علی صدارت: نکاتی درباره حمله به کنگره امریکا، در رابطه با ایران.
به قول مثلی معروف، چاهکن، همیشه خود ته چاه است!
واقعیت فوق، به قول مثل معروف دیگری، دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد!
در کودتای ۱۳۳۲، ادارههای جاسوسی-اطلاعاتی-امنیتی امریکا و انگلیس، با به راهاندازی جنگ روانی، با مدیریت شورش شعبان بیمخها و عناصری با ظاهر روحانیت (مانند کاشانی، و محمد تقی فلسفی، و…)، و یا ملی (مانند مظفر بقایی، و مکی، و حائریزاده، و…)، و یا چپ (مانند حزب توده، و…) که همه در واقع از یک جنس بودند و در ظاهری مختلف و متفاوت، سمت قدرتها (قدرتهای خارجی و داخلی، قدرتهای دولتی و غیردولتی) را گرفتند، و به مردم پشت کردند. اسناد بیشماری در این باره، از طبقهبندی سری خارج، و منتشر شدهاند.
در کودتای ۱۳۶۰، نیز متاسفانه همین رویه موفق شد، و مردم در جنگ روانی شکست خوردند، و کودتای قدرتهای داخلی و خارجی علیه رئیس جمهور منتخب مردم، موفق شد. منتظر اسنادی که در این باره هم از طبقهبندی خارج و منتشر شوند، هستیم.
در تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۱ برابر با ۱۷ دی ماه ۱۳۹۹، عدهای از شهروندان امریکا به کنگره این کشور، حمله کردند. اکثر این افراد، مردان سفیدپوست راستگرا بودند.
بسیار دردآور است که رسانهگران و سیاستمداران و… در انتقادهای شدید به ترامپ و شرکا، و حملهکنندگان به کنگره، وقایع اخیر را «غیرامریکایی» و یا «جهان سومی» و یا… تعابیر تحقیرآمیزتر دیگری از این دست میخواندند. هیچ نمیگفتند که در «جهان سوم» که کشور ما را هم یکی از آنها میدانند، همین این سینهچاکان دموکراسی در دورههای مختلف حضورشان در کنگره و کاخ سفید، نقش ترامپ و شرکا را بازی کرده و میکنند، و هیج بیاد نمیآورند که شعبان بیمخها را، خود اینها با تصمیمگیریها در همان کنگره و در همان کاخ سفید، به همین ترتیب حمله ۶ ژانویه، بر سر ما خراب کرده و میکنند.
بسیاری از روشهای جنگ روانی که امریکا و سایر قدرتها، در کشورهایی مثل وطن ما ایران، طی سالها انجام میدادهاند، حال این عمل، در کشور خودشان انجام شده است:
بیثباتیسازی، انتشار ضداطلاعات و سوءاطلاعات، ترور شخصیت، اخبار دروغ، خشونتگستری، پرستش قدرت، اعمال سانسور و تحمیل خودسانسوری، و…
کالین پاول که سابقه ریاست ستاد نیروهای مسلح و وزارت خارجه امریکا را دارد، یکی دو روز بعد از حمله به کنگره در مصاحبه خود با CNN به وضوح گفت: «…باورم نمیشود که ما این عمل را با خودمان نیز انجام دادیم…»
جان بولتن هم، با سابقه نمایندگی امریکا در سازمان ملل و مشاور عالیرتبه امنیت ملی در حکومت ترامپ، عینا همین نظر را داده است، و اتفاقات اخیر امریکا را مشابه حوادثی که در کشورهایی چون میهن ما مدیریت میشوند، خوانده است.
مقامات عالیرتبه امریکا که به اطلاعات حساس و طبقهبندی شده امریکا دسترسی دارند، خود خوب میدانند که روشهای خشونتگستری بکاربرده شده برای تجاوز به ملتهایی مانند هممیهنان ما، و در کشورهایی مثل میهن ما، چه بوده است، و حال عین آن را در کشور خود شاهد بودهاند. چاهی که برای سقوط دیگران میکندهاند، اکنون خود را در ته آن چاه میبینند.
نطقی که ترامپ در روز ششم ژانویه کرد و با اشاره انگشت تپه کاخ کنگره، مردم رادیکالیزه شده را برای تسخیر آن به آن سمت خواند، درست حالتی را در ذهن از زمانی تداعی میکند که برژینسکی با هلیکوپتر خود در پاکستان فرود آمد و خطاب به اعضای طالبان و با اشاره انگشت به تپهها و کوههای افغانستان، مردم رادیکالیزه شده را برای تسخیر آن، با آن سمت خواند!
https://www.youtube.com/watch?v=rLdMdXxKCLo
https://www.youtube.com/watch?v=nOg8LRVpQGc
در حوادث ماهها، و هفتهها، و روزهای اخیر امریکا، این روشهای جنگ روانی، یا توسط قدرتهای خارجی (روسیه، و…) بکار برده شده، و یا توسط قدرتهای داخلی (ترامپ و شرکا، و…) و در نهایت، مردم امریکا در مقابل هم قرار گرفتند و گروهی با تحریکات ترامپ و شرکا، به کنگره امریکا حمله کردند، واقعهای که در تمام طول تاریخ امریکا فقط یک بار، آن هم در سال ۱۸۱۴، در جنگ داخلی امریکا اتفاق افتاده بود.
گرچه چندی شباهتهایی بین وقایع اخیر امریکا و آنچه بر کشور ما رفته است میتوان دید، ولی تفاوتهایی ژرف و اساسی هم وجود دارند. در این زمینه، یکی از مهمترین نکات قابل توجه، این است که کشور امریکا، کشوری سلطهگر، و وطن ما کشوری سلطهبر است. از جمله به همین علت است که در کودتاهای مرداد ۱۳۳۲ و خرداد ۱۳۶۰، اقلیت ناچیزی از مردم سمت و سوی قدرت را گرفتند، ولی در امریکا نزدیک به نیمی از رایدهندگان، به ترامپ رای دادند. مصدق و بنیصدر هم در مقایسه با بایدن و شرکا، قیاسی معالفارق است.
قدرتهای خارجی غرب و شرق که یکی پس از دیگری در صف متجاوزان به وطن ما هستند، در روندی فزاینده، به انواع ضعفها مبتلا شده و میشوند. بیماری دنیاگیر کووید۱۹ هم مزید بر علت شده است. تبعات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و روانی پاندزمی کووید۱۹، کم کم نمایانتر خواهند شد. به دلایل متعدد، عوامل بازدارنده خارجی که سر راه استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری در ایران بودهاند، ضعیف و ضعیفتر میشوند.
قدرتهای داخلی هم، در تضادهایی روزافزون برای به قدرت رسیدن و برای ویژهخواری و رانتخواری، ضعیف و ضعیفتر میشوند.
بر عهده خود ما ایرانیان است که با تکیه بر حقوق، به همکاریهای سازنده کوشا شویم، و با شادی و لذت مشارکت برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، جنبش خودجوش گذاری خشونتزدا از ولایت مطلقه و استبداد، به مردمسالاری را مدیریت کنیم.
علی صدارت
دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۹ برابر با ۱۱ ژانویه ۲۰۲۱
https://alisedarat.com/contact-us/
مصاحبهای در همین زمینه را در این لینک ببینید:
https://alisedarat.com/1399/10/22/7151/
❊
یوتیوب صوتی :
❊
ساندکلاد :
https://soundcloud.com/a-banisadr/sedarat-99-10-19asrjadid
❊