون آید. البته سوال اساسی این است که بیرون آمدن از بحران خود ساخته به کدامین قیمت؟ اینکه چرا به مدت 25 سال قرار داد را تنظیم کرده اند سوالی است که مسئولین نظام تا کنون به آن پاسخی نداده اند. بحران اقتصادی و سیاسی و نظامی ایران بر همگان آشکار است و چین نیزبخوبی از آن مطلع است. در حال حاضر که تورم شدید بر روی کالاهای اساسی و مصرفی و بیماری کرونا و تحریم اقتصادی و بیکاری در ایران بیداد میکند و به نارضایتی بیش از پیش مردم به وضع موجود واین همه فقر و تبعیض منجر شده است، چین می تواند با عقد این قرار داد و آگاهی از نیاز بیش از حد نظام ولایت فقیه و موقعیت ضعف آن، به سود خود و یکطرفه ایران را تحت فشار قرار دهد. چین در حال حاضر در جهان و در منطقه در پی برقراری روابط سلطه خود به عنوان یک ابرقدرت است. استبداد ولایت فقیه با زیر پا گذاشتن استقلال وطن از موضع ضعف بدنبال راه حل خروج از بحران خود ساخته است. چین تنها وقتی میتواند نجات دهنده استبداد حاکم در ایران و اعمال کننده سلطه بر ایران به مثابه قلب فرهنگی منطقه باشد که به یاری نظام استبدادی حاکم بر ایران تمامی حقوق ملی مردم ایران و منطقه را تضییع و سلب نماید. از اینرو بر جامعه مدنی است که نسبت به حفظ حقوق ملی خود بسیار هشیار و بیدار باشد.
2 ـ حتی اگر توازن قوا بشدت به نفع چین نبود، بستن قراردادی به مدت 25 سال معنی ندارد. چگونه کشوری می تواند برای 25 سال طرف سیاستهای اقتصادی و سیاسی و نظامی و آموزشی و زیست محیطی خود را در زمینه های مختلف مشخص کند؟ می دانیم که چین برای اینکه در دراز مدت بتواند سیاست خود را در منطقه تثبیت کند بدنبال چنین قراردادهایی است چنانکه با پاکستان و سریلانکا نیز همین رویه را پیش گرفته است. متن 18 صفحه ای به عنوان “برنامه همکاریهای جامع 25 ساله ایران و چین “منتشر شده است. در این متن به همکاری در زمینه های تولید نفت خام، حمل، پالایش، پتروشیمی، انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی هستهای غیرنظامی، بزرگراه، خط آهن، همکاری بانکی، استفاده از ارز ملی، میان دو کشور اشاره شده است. بخشهای دیگر این سند اشاره به همکاری در فعالیتهای زیرساختی دریایی شامل سازههای دریایی، شناورها، توسعه بنادر ازجمله بندر جاسک و … دارد و نیز چین قرار است در ساخت شهرکهای جدید در ایران و سرمایهگذاری در نیروگاههای برق ایران و صنایع دفاعی همکاری کند. در حوزه های هوا و فضا نیز دو کشور بر همکاری در ساخت و تامین قطعات پرندهها ازجمله هواپیما و بالگرد تأکید کردهاند. علاوه بر این همکاری در موتورهای جستوجو، پست الکترونیک و پیامرسانهای اجتماعی، مسیریاب، تلفن همراه، لپتاپ، آنتیویروس و … از دیگر زمینههای همکاری بین ایران و چین عنوان شده است. صادرات محصولات پتروشیمی ایران به چین و همکاری در زمینه تولید برق و کود از زبالههای شهری، ساخت تصفیه خانه فاضلاب و شبکههای آبیاری از دیگر محورهای این سند است.در این سند بر ساخت فرودگاهها و خرید محصولات هوایی تولید مشترک ایران و چین و نیز بر سرمایهگذاری طرف چینی در خطوط راهآهن برقی ایران و ساخت آزادراه تهران شمال تأکید شده است. در سند جامع تسهیل سرمایهگذاری طرف چینی در پروژههای نفت و گاز و پالایشگاهها و صادرات فرآوردههای نفتی مورد اشاره قرار گرفته است. توضیحی بر این سند و اصل سند در دست نیست . سندی با این وسعت و برای مدت 25 سال بایستی قبل از اینکه بخواهد مورد قبول دو طرف ایران و چین قرار گیرد ، ابتدا به آگاهی مردم ایران برسد تا بتوانند در فرصت کافی چند و چون ، محتوا ، شرایط و دلایل و بار مالی آنرا بررسی کنند و از حاکمیت ملی خود صیانت کنند.
3 ـ لازم به یاداوری است که بدترین رفتار با مسلمانان را دولت چین در درون مرزهای خود انجام می دهد و نظام ولایت فقیه نه تنها کوچکترین عکس العملی از خود نشان نمی دهد بلکه “ولی فقیه رهبر مسلمین جهان” چین را بعنوان کشور دوست برای بستن پیمان 25 ساله انتخاب می کند. البته چنین رفتاری را نیز زمانی که فدارسیون روسیه مسلمانان چچن را بشدت سرکوب می کرد در قبال روسیه پی گرفته بودند. تمامی این امور گواه بر این دارند که رژیم حاکم هیچ اصل راهنمای دیگری به غیر از حفظ نظام ندارد. نه صیانت از حقوق انسان و حقوق ملی در برنامه اش هست و نه حتی انچه ادعا دارد یعنی دفاع از مسلمانان جهان برایش اهمیتی ندارد.
مجامع اسلامی ایرانیان مخالف عقد هرگونه توافقنامه ای که بر ضد حقوق ایرانیان وحقوق طبیعت ایران وضع شود می باشد. ما مدافع شفاف سازی هستیم و حق مردم ایران می دانیم که از محتوای قرارداد مابین چین و ایران و یا با هر کشور دیگری مطلع شوند .
زنهار که نسلهای بعد را با این نوع توافقنامه های 25 ساله نمی توان وابسته نمود. بر جامعه مدنی است که از حقوق خود و نسلهای آینده با هشیاری کامل به دفاع برخیزد. ما به عنوان جمعی که مدافع حقوق ملی است با این قرارداد های پنهان طولانی مخالفیم و هیچگونه اعتمادی به رژیم ولایت مطلقه فقیه در صیانت از حقوق ملی در بستن چنین قراردادهایی نداریم.
یاد آور میشویم از آنجا که نظام ولایت فقیه و مجلس دست نشانده آن از مردم ایران نمایندگی نمیکنند، هر گونه قرارداد که توسط رژیم ا استبدادی ولایت مطلقه منعقد میشود، ایران آزاد و مستقل و مردم آنرا متعهد نمیکند.
مجامع اسلامی ایرانیان 25 تیر ماه 1399