back to top
خانهابوالحسن بنی صدرپیام ها و اطلاعیه ها«نقش مهم مردم ایران در کاستن زیانمندی فرجام بحران اتمی» از دید...

«نقش مهم مردم ایران در کاستن زیانمندی فرجام بحران اتمی» از دید بنی صدر

asrjadidعصر جدید: هم اکنون مذاکرات بر سر برنامه هسته ایران بین ایران و 1+5 در آلماتی جریان دارد، ارزیابی شما از نتیجه این مذاکرات چیست؟ آیا فکر می کنید که برخورد نظامی احتمالی بین کره شمالی و آمریکا برگ برنده ای در دست جمهوری اسلامی قرار می دهد؟

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

بنی صدر: اولا کره شمالی در موقعیتی نیست که دست به حمله اتمی به آمریکا بزند، اما آمریکا تمام تبلیغ شبانه روزی را صرف این خطر کرده است طوری که به افکار عمومی آمریکا و اروپا القا شود که گویا کره شمالی امریکا را به جنگ اتمی تهدید می کند با وجود اینکه خودشان می گویند: «کره شمالی نتوانسته است برای موشکهایش کلاهک اتمی بسازد و برای این کار به زمان نیاز دارد.» پس این روزها چنین جنگ اتمی ای در پیش نیست اما تبلیغاتش وسیع است. این تبلیغات دو هدف مشخص دارد:

– توجیه زرادخانه اتمی و به روز کردن آن برای جلوگیری از خطر حمله اتمی کشورهای بقول آنها لات، مثل کره شمالی و رژیم ایران. پس ایجاد ترس برای بالا بردن بودجه ها و هزینه های نظامی یکی از هدفهای این تبلیغات گسترده است. 

– اصرار بر عدم اجرای برنامه اتمی ایران و عدم انتشار اسلحه اتمی بخاطر خطر بالفعلی است که اینگونه کشورها می توانند برای بقیه مردم دنیا بوجود بیاورند. 

یادآور می شوم که فیلسوفی مانند پوپر، (نئوپوزیتیویست و نویسنده کتاب «جامعه باز و دشمنانش») در مصاحبه ای به کاربردن اسلحه اتمی برای جلوگیری از مجهز شدن کشورهای غیر مسئول به سلاح اتمی را تجویز کرده بود بدون توجه به اینکه آنها هم انسان اند و از دید ناخودآگاه وی بین انسان غربی با انسان غیرغربی فرق قائل بود. به هر حال جلوگیری از مجهز شدن کشورهای دیگر به سلاح اتمی با به کار بردن اسلحه اتمی هم زمینه فکری دارد، هم زمینه تبلیغاتی اش فراهم شده است.

از یک هفته پیش از گفتگوهای آلماتا چندین مقاله در توضیح قول آقای اوباما انتشار پیدا کرده است که در اسرائیل گفته بود: «همه گزینه ها روی میز قرار دارد» که شامل گزینه جنگ نیز می شود ولی این مقاله ها توضیح می دادند که ایرانی ها حواستان را جمع کنید که مسئله جنگ متعارف(با اسلحه معمولی) نیست بلکه گزینه جنگ با اسلحه اتمی تاکتیکی(اورانیم ضعیف) روی میز است. تصور نکنید که هشدار دهندگان از راه حدس یا تحلیل چنین هشداری داده اند بلکه توضیح داده اند که وزیر دفاع پیشین در حین کنفرانس مطبوعاتی سال پیش در توضیح استراتژی جدید آمریکا گفته است: «حمله آمریکا به ایران حمله با سلاح اتمی تاکیتیکی را در بر می گیرد.» البته دو نفر از کارشناسانی که این هشدار را داده اند به آقای اوباما نیز خاطر نشان کرده اند که این روش صحیح نیست و شما بجای این کار بهتر بود که به مردم ایران پیام می دادید: «گزینه نظامی روی میز نیست و بنای آمریکا بر این است که با مردم ایران در صلح و صفا زندگی کند و اینکه برنامه اتمی ایران همینقدر که اطمینان بخش باشد که اسلحه اتمی نمی سازد، کافی است و غنی کردن اورانیوم برای مصارف سوختی را می پذیریم.» در چنین وضعیتی گفتگوهای آلماتا امروز شروع شده اند و صبح و بعدظهر نیز ادامه داشته اند، آنطور که تا ظهر اطلاع داده اند طرف ایرانی که می باید جواب پیشنهادهای 1+5 را می آورده است، باز کلیاتی مبنی بر همکاری عمومی در مسئله بحرین و سوریه و شناخته شدن حق ایران بر غنی کردن اورانیوم گفته است و در نتیجه طرف دیپلمات غربی گفته است: «ایرانیان پاسخی برای پرسشهای ما نیاورده اند ولی در حرفهایی که آقای جلیلی زده است، نکات تازه ای هست که در جلسه بعد از ظهر قرار است این نکات تازه را شرح دهند و ممکن است فردا جلسه ای باشد.»

موقعیت را از لحاظ اتمی بررسی کردیم، خوب است از لحاظ دیگر هم موقعیت را ببینیم. در ایران در 24 خرداد انتخابات ریاست جمهوری است، در حال حاضر که در 16 فروردین هستیم، هنوز کسی نمی داند در ایران چه کسی نامزد است و چه برنامه ای دارد، خود رهبر بیچاره هم هنوز نتوانسته کسی را پیدا کند که قابلیت معرفی به جامعه را داشته باشد و امیدوار باشد که انتخابات خیلی مضحک از کار در نیاید. البته امید ما این است که مردم ایران با یک تحریم خیلی گسترده به خود و جهان بگویند: «صاحب این کشور هستند، می دانند که بعنوان انسان شهروندند و می خواهند که از حقوق شهروندی برخوردار باشند.» چون این رژیم امکان انتخاب آزاد را از بین برده، پس تحریم انتخابات در واقع دادن حق شهروندی به خویش است. از طرفی گفته می شود که اگر بخواهد برای مسئله اتمی یک راه حل قطعی پیدا شود، باید تا انجام انتخابات ریاست جمهوری صبر کنند اما رئیس جمهور تصمیم گیرنده نیست که اگر انتخابات ریاست جمهوری بعمل بیاید یا نیاید تاثیری داشته باشد، تصمیم گیرنده آقای رهبر است که خود این آقای رهبر بازیچه دست مافیاهای نظامی – مالی است که بسیج و سپاه و واواک و … و اقتصاد ایران را در اختیار دارند. سوال این است که مافیاهای نظامی – مالی چرا باید تا انتخابات ریاست جمهوری صبر کنند؟ اولا این یک فرصتی است که آنها به بهانه انتخابات ریاست جمهوری برای خود پدید می آورند و می توانند به غربی ها بگویند که اگر ما پیشنهاد دقیق و روشنی نمی دهیم بلحاظ این است که ما باید صبر کنیم تا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران معلوم شود، همانطور که ما صبر کردیم تا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا معین شود. 

در واقع هر مشکلی از این نوع که بحرانی جهانی شده، مجازاتهای سخت اقتصادی در پی آورده، شورای امنیت قطع نامه هایی را بر ضد ایران تصویب کرده، ایران در منطقه و جهان در انزواست، آقای خامنه ای هم در درون در انزواست. کسی که بخواهد مساله اتمی را در موقعیت کنونی و با توجه به شرایط کره شمالی و تبلیغی که درباره آن می کنند، حل کند اولا باید اختیار داشته باشد، یعنی حرفش در رژیم خریدار داشته باشد، ثانیا شجاعت داشته باشد، ثالثا از توانایی موقعیت شناسی برخوردار باشد و رابعا آن عیب فراگیر در ایران که کار را به آخرین لحظه موکول می کنند و در آخرین لحظه مجبور می شود جام زهر را سر بکشد را نداشته باشد بلکه تا وقت هست بتواند این کار را بکند. آیا آقای خامنه ای این مشخصات را دارد؟ ندارد! اگر داشت که کار بحران به اینجا نمی رسید. او آدمی است که احمدی نژاد را با تقلب به ریاست جمهوری رساند، هنوز انتخابات دور دوم شروع نشده اینها را به حضور پذیرفته و گفته که شما طوری کار کنید که چهار سال دیگر هم بر سر کار هستید. از چهار سال اول درس نگرفته، یک تقلب بزرگتر کرده و این آقا را چهار سال دیگر به مردم تحمیل کرده است، بعد هم دعوایشان شده است! خامنه ای که دائم دم از بصیرت می زد، معلوم شد که چشمانش نمی دیده! شجاعت این را هم ندارد که بگوید من اشتباه کردم، روش تجربی هم ندارد که بتواند این اشتباه را جبران کند، چون ولایت مطلقه روش امری و دستوری است، یا باید تا آخر برود و جام زهر سر بکشد یا در جا بگوید غلط کردم و برود پی کارش؛ نمی تواند کارش را تصحیح کند. 

