عصر جدید: نظر شما در باره اظهار نظر آقای خامنه ای در باره برجام چیست؟ چرا می گوید اکر امریکائی ها برجام را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم؟
برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید
https://soundcloud.com/a-banisadr/banisadr-95-03-28
بنی صدر:
پس اظهار نظرهای 2 طرف در باب قرارداد وین آن نیست که از روز اول میگفتند. خوب آقای خامنه ای شما این خلل ها را که امروز میبینی، روز اول نمی بایست می دیدی؟! دیدی و ساکت شدی تا قرداد تصویب بشود تا دشمن از آن خلل ها استفاده کند؟! همینطور شما، آقای ظریف، شما که این گفتگوها را انجام دادی و قرارداد بدتر از ترکمنچای را بستی، آن زمان نمیباید تدابیری میاندیشیدی؟ نمیباید یکسری تضمین میگرفتی که تحریم ها فقط روی کاغذ از بین نرود؟! حال ببینیم که طرف مقابل چه میگوید: آقای اوباما در باب قرداد برجام میگوید:” پیروزی بر ایران بدون شلیک حتی یک گلوله “. به همین صراحت. حالا برای اینکه اینچنین پیروزی بدست بیاید، طرفی که پیروز میشود باید فوق العاده قوی باشد و طرفی که تسلیم میشود هم باید فوق العاده ضعیف باشد. پس در واقع طرف ایران از ضعف مفرط رژیم ایران و همچنین اقتصاد فلج ایران، کمال استفاده را کرده است و به قول خودش بدون شلیک یک گلوله پیروز شده است. این پیروزی به تنهایی هم نبوده است بلکه بقیه کشورهای دنیا را هم با خود شریک کرده است. (گروه 5+1) حال با توجه به این مسایل که آمریکائی ها تحریم ها را روی کاغذ برداشته اند، آقای آدام زوگین، قائم مقام وزیر خزانه داری امریکا میگوید: “ایران باید در همه حوز ه ها، محاسبات خود را تغییر بدهد”. از دید او تحریم های برجا مانده که بسیار هم قدرتمند هستند، زمانی باید برداشته بشود که ایران به طور خلاصه، دست از موشک دوربرد خود بردارد و در منطقه هم تغییر رویه بدهد. (در سوریه، در عراق، در بحرین، در یمن و در همه جا) بنابراین آن دو طرفی هم که در انتخابات ریاست جمهوری امریکا بحث میکنند که برجام را پاره خواهد کرد و آقای خامنه ای هم برجام را آتش خواهد زد، در واقع در افکار عمومی امریکا، دعوا بر سر اینست که امثال آقای ترامپ میگویند: “ما این شکار را نیمه جان کرده بودیم، جا داشت که آقای اوباما جان این شکار را بطور کامل میگرفت. اگر ما انتخاب بشویم این کار را خواهیم کرد و نفس ایران را بند خواهیم آورد.”
حال که ایشان مدعی این عمل هست و هرگاه بخواهد این ادعا را به عمل در آورد، میبایست اروپا و چین و روسیه را با خود موافق کند که به این کار قادر نخواهد بود. البته اگر او بتواند اروپا را، همانطور که آقای اوباما توانست، میتواند تحریم ها را بر جای اول خود برگرداند. اما تردید جدی وجود دارد که ترامپ بتواند چین و روسیه را موافق خود کند. از طرف دیگر امریکا قصد ارسال نماینده ای(ظاهرا سنا هنوز رای نداده است) بعنوان نماینده امریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی به نام خانم لورا –پل- گیت را دارد که میگویند این خانم تمایلات تندرو و خصمانه نسبت به ایران دارد . هدف از نصب او چیست؟ نظارت بر اجرای برجام یا همان توافق وین. حال یک امر مهم دیگری را خانم وندی شرمن لو داده است .البته این مطلب را ما قبلا هم عنوان کرده بودیم، با اینکه مقامات رژیم ایران منکر آن بودند و اصولگراها هم همه را به پای آقای روحانی و ظریف نوشتند. خانم شرمن میگوید:” بعد از اینکه ایران اعلان آمادگی کرد، آقای اوباما به این نتیجه رسید که ایران به اندازه کافی ناتوان شده است و میشود با او توافقی را در مورد اتم انجام داد و فرصت را مغتنم شمرد و پذیرفت که گفتگوهای محرمانه با ایران انجام بگیرد، آن گفتگوهای محرمانه در عمان و در حاشیه سازمان ملل متحد انجام گرفت و یک توافق 4 صفحه ای که بنا برآن، ایران فعالیت های اتمی خود را متوقف میکرد و امریکا هم بخشی از آن تحریم ها را بر میداشت. این همان توافقی است که ضمینه توافق وین گشت.”
پس این زد و بند محرمانه که خود آقای خامنه ای تصدی داشته است، ضمینه ساز قرار داد وین شده است. آقای روحانی و ظریف در واقع مجری یک سیاست تسلیم طلبانه ای شدند که آقای خامنه ای خود به ان تن داده بود. خوب ما چه گفتیم در زمانی که آن ها مدعی شدند که اگر این مسئله برجام حل شود، اقتصاد ایران رونق از سر خواهد گرفت؟! گفتیم که اقتصاد ایران ربطی به برجام ندارد. ضعف این اقتصاد است که سبب شد آن تحریم ها کارساز بشوند. نه اینکه تحریم ها سبب شدند که اقتصاد فلج بشود. یک اقتصاد مصرف محوری که هدف فعالیت اقتصادی درآن، رساندن رانت به حداکثر است، اقتصادی گرفتار به سرطان فساد است. حال این روزها صحبت میکنند از حقوق های سرسام آور اشخاص. مثل رئیس رفاه، ماهانه 70 هزار دلار حقوق میگیرد . حال اگر همه این حقوق ها را جمع کنی و به حساب 800 میلیارد دلاری که به باد فنا رفت و گفتند که فقط 100 میلیارد ان در دوران ریاست آقای خامنه ای و احمدی نژاد گم شد، بگذارید، رقم ناچیزی را تشکیل میدهد. خوب چرا نباید مردم ایران توجه بکنند که این واقعیت که قدرت جمع میشود در یک محل و یا یک شخص، سپس بزرگ میشود. این کار از بالا انجام نمیشود بلکه از پایین و در رابطه با فرد با فرد و گروه با گروه ، در خانوادها در کارگاهها، در ادارها، در مزرعه ها این ها برقرار میشود. اینها بر هم جمع و جمع میشوند و می آید آن بالا متمرکز می شود و میشود این ولایت مطلقه آقای خامنه ای. خوب قدرت فساد می آورد، مگر نمیدانستید؟ این را اقلا پنج هزار سال پیش که ایرانیها در قسمتهایی در این سرزمین دمکراسی برقرار کردند میدانستند که قدرت فساد می آورد. از آن زمان تا امروز میدانستند، خوب مگر در قرآن فرعونیت را نخوانده بودند مگر نمی دانستند فرعونیت یعنی قدرت فراگیر، فساد فراگیر ایجاد میکند. اگر این قرارداد وین مصداق فساد سیاسی، اقتصادی با اثرات اجتماعی و فرهنگی نیست پس چیست؟ اگر ناقض استقلال ایران نیست پس چیست؟ اگر ناقض استقلال ایران هست که هست پس ناقض آزادی ایرانیها هم هست. پس مزاحم رشد اقتصادی هم هست. پس مساعد ولایت مطلقه هم هست ،و این ولایت مطلقه یعنی فساد مطلق. چنانکه این فساد سراسر ایران را فرا گرفته. شما ایرانیها میخواهید که این فساد نباشد و میخواهید که این سرمایه ها بر باد نرود خوب باید این ریشه فساد را بکنید ، یعنی آن قدرت متمرکز مدعی مطلقه بودن را جانشین کنید با یک دولت حقوقمدار ، راه حل دیگری هم ندارد هرچه هم زمان بگذرد بدتر میشود. ما چند سال است که در مصاحبه با همین رادیو، نوشته ها و گفته های دیگر راجع به خورد و برد منابع مشترک ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس صحبت می کنیم، میزان خورد و برد را بر آورد کرده ایم. حالا گفته اند تازه، روئسای سه قوه نشسته و با هم از جمله در باره غارت خاموش ثروت ملی ایران توسط دولتهایی که با ایران در آن منابع شریکند گفتگو کرده اند. خوب این که سالهای دراز است که دارند می برند، چطور تا حالا در یاد شما نبود؟ اما خوب این نشان میدهد که هر گاه حقیقت را بگویند و مردم ایران بشنوند، وجدان علمی مردم رشد بکند، اطلاعات جریان پیدا کند، داده ها جریان پیدا کند بالاخره اثر می کنید. همین رژیمی که در قبال این خورد و برد عظیم سکوت گزیده بود حالا ناگزیر است بگوید نه، سکوت نکرده و دارم بهش می پردازم. اما شما ایرانیان بدانید که توانایی این کار را ندارند، نه در منطقه موقعیت دست بالا را دارد که بتواند به آنها بگوید که چرا می خورید، چرا می برید. نه در دنیا همچه موقعیتی دارد که بتواند به آنها بگوید چرا می خورید، چرا می برید. آنها در منطقه با غرب، زد و بندهایشان را دارند، می خورند و می برند و دست این رژیم هم به جایی بند نیست. بخواهد دستش بند بشود باز باید که ایران یک دولت حقوقمدار پیدا کند و با دنیا بر مبنای حقوق ملی بر مبنای استقلال و آزادی رابطه برقرار کند و به هیچ کشوری در جهان باج ندهد، سیاست ستیز و سازش با غرب را رها کند و بجایش سیاست ارتباط بر پایه استقلال و آزادی و حقوق ملی را رویه کند نه تنها با غرب، با همه دنیا. آنوقت توانایی بدست می آورد آنوقت مردمی که مردم ایران باشند هم بحساب میآیند. کشوری که در منطقه مردمش شهروندان حقوقمند بشوند دولت او دولت حقوقمند بگردد. البته در جامعه های همسایه اثر میگذارد خصوصا اگر آن کشور ایران باشد که نقش قلب را بازی میکند در حوزه بزرگ تمدنی که به آن میگویند تمدن اسلامی. پس به این ترتیب آن قرارداد وین نه تنها گره از مشکل اقتصادی نگشود، این واقعیت را معلوم کرد.
امیدوارم که امروز بر مردم ایران آشکار کرده باشد که به میزانی که کشوری ضعیف میشود و تعهداتی در قبال قدرتهای جهان بر عهده میگیرد به همان میزان از رشد باز میماند و توانایی رشد را از دست می دهد . قرارداد وین مساعد رشد نبود و نمیتوانست مساعد باشد برای اینکه آن روابطی که آن قرارداد را تحمیل کردند به این مردم ایران خوب سر جایش است ، مگر عوض شده مگر ساختار رژیم عوض شده ، نه نشده ، آقای خامنه ای اقتدارش کمتر شده ، نه نشده و هردوتا مجلس را هم به دلخواه خودش تشکیل داد و بعد از مجلس هم این آقای روحانی لازم دید که تاکید بکند که کسی در صدد نباشد که اختلاف بین او وآقای رهبری است، نه ایشان مطیع است . خوب باش، کسی مانع اطاعت شما نبوده . اگر نبودید که نمیگذاشتند رئیس جمهور بشوید. این ساختار دولت است که ایران را ضعیف کرده است،تاحدی که می گوید چون ایران به اندازه کافی ضعیف و آماده شده بود برای پذیرفتن امر و نهی قدرتی که امریکا است، آقای اوباما فرصت را مغتنم شمرد. حالا آن خانم شرمن در آنجا ده درس پیروزی را هم ذیلش آورده است . اینکه من الآن گفتم نه این که من می گویم، بنا بر ده درس پیروزی است که آقای اوباما این پیروزی بدون شلیک گلوله را به دست آورده است. حالا دو شیوه کار وجود دارد ،یک شیوه کار این است که مردم ایران، واقعا بنشینند و یک حسابرسی بکنند ،ببینند این رویه ای که تا حالا داشته اند درست است یانیست؟ و اگر دیدند که درست نیست،تغییر رویه بدهند،از آن مداربسته بد و بدتر بیرون بیایند و صاحب اختیار خودشان بشوند . یا اینکه در خود رژیم،بالاخره این ها هم در همین سرزمین زندگی می کنند و همه از آنها نیستند که مرتب می دزدند و میبرند به خارج،یک کسانی هم محکومند در این سرزمین اگر هم بیابان شد زندگی کنند، خوب آنها به خودشان بیایند . شما اگر اطاعت نکنید چه میشود؟ تمام میشود و رژیم می خوابد و این بساط هم بر چیده می شود. هرگاه مردم ایران عمل بکنند بخش بزرگی از قوای مسلح حتی آنهایی که برای سرکوب آموزش دیده اند هم تغییر رویه خواهند داد برای اینکه مطمئن خواهند شد که این وضعیت قابل ادامه نیست. یک ملتی که تصمیم می گیرد حقوق خویش را باز یابد ،اوست که پیروز است و آینده متعلق به او است .پس هیچ آدم عاقلی به خودش زحمت مقابله با این چنین ملتی را نمی دهد. راه حل هزار تا نیست. هر مشکلی خود می گوید که راه حل او کدام است. مشکلاتی هم که ایران گرفتارش است،مشکل بیکاری،مشکل رشد منفی اقتصاد واقعی ایران،مشکل مصرف محور بودن اقتصاد ایران، مشکل رانت خواری در ایران،مشکل نابسامانی ها در ایران،آسیب های اجتماعی در ایران، مشکل بحرانهایی که این رژیم ایران را گرفتار آنها کرده است که الآن هم بحران جنگ در منطقه یکی از آنها است . اینها خود می گویند راه حل آنها کدام است . این چیزی نیست که شما ورد بخوانید و این مشکلها حل بشوند. خداوند هم به اسباب عمل می کند. یعنی اگر شما اصل تغییر کن تا تغییر بیابد یا تغییر بدهی را نپذیری و تغییر نکنی تا تغییر بدهی،همین وضعیت بد است،بدتر میشود و بدترین خواهد شد. حالا به شما می گویند که آقا، چند ماهی از این برجام نگذشته،صبر داشته باشید،مگر قرار بود یک شبه و یا چند ماهه نتیجه بدهد؟ این برجام نیست که نتیجه میدهد یا نمی دهد آن یک قرارداد است ،یک قراردادی است بین یک رژیم ناتوان که تسلیم شده و یک تعهداتی را در قبال قدرتهای خارجی امضا کرده است . این ناتوانی است که باید علاج کرد. این ضعف است که باید علاج کرد. اگر این را علاج نکنید آن برجام یک تعهد است و آن تعهدها نفس گیر تر هم میشوند. تعهد ها به شما فراخنا که نداده است. اسمش با خودش است تعهد. صد و پنج تعهداست، برای شما فراخنا ایجاد نکرده، تنگنا ایجاد کرده است بخواهی ازاین تنگنا رها بشوی باید اون ضعف را از بین ببری،اون ضعف هم در ساختاردولت است، در ساختار نظام اجتمایی است که نزدیک به بسته است و زور نقشی روز افزون یافته در تنظیم رابطه ها باهم، بهتر است بگوییم تنظیم زور با نیروهای محرکه دیگر مثل پول، مثل عرض کنم کار مایه، مثل دانش، مثل فن، اینها، این تنظیم مرتب در روابط قوا بکار افتاده. نتیجه: مانع رشد اقتصادی،رشد انسان شده، اگر نشده بود چرا استعدادها از ایران میگریختند؟ پس اگر ما بخواهیم وضعیت را تغییر بدهیم، نظام اجتمایی را باز کنیم، چه باید بکنیم؟ باید رابطه ها را تغییر بدهیم، از پایین به بالا، شما ایرانیها، اونی که رژیم است خوب میگویید زورم نمیرسد، در سطح خانواده، در رابطه فرد با فرد هم نمیتوانید از میزان زور بکاهید؟ تا اون را نکنی این بالایی همین که هست باقی میماند. از بالا به پایین، دوباره میگویم از بالا به پایین نمیاد، از پایین به بالا میرود، قدرت اینجوراست، این پایین اگر رابطه ها، رابته های زور بازور نباشد اون بالا قدرت متمرکز فساد گستر استقلاال بر باد ده، ایران نا توان ساز، ایران بیابان ساز، ایران ویرانگر، بوجود نمیآید. خوب اینرا که میتوانی بکن، بکن جانم منتظر نمان. ایرانی ها در هر جای جهان که هستند، بابا این زور را رها کنید در تنظیم رابطه با یک دیگر، باهم موافق نیستید خوب نقد را که از شما نگرفتند، نقد کنید یک دیگررا، طرز فکرهای یک دیگررا،ولی نه، اون را گذاشتید زمین، نقد خوابیده، هیچ نقدی وجود ندارد، رذالت، فهش و رزیلت و زور و انواع و اقسام و اشکال زور بر ضد یک دیگر مرتب به کار میرود حاصلش میشود برجام، قرارداد وین، پیروزی بدون شلیک گلوله آقای اوباما بعد هم قومپوز در کردن آقای خامنه ای، خوب حالا در لحظه آخر هم به دروغ این آقا بپردازند، خوب شما میگویید که آنها پاره کنند شما آتش میزنید، خوب اونها پاره کردند که دیگر چیزی نیست که شما آتش بزنید، اولا آنها پاره کردند اون تعهدهارا آنها گرفتند از شما چرا پاره کنند، اونهم معلوم است که اون آقا دارد زمینه سازی میکند برای رای جمع کردن چون اگر بیاد تصدیق کند که در جایی که آقای بوش و قبل از او از آقای کارتربه بعد همه شکست خوردن و او پیروز شده خوب این میگوید یعنی برید رای بدید به نامزد حزب دمکرات، اینرا که نمیاد بگه که اون، باید وارونه کند پیروزی را بگوید که نخیر پیروز نشدیم و باید نفس ایران را بند میاورده که نیاورده است و من اگر بیام دنباله کاررا میگیرم، نفس ایران را بند میآورم باید ازاین حرفها بزند و الا خود اوهم میداند که نه، از این پیروزی نقد تر وجود ندارد، تازه اگر هم آمد و خواست، وفا کرد به قولش و پاره کرد، خوب آقای خامنه