همراه با نسل جوان فریاد می کشیدیم استقلال ، آزادی و خواهان عدالت بودیم و گریزان از خشونتها و فسادها و در فردای تغییر استبداد به آزادی عطش تحول و رشد برای تمامی مردم و وطن داشتیم .
خمینی در پاریس وعده ها می داد و از آزادی و استقلال و رشد ایران و حقوق سخن می راند و خود را متعهد می کرد به اینکه روحانیت در حکومت شرکت نخواهد کرد و او به قم می رود و در سیاست دخالت نمی کند . نسل قدیم با عملکرد روحانیت در دوران مصدق ، نگران از آینده و نقش ملایان در قدرت بودند . پدرم بار ها می گفت که ملایان آنچه را نمی دانند، می خواهند به مردم یاد بدهند !! و اگر خمینی به وعدهایش عمل کند و در تحول کشور دخالت نکند می شود ایران را ساخت .
جوانان عاشق تغییر و شکوفایی وطن، خمینی را متعهد به تعهداتش می دانستند . گفته می شد که مرجع به تعهد خود وفا می کند . هر روز تعهد جدیدی از او شنیده می شد.
آزادیهای زن و مرد و احزاب و گروهها را یک به یک بر می شمرد . در استقلال طلبی ، روحیه می داد و نوید ایرانی سربلند که نه شرقی است و نه غربی که باز تاب شعاری بود از دهان مردم فریاد می شد را تکرار می کرد .
انقلاب شروع تحول برای تغییر زیر ساختهای استبداد به استقلال و آزادی است .
متاسفانه و بر خلاف وعدهای داده شده از طرف خمینی در فرانسه ، بعد از آمدن وی به ایران ماشین اعدام به دستور وی به حرکت آمد . بسیاری فکر می کردند ، او مثل پیامبر که وقتی به مکه وارد شد عفو عمومی داد ، همه را عفو می کند . متاسفانه او دادستانهای خون ریز را بر قدرت نشاند و جنایت بر جنایت افزوده شد .
در آن زمان طرز تفکر بنی صدر برای نسلی همچون من که خواهان استقلال و آزادی و برابری و رشد ایران بود چراغ راهنما گردیده بود .
من با نظراتش در سن 22 سالگی آشنا شده بودم . او خود را متعهد و مسئول می شناخت و برنامه برای ایرانی آزاد و مستقل داشت . بنی صدردر دیدگاه دینیش اعتقاد به هستی محض داشت و از دگمهای فقه تکلیف مدار و خشونت طلب بدوربود و در کتبش راه وروش زیست بدون خشونت در توحید را می آموخت . با روشهای پیشنهادی وی زندگی انسان از هر گونه خشونتی رها می گردید و با مهربانی تکرار میکرد: هر کس خود خویشتن را هدایت می کند
دفاع از آزادیها و استقلال کشور و دفاع از احزاب و گروهها و دفاع از حقوق همگان و برنامه ایران سبز در نوشته ها و سخنان و عمل او روزانه مشاهده می شد .
در تاریخ هر کشور لحظه های حساس تاریخی وجود دارد که مورخین می گویند صدای آزادی خواهی شنیده نشده است و بر سر آن ملت آمده آنچه نباید می آمد . در تاریخ آلمان معروف است که یک خبرنگار به مردم هشدار داد که صدای پای فاشیسم می آید و با افشاگری خود در این راه جان داد . مورخین می گویند چرا آن زمان مردم و مخصوصا روشنفکران بجای شنیدن صدای بر حق این خبرنگار ذوب در قدرت شدند و به دلایل مختلف با او همصدا نگردیدند . نتیجه اینکه جهان با خشونت هیتلر تغییر نمود و به بشریت و طبیعت جنایتها شد .
کتاب حاضر شهاد ت بر نسلی است که منتخب او هر روز به مردم گزارش می دهد که استبداد در شکل جدید و بر روی زیرساختهای استبداد گذشته دارد بازسازی می شود . خواننده با مطالعه روزانه گزارشات رئیس جمهوری به مردم، متوجه عمق فاجعه بر خورد استبدادیان حاکم بر کشور با منتخب و سخنگوی مردم برای محقق شدن اهداف انقلاب می گردد .
جنگ در دو جبهه کاملا واضح شرح داده شده است . جنگ با ارتش عراق و جنگ در داخل کشور با کسانی که عطش رسیدن به قدرت به آنها بهانه برای هر نوع جنایتی را می داد .
گزارش روزانه بر خورد منتخب و سخنگوی حق طلبی مردم ایران برای ساخت وطن و کسانی که برای رسیدن به قدرت در زیر عبای ولایت فقیه خود را پنهان کرده و روزانه تولید خرابی و فساد و جنایت می کردند .
این کتاب به صورت روزانه هشدار به ایرانیانی می دهد که خواهان تحول بودند و بدین خاطر انقلاب کرده بودند . افشا و اعتراض رئیس جمهور با قرارداد الجزایر و افشای طرح کودتا ی بر ضد رئیس جمهور در نوار آیت و مخالفت با چماقداری و شکنجه و اعدام و گروگانگیری که با این عمل ایران به گروگان آمریکا در آمد و … هشدارها به اینکه استبداد ولایت فقیه جایگزین استبداد قدیم می شود و اعتراض به کابینه رجایی و اعتراض انتخابات دور اول مجلس و تقلب درآن انتخابات ، افشای شکنجه در زندانها و گزارشات روزانه از وضعیت جنگ و جبهه ها و …
امروز که ما بعد از تجربه هستیم و به شهادت زمان و شهادت آنچه در این کتاب به عنوان” گزارشات روزانه رئیس جمهور به مردم” در اختیار شما قرار دارد، متوجه می شویم که انقلاب مردم ایران پاک وبدور از خشونت و خواهان رهایی از زور بوده است ونه انقلاب بلکه استبدایان بودند که انقلاب را به خشونت می آلودند . در این گزارشات خواننده متوجه صداقت و یکرنگی نویسنده گزارشات به مردم می گردد .
این گزارشات از تاریخ 11 تیر ماه 1359 تا تاریخ 19 اردیبهشت ماه 1360 یعنی به مدت 10 ماه و 8 روز در روزنامه انقلاب اسلامی با شعار “مژده آن بندگان مرا که به سخنها گوش فرا می دهند و از بهترین آنها پیروی می کنند ” ، انتشار می یافت . قابل توجه اینکه روزنامه انقلاب اسلامی پر تیراژترین روزنامه کشور بود و خوانندگان آن بعد از خواندن روزنامه را به دیگر هموطنان می دادند تا حقایق نشر بیشتری یابد .
این مجموعه اول بار در 5 جلد در ایران بصورت کتاب هم انتشار یافت و در 6 جلد بصورت کتاب در سایت آقای بنی صدر بیش از دو دهه است که انتشار یافته اند .
در کتاب تیتر گزارشات روزانه به مردم و تیتر بعضی از صفحه های روزنامه به جهت اهمیت تاریخی آنها وارد شده است . در ضمن جملاتی از گزارش که پر رنگتر شده اند و تیتر بندیها از طرف اینجانب می باشد . به مناسبت عکسهای مختلف از روزنامه و از آرشیو عکسهای جنگ در کتاب وارد شده اند .
جهت شفافیت بیشتر بعد از اتمام کار تنظیم جدید کتاب ، اینجانب 7 مصاحبه با آقای بنی صدر انجام داده ام که به صورت ضمیمه در پایان کتاب آمده است .
11 مصاحبه نیز آقای صدرات در همین زمینه با آقای بنی صدر انجام داده اند که لینک آنها را در ضمیمه آورده شده است .
امید که نسل جوان از تجربه بیاموزد و هشدارهایی که برای رهایی هموطنان داده می شود و از حقوق آنها دفاع می گردد و مدافع استقلال و آزادی وطن است را بشنود و به آنها اهمیت بدهد و در دام قدرت پرستان در اشکال مختلف با شعارهای تو خالی نیفتند تا ما با جنبش عمومی از استبداد دینی حاکم بر کشور به آزادی و استقلال و جمهوری گذر کنیم .
جهانگیر گلزار
آبان 1399
جهت پیاده کردن کتاب لینک زیر را باز کنید
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1373