فرض کنیم که خامنه ای بفهمد که آقای احمدی نژاد تحمیل غلطی به مردم با توسل به تقلب بوده است، اگر بخواهد او را تغییر بدهد، چون روش دستوری بوده و خودش بعد به قم رفته و اعلام کرده که از این آدم صد در صد مطمئن هست و به مراجع قم هم از جانب وی اطمینان خاطر داد، نمی تواند بگوید: «اشتباه کردم و می خواهم اشتباه را تصحیح بکنم»، راهکاری ندارد جز اینکه به مجلس دست نشانده بگوید که این آدم بی کفایت است و به عزل او رای دهند یا ترورش کند یا اینکه او را وادار به استعفا کنند. روشهای امری خطرناک هستند، استبداد به این دلیل ضد رشد است که روشش امری و دستوری است؛ «بکن  نکن!» و این «بکن نکن» را نمی توان در وسط کار اصلاح کرد مانند جنگ هشت ساله که خمینی آنرا ادامه داد و در آخر جام زهر را سر کشید. جنگی که می توانست در بهار 1360 با پیروزی ایران به پایان برسد. بنابرین این آدم بحران را تا اینجا آورده، با اینکه می توانست روش تجربی به کار بگیرد اما در زمان مناسب باید این کار را می کرد، وقتی که کار به صدور قطعنامه توسط شورای امنیت نکشیده بود، مجازاتها وضع نشده بودند، اقتصاد به حال و روز کنونی نیافتاده بود! حالا همه این اتفاقات افتاده است و دو راهکار باقی مانده است یا باید به یک توافق تن بدهد که شجاعت می خواهد یا بگوید که تا آخر می روم و این ماجرا با تضعیف بیش از پیش اقتصاد ایران ادامه پیدا کند و کار به جایی برسد که جام زهری که خامنه ای سر می کشد زیانبار تر از جام زهری باشد که خمینی سر کشید. 

برآوردهایی که تا الان انجام شده است، زیان ایران از بحران اتمی را 100 میلیارد دلار عنوان کرده اند، باید به خامنه ای گفت که اگر شما این بحران را راه نمی انداختید و قرار می شد که این 100 میلیارد دلار را صرف تولید برق می کردید، می توانستید تمام شهرها، روستاها، بیابانها و حتی کشورهای اطراف را شبانه روز روشن کنید. آخر این چه عقلی است که در کله سرکار است که چنین زیان عظیمی را به این ملت وارد می کنید، این وضعیت اقتصادی غیرقابل تحمل را به مردم تحمیل می کنید بعد هم می گویی: «دشمن دشمن دشمن، دشمن خواست چنین کند نتوانست» و دایم رجز می خوانی، رجزهایی هم که هیچ مبنای واقعی هم ندارد و اکثرا مایه خنده است پس اگر خامنه ای شجاعت می داشت به نماینده خود که الان در جلسات است، قبل از اینکه زهر کشنده تری را سر بکشد می گفت: «بیایید مسائل را شفاف و دقیق کنیم، شما می خواهید که ما بمب اتم نسازیم، ما هم تضمین هایی که شما می خواهید را به شما می دهیم. خواسته های ما نیز این موارد است، بفرمایید گفتگو کنیم و به نتیجه برسیم.» بحرین و سوریه و اداره ی دنیا و … کارهای مضحک است! شما برای حرف زدن درباره اتم به آنجا رفته اید، هر کس این حرفهای مضحک را بشنود متوجه می شود که شما می خواهید از گفتگو فرار کنید، چون که شجاعت آن را ندارید. کسی(خامنه ای) که شما را فرستاده، شجاعت تصمیم گیری ندارد، عقل و درایت و علم هم ندارد تا موقعیت ایران را در منطقه و جهان بسنجد، روشی هم که در پیش گرفته است، روش امری است که به او اجازه تصحیح را نمی دهد والا تصحیح می کرد، اقلا از آنهایی که عقل و شعور دارند می پرسید و راهکار می گرفت. پس مشکل ایران در واقع آقای خامنه ای و ولایت مطلقه فقیه است. 

خامنه ای در مشهد گفت: «دموکراسی مردم سالاری اسلامی که ما طرح کردیم!»، توجه ندارد که خودش را مسخره می کند؟ هر کسی که از مفهوم دموکراسی اطلاع سطحی داشته باشد، از این حرف دارای تناقض آشکار این آدم به خنده می افتد! در دموکراسی مردم حاکم هستند، ولایت مطلقه فقیه یعنی شما صاحب اختیار مطلق هستید، جمع این دو چگونه می شود «دموکراسی اسلامی»؟ این تناقضی است که راه حل ندارد غیر از آنکه یکی از این دو حذف شوند و تا حالا دموکراسی یعنی شهروند شناختن و حق حاکمیت مردم ایران نقض شده است. برای برقراری حق حاکمیت مردم ایران ولایت مطلقه می بایست حذف شود، تازه در این وقت دین محل پیدا می کند. 

نتیجه تحقیق کسانی که در باب جامعه مدنی در دنیا تحقیق کرده اند، این است که برای اینکه مردمی دموکراسی پیدا کنند لازم است که در دین آنها تحولی ایجاد شود که با حق شهروندی و بنابرین با دموکراسی سازگار بشود و این نقش بسیار تعیین کننده است چون تا این تحول انجام نگیرد دموکراسی در یک کشور پا نمی گیرد. وقتی که این کارها انجام شد، دین به لحاظ اینکه همواره به یاد انسانها می آورد که از یک گوهرند، اشتراکها و ارزشهای مشترک، ارزشهای معنوی و اخلاقی، حقوق انسان و حقوق ملی را دایم خاطر نشان می کند تا حق اختلاف (کثرت گرایی) که لازمه دموکراسی است تا جایی نرود که اشتراک را از بین ببرد و جامعه از هم بپاشد. نقش تعیین کننده دین وقتی با دموکراسی سازگاری است، این است. در دولت دخالت نمی کند، کاری به مبارزات سیاسی و احزاب ندارد برای اینکه کار مهمتری را تصدی می کند و آن عارف نگاه داشتن هر انسان به حقوق شهروندی خویش و معنویتی است که هر انسان دارد و اشتراکاتی که اعضای جامعه در حقوق انسان و حقوق جمعی و نیز حقوق طبیعت و حقوق جهان دارد. اگر بخواهید که دین چنین نقشی پیدا کند ولایت مطلقه فقیه قطعا باید از میان بربخیزد، دولت خالی از مرام و پر از حقوق انسان و حقوق ملی شود و اینکه جامعه در آنچه که به سرنوشت او مربوط می شود، تصمیم گیرنده باشد. 

آقای خامنه ای در مشهد می گوید انتخابات حماسه حمایت از نظام است یعنی مردم که به پای صندوق می روند می گویند: «ما رای می دهیم به اینکه پیروان ولایت مطلقه فقیه هستیم و او بر هست و نیست ما ولایت دارد.» آقای خامنه ای! شما در ادامه می گویی که اجازه گفتگوی مستقیم هم می دهی ولی در آنچه که مربوط به مساله اتم باشد، حرف روشنی نمی زنی جز اینکه غنی کردن اورانیوم برای مصارف صلح آمیز را حق خود می دانیم که اگر اینطور است پس این نماینده ات باید در آنجا گفته باشد: «پیشنهاد ما و پاسخ ما به پیشنهادهای شما این است(مشخص کند)، بفرمایید بنشینیم گفتگو کنیم»، تا این لحظه که ما اطلاع داریم اینطور نبوده است. 

اما راجع به اینکه این وضعیت چه سرنوشتی می تواند پیدا کند، چند جمله عرض می کنم؛ وضعیت بحرانی کره شمالی تا حل مساله اتمی ایران برای دو هدفی که عرض کردم، به کار می آید، پس آن را کمابیش داغ نگه می دارند، البته نه به این داغی که الان هست ولی از صدا نمی افتد، تبلیغ راجع به آن هم ادامه پیدا می کند. آقای خامنه ای و این رژیم با وضعیت اقتصادی ای که فراهم کرده اند که نتیجه مجازاتها نیست بلکه نتیجه تخریب سیستماتیک اقتصاد ایران توسط این رژیم و مافیاهای نظامی – مالی است برای اینکه می خواستند رانتی را که می برند به حداکثر برسانند. در موقعیت ضعف هستند، پس هر چه زمان بگذرد ضعف رژیم بیشتر و زیان ایران بزرگتر می شود و حالا دیگر به نقش مردم ایران بستگی دارد که جنبشی را بر خود روا ببینند و درست عکس آنچه که خامنه ای گفت به مردم دنیا گفته شود و رژیم نتواند به دنیا بگوید: «هر بلایی سر این مردم بیاوریم باز هم حمایتشان را دارم و مطیع اند ولو اینکه من آنها را در گرسنگی نگاه دارم» 

هرگاه مردم انتخابات را تحریم وسیع کردند و دنیا دید که این ملت خود را شهروند، صاحب سرنوشت خویش و صاحب کشور خود می داند، آنگاه گفتگوها بر سر اتم می تواند به فرجامی کمتر زیانمند بیانجامد. امیدوارم که مردم ایران می دانند که کشورشان در چه موقعیتی است، آنهایی که می شنوند یا خود می دانند که وضعیت چگونه است، مسئولند برای اینکه به جمهور مردم توضیح بدهند، یک وجدان همگانی پدید بیاورند که این وجدان همگانی حافظ استقلال و آزادی یکایک ایرانیان و وطن عزیز ما ایران باشد.

شاد و پیروز باشید. 

گفتگو با رادیو عصرجدید در 16 فروردین 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید