back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هادخالت ایران در سوریه در راستای توافق وین و یا در راستای...

دخالت ایران در سوریه در راستای توافق وین و یا در راستای استراتژی روسیه، از ابوالحسن بنی صدر

ahb 20140620عصر جدید: حدود 2 هقته پیش در مصاحبه ای با یکی از سایتهای چپ آمریکائی گفتید که بنا بر موافقتنامه وین امریکا بنا به منافعی که دارد به ایران امکان عمل می دهد. اما اکنون بنظر می رسد که ایران در راستای منافع روسیه وارد عمل شده است. ارزیابی شما از وضعیت سوریه و دخالتهای جدید در آنجا چیست؟ میزان دخالت ایران چه میزان و در چه راستائی است؟

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

 

بنی صدر: توافق های محرمانه ای هم ضمیمه توافق وین بوده است و این اطلاع را نیز از درون رژیم اخذ کرده ایم. 2 مورد آن در مجلس عنوان شد که مربوط به آژانس بود، یکی مربوط به گذشته، دیگری مربوطه به آینده، که غنی سازی باید به تصویب 5+1 برسد. غیر از اینها توافق محرمانه ای نیز بوده است که طبق آن، امریکا دیگر در صدد سرنگونی رژیم نخواهد بود و توافق محرمانه دیگر این بوده که در محدوده منافع غرب یعنی آمریکا، ایران میتواند در حل و فصل مسائل منطقه شرکت داده بشود. آنچه که تا امروز انجام گرفته ، تصدیق این اطلاع است! راجع به اینکه امریکا دیگر در صدد براندازی رژیم ایران نخواهد بود و در این مورد هم آقای رفسنجانی میگوید: به شرط تحول و امروز هم اضافه کرده است که توافق وین آینده رژیم را تعیین خواهد کرد و آقای خامنه ای میگوید نه خیر، همین رژیم بی کم و کاست! این مسئله از گفته های مقام های داخل رژیم ایران و مقامات امریکایی، بر همگان واضح و روشن است. اما میماند به اینکه آیا ایران در دخالت در امور منطقه در محدوه منافع امریکا، نقش پیدا کند و یا نه؟ دقت کنید که تا این زمان ایران را در هیچکدام از این قبیل امور دخالت نمیدادند، هرگاه کنفرانسی میشد و جمع میشدند، ایران را راه نمیدادند. حال آقای اوباما در سازمان ملل گفته است که ایران و روسیه را برای حل مسائل در سوریه و مسائل دیگر منطقه میپذیرد! بعد هم آقای کری این مفهوم را گفته است. پس این حاصل شده است. حال سوال این است که این عملیاتی که در سوریه، روس ها انجام داده اند و خبری که رویتر میگوید و رژیم هنوز آن را تعیین نکرده است، مبنی بر ارسال قوای زمینی ایران به سوریه، این در محدوده منافع روسیه است یا در همان محدوده توافق مربوطه است؟ این در محدوه توافق است چون در آن توافق روس ها هم حضور داشتند. توافق پنج بعلاوه یک روسیه را هم شامل میشود. روس ها و امریکائی ها، هم توافق کرده اند در باب سوریه و عملیاتی که در انجا صورت میگیرد. در واقع امریکائی ها با اینکه آقای اوباما در سازمان ملل متحد گفته است که به هیچ روی بشار اسد را نمیشود قبول کرد و او 200 هزار نفر از هموطنان خود را کشته است و…. در این امر که میگوید تحول نظام سیاسی در سوریه، چه معنای دارد؟ یعنی این آقای بشار اسد و رژیم او باشند و جنگ های داخلی سوریه پایان بپذیرد و بعد این نظام تحول بکند.

یعنی امریکا دیده است که آن شیوه سابق به زیان او خواهد بود، البته چیز واضحی هم هست. امریکا و سیا، هر چه دسته و گروه و سپس مسلح تربیت کرد  به داخل سوریه رفتند، یا تبدیل شدند به النصره یا تجهیزات را به آنان دادند و در رفتند. آخرین دسته ارسالی امریکائی ها به آنجا فقط یک نفر مانده است. عملا این رویه شکست خورده است. و نتایج این داستان، داعش و النصرت و جبهه فلان و….. و سیل مهاجرت به اروپا که هنوز هم ادامه دارد. حال دیگر مسئله دیگر مسئله تنها سوریه نیست، بلکه به قول خود آقایان امریکائی تروریزم بین الملل و موج مهاجرتی که برانگیخته است. و در ضمن پیامدهای آن را نیز باید در نظر داشت چرا که در بین موج مهاجرین، داعشی ها، القاعده ای ها وجود خواهند داشت. همین دیروز نخست وزیر یکی از کشورهای اروپائی گفته است که مسئله مهاجرت، بحرانی نیست که اروپا به تنهای از عهده آن بر آید! پس به ناچار با وجودی که در مورد اوکراین با روسیه، اروپائی ها و امریکائی ها دست و پنجه نرم می کنند، حال حاضر شده اند که در مورد سوریه همکاری کنند. طبیعتا روس ها بدون سهم در این کار همکاری نخواهند کرد. سهم خود را می گیرند. غربی ها هم می بایست در آن جا منافعشان تامین بشود. پی میشود یک محدوده ای که در آن، به رژیم ایران اجازه داده اند که شرکت کند.

 

 

البته باید توجه داشت که ایرانی ها در منطقه از قبل وجود داشتند، آن جا هم ایرانی ها، پاسدار داشتند و بسیاری هم کشته شدن، فیلم های انتشار پیدا کرد، از پاسدارنی که در سوریه عمل میکنند و حضور داشتند به مانند حزب الله. حال اگر حرف رویتر راست باشد و رژیم ایران هم بله بگوید چون تا به حال ادعا می کردند که حضور تا حد تعلیمات است و فراتر نمیرود حال علنی تر شده است و کم کم اعلام هم میکنند. این مربوط به آن توافق محرمانه می شود. بنابراین آنچه روی داده است، تصدیقی بر آن اطلاع حاصله است. حال وضعیت سوریه با این مداخله روس ها، ایرانی ها هم که از قبل مداخله داشتند، حال فرض کنیم که این نیرو به آن جا رفته باشد و نیروهای جدید نیز به آن جا ارسال شده باشد، قضیه رسمی و علنی هم باشد. یک اطلاع دیگر نیز هست و ان اینکه دو بار، یک دفعه دستگاهای تبلیغاتی رژیم اعلام کردند که دولت سعودی گفته است: ما سوریه را ول میکنیم، شما هم یمن را ول کنید. رسمی تر از آن صحبت سعودی ها با روسیه است، همین حرف را سعودی ها با روس ها در میان گذاشته اند. حال اگر فرض کنیم که همچنین موافقتی حاصل شده باشد برای اینکه مسئله سوریه حل بشود، به ترتیبی که مرزها بسته شود یعنی سعودی ها و ترک ها مداخله نکنند و بشود بساط داعش و سایرین را برچید و ما به ازاء آن این باشد که رژیم سوریه بماند، منهای آقای اسد این سازگاری پیدا می کند با منافع همه طرف ها، میشود گفت که این راه حل مشترک است. اینکه بتوانند به عمل در بیاورند، یک مسئله است، ولی این کاملا مرز مشترک  طرفین است. تا اینجا آن اطلاع کاملا با آنچه واقع شده است و با مواضع رسمی که امریکا اتخاذ کرده و با گفتگوهایی که اوباما با پوتین و هم وزیر خارجه امریکا با همتای روسی خودش، و گفته پوتین مبنی بر سوریه راضی هست. خوب پس یک توافق عمومی به عمل آمده است، حال اگر آن آقای سناذتور امریکائی گفته است: نیروهای تربیتی ما را روسیه بمباران کرده است، این یک مقدار هم دعوای داخلی جمهوری خواهان با اوباما است و هم اینکه جمهوری خواهان، اصل تضاد را، حاضر نیستند در هیچ زمینه ای، به اصل توافق عوض کنند! خصوصا محافظه کاران جدید. ولی در عمل اینگونه شده است. من مرتب در چندین نوبت توضیح دادم که سیاست آقای اوباما بر این است که تعادل در خاور میانه، به ترتیبی که اتحاد دولت سعودی و اسرائیل سلطه پیدا کندبر منطقه برقرار نشود، بلکه در برابر آن هم یک وزنه دیگری بوجود بیاید، به این جهت حاضر است به ایران نقش بدهد. بنابراین عملا اینطور واقع شده است و نظر و پیش بینی واقعیت پیدا کرده است. حال سئوال میماند به اینکه آیا رژیم ایران به نفع روس ها وارد عمل شده است یا خیر. در واقع با توضیحاتی که دادم، به نفع آن راه حلی وارد عمل شده است که طرفین را راضی میکند.

 

از این که بگذریم دوباره عرض میکنم: این رژیم از کودتای خرداد 60 حتی از گروگانگیری تا امروز ،اگر کسی توانست بگوید یک مورد، عملی انجام داده که با منافع اسرائیل، منافع انگلیس، منافع امریکا سازگار نبوده است، تنها یک مورد. من هر چه گفته ام پس می گیرم و به آن آدم هم یک جایزه میدهم . آنچه که این رژیم در طول عمرش کرده است در سود انگلیس بوده و اسرائیل و امریکا.مورد جنگ که آن وزیر دفاع خانم تاچر ،الن کلارک صریح گفت که جنگ در سود انگلستان و غرب بود،اسباب ایجاد و ادامه آن را فراهم کردیم. اینها هم هشت سال، در سود انگلیس و اسرائیل و امریکا آن جنگ را ادامه دادند.این یک امر واقع. همین آخری این آقای نتانیاهو رفت سازمان ملل، دست آویزش چه بود؟ فرمایشات آقای خامنه ای که گفته بود سی سال بعد اثری که البته این طور من یادم است  گفت دولت صهیونیست و نه اسرائیل برجا نمی ماند ولی این آقا رفت در آنجا و گفت که ایشان می گوید اسرائیل برجا نمی ماند. خب،آقای محترم، برجا میماند و یا نمی ماند بستگی به تناسب قوا در سی سال بعد دارد. یا آن تناسب قوا خواهد بود که حرف شما عملی بشود و یا نخواهد بود . شما الآن این حرف را بزنید چه سودی دارد؟ غیر از اینکه برای آقای نتانیاهو دستاویز درست می کند تا  ببرد در سازمان ملل ،این حرفی که می زنید کار بردی دارد؟ این را، که او رفته و استفاده کرده است، شما بفرمائید آن استفاده ای که از این حرف شما میتوان کرد که  به اسرائیل زیان برساند کدام است؟  غیر ازینکه بگویند که ” مقام معظم رهبری” قاطعانه موضع گرفتند . اما واقعش این است که نه خیر” مقام معظم رهبری ” برای دست راستی های اسرائیل، برای آن محافظه کاران جدید در امریکا هر وقت نیاز به دست آویز باشند،دریغ نمی فرمایند و درجا،این دستاویز را می سازد. دیشب داشتیم حرفهای این آقا را گوش می دادیم، دردو جمله 5 بار کلمه دشمن را گفت،در دوجمله هان، بیمار گونه است و نادانیش هم اندازه نمی شناسد.خیال هم می کند خیلی دانا است.امر واقع دیگر،این قرار داد وین، اگر ناقض استقلال و آزادی ایران نبود،اگر ایران را تحت قیمومت 5+1 بعلاوه اروپا در نمی آورد،آیا این آقای روحانی کسی بود که بگوید ما قرار دادی امضا نکردیم که ببریم به مجلس. آقای ظریف و معاونش کسانی بودند که بگویند این توافق محتاج تصویب مجلس نیست؟ این آقای خامنه ای کسی بود که بگوید که من این کار را نکردم و بیاندازد گردن مجلس. یا سینه سپر می کرد و می گفت ،ما جهان را به زانو در آوردیم. کدامش بود؟ اگر این قرار داد ناقض استقلال ایران نبود، آن شورای امنیت ملی همان روز اول با طبل و کوس و کرنا نمی گفت این فتح و فتوح را ما کردیم؟ این مجلس مافیا ها به جای اینکه حالا بروند و در آنجا بست بنشینند که آقا این برجام، ایران را بر باد می دهد تصویب نکنید و آقای شمخانی بگوید بنا بر ملاحظاتی مجلس اجازه خواهد داد که این حکومت قرارداد را اجرا کند؟ آن مجلس به خود نمی بالید که این قرار داد را امضا و تصویب کرده است؟ خوب وقتی همه ازش می گریزند برای این است که میدانند خائنانه است،میدانند که این استقلال ایران را نقض می کند.خب در ازای این چه گرفته اند.هیچ؟ در ازای این، همین چیزهایی را گرفته اند که من عرض کردم .

 

شماهایی که رفته اید نامه نوشته اید به کنگره امریکا،میدانید که کار کنگره امریکا دفاع از منافع آن کشور است. تازه آن جمهوریخواهان که اکثریت دارند در آنجا متنی را امضا کرده اند که باید 48 میلیارد دلار ایران غرامت بدهد و تا نداده است آقای اوباما حق ندارد تحریم ها را لغو بکند.خوب شما عریضه نوشته اید به آن کنگره که قرار دادی را تصویب بکند که در سود ایران است؟ قرار دادی که در خود ایران همه فرار می کنند از اینکه بگویند قرار داد است.حاضر نیستند بگویند قرارداد است چون اگر بگویند قرار داد است بنا بر قانون اساسی باید برود مجلس. هیچ کس هم حاضر نیست بگوید بله من این کار و خدمت بزرگ را به سود استقلال و آزادی ایران انجام دادم.شما چگونه حاضر شدید نقض استقلال و آزادی ایران را امضا کنید؟ چرا شما به این رژیم نامه ننوشتید که چرا تو به جای اینکه با امریکا و بقیه معامله کنی و ایران را ببری تحت قیمومت،با خود مردم ایران این معامله را بکن . تو که عملا پذیرفته ای که دستگاه ها و تاسیسات اتمی را بخوابانی ،خوب با خود مردم ایران حل کن این مسئله را. به هر حال، تا اینجا ،آن مابه ازای فروختن ایران شده است این اوجب واجبات که امریکا بگوید من نظام شما را بر نمی اندازم،دلیلی هم ندارد بر اندازد . اینها به اصطلاح، خود فریبی است. برای اینکه شما در این مدت جز حفظ منافع امریکا و اسرائیل و انگلیس در منطقه  چه کرده اید؟ این منطقه است دیگر که به این صورت در آورده اید. اسرائیل از این وضعیت جز سود چه می برد. در منطقه ،الآن یک نیرو در برابرش نیست. و اما افزون بر این، رژیم تنها در سود روسها نیست که عمل کرده و می کند. گفتم که اگر کسی توانست یک عمل، که به زیان امریکا و اسرائیل و انگلیس ،آن هم دست راستی های این کشور ها، این رژیم انجام داده است بگوید، من هرچه تا کنون گفته ام را پس می گیرم، می گویم حق با این رژیم است و اصلا بهتر از این رژیم نمی شود. تمام این سالهای دراز، روز به روز با مسائل ایران سر وکار دارم، میدانم چه دارم می گویم.

خوب حالا سئوال دیگری که دارم این است. این رژیم به کشوری در این دنیا هست که باج نداده باشد؟ از کشورهای منطقه بگیر، آنها که در خلیج فارسند، می برند و منابع مشترک را می خورند و نم هم پس نمی دهند. آنکه روسها است که منافع اقتصادی را  می برند، در دریای مازندران هم می برند، عرض کنم به شما که حالاهم  می خواهند قرارداد خرید تسلیحاتی امضا کنند و خرید ها بزرگ بکنند. چینی ها که می برند، هندی ها که می برند، پاکستانی ها که می برند، افغانی ها می برند، عراقی ها می برند، سوری ها که می برند. کی نمی برد؟ انگلیسی ها که می برند. آنکه نمی برد کیست؟  از سئوال تعجب دارم، این رژیم به نفع کی عمل نمی کند جز مردم ایران؟ به زیان مردم ایران و به سود هر بیگانه ای. چرا؟ برای اینکه وجود خودش را اوجب واجبات می داند. و این وجودش ناقض و متضاد است با حاکمیت مردم. آن چون نمی خواهد این مردم حق حاکمیت خویش را داشته باشند چون نمیخواهد ایرانی ها را شهروند بشناسد،حقوقمند بشناسد،چون باند های مافیایی چون بختک افتاده اند روی ایران و هست و نیست این کشور را می برند،چون نمیتواند راجع به جنایات و خیانتها و فسادها به این ملت پاسخگو باشد،پس زیر بار اینکه مسئله را با این مردم حل کند، در سود این مردم عمل کند،برابر حقوق ملی این مردم عمل کند نمی رود. چون زیر بار مردم نمی رود باید به بقیه باج بدهد. این حسابش خیلی روشن است. شما یک خانواده را در نظر بگیرید ،اگر یک عضو خانواده در خود خانه، حاضر نشد با بقیه سازگاری کند ،بیرون خانواده باج گذار میشود.چون و چرا هم ندارد برای اینکه باید این زور گویی در درون را با تکیه گاهی در بیرون جبران کند وگرنه نمیتواند. کشور هم همینطور است. این همه خانواده است . همه شما که می شنوید خانواده دارید، از این تجربه ها که دارید. حالا کشور را می گوئیم توجه نفرموده اید،خانواده های خودتان را هم توجه نمی کنید؟ هر دعوایی در درون خانواده محتاج تکیه گاه در بیرون خانواده است. یعنی باید در بیرون باج داد تا در خانواده دعوا راه انداخت. این است که هر گاه در یک ازدواجی زن و شوهر با هم ناسازگار شدند باید که دنبال این بود که عامل بیرونی کیست. کجا است و چه سودی در این ناسازگاری دارد. کشور هم همینطور است. به این دلیل این حکومت به همه باج می دهد. هر کشوری که با آن ارتباط برقرار می کند و حتی با کشورهای آفریقا که در آن شلوغی راه می اندازد و این اسلحه دادن ها نوعی باج گذاریست.

 

 آیا راه حل دیگری وجود دارد؟ بله وجود دارد! راه حل هست اما خوب رژیم به آن عمل نمی کند. این راه حل ها با استبداد سازگاری ندارد. مستبدی که مساله ساز است نمی تواند مساله حل کند. اما من می خواهم که شما مردم ایران بدانید که اگر حاکم سرنوشت خود باشید، راه حل ها وجود دارد. چون اگر از این امر آگاه باشید، دست کم می توانید به رژیم فشار بیاورید و زیر بار زور نروید و این فشارها باعث می شود که این رژیم به شما کمتر زیان برساند، بلکه کمک می کند که تغییرش بدهید به یک دولت حقوقمدار. راه حل اینست: اگر آقای خمینی به انقلاب ایران و به استقلال و آزادی ایران خیانت نکرده بود و اینها را قربانی استقرار رژیم ملاتاریا نکرده بود و ما یک اقتصاد نیرومند و کشوری سبز و نه بیابانی مانند امروز و یک نیروی نظامی قوی برای دفاع مرزهای کشور می داشتیم، آنوقت می توانستیم در منطقه عامل صلح باشیم و عامل استقرار حاکمیت مردم در منطقه. جهان وضعیتش آنوقت فرق می کرد و هنوز هم راه حل همین است. آیا مردم سوریه باید شاهد آن باشند که حاکمیت ایران در سوریه از استبداد حمایت می کند و یا آدم فرستاده است تا از آزادی دفاع کند؟ می دانند که مستبد نمی رود آنجا که دموکراسی برپا کند بلکه می رود که از استبداد حمایت کند و قرار می گیرند بین دو سنگ آسیاب. یک طرف داعش و النصره و یک طرف رژیم آقای اسد. یکی از یکی بدتر! نتیجه اش هم می شود ویرانی کشور و مهاجرت مردم این سرزمین. اما اگر این یک رژیم دموکراتیک بود و از حقوق ملتها دفاع می کرد آنوقت چرا باید جنبش مردم سوریه تبدیل می شد به این جنگ داخلی. فرض هم که به اینجا می کشید آن کشوری می توانست کمک کند که حق صلح را برای همه انسانها مهم می شمارد.

اما این رژیم آن نظام نیست و آقای خامنه ای معتقد به جنگ ابتدائی هست. یعنی بدون اینکه کشوری عمل جنگ کرده باشد می توان برای فتح کردن آن کشور و یا قسمتی از آن دست به جنگ زد برای اسلام و در راه اسلام. دید ضد اسلامی این آقا گفته است که از نظر فقهی _که هیچ چیز هم به راستی از فقه نمی داند،- می شود این کار را کرد. اینست که وقتی شما در منطقه یک همچین رهبر یک کشوری را دارید، می گویند که او می خواهد قدرت خود را گسترش دهد حتی اگر قدرت واقعی این کار را نداشته باشد. آن طرف سواستفاده را از این موقعیت می کند. می گوید خطر اول اسرائیل نیست بلکه ایران است. آنوقت ما مردم ایران تماشا می کنیم که این آقا با این پاسدارنش تهدید کنند و بحران سازند و بگویند که موشکهای آنها می تواند اسرائیل را نابود کند. آنوقت ممکن است با همین حرفهای بی ربط به زودی جنگ را بیاورند به خانه های شما. به فکر استقلال وطن خود باشید! به فکر حقوق ملی خود باشید! به فکر حقوق خود به عنوان شهروند باشید!

شاد و پیروز باشید

 

مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر. جمعه ١٠مهر٩۴برابر2015-10-02

 

 

 

 

 

 

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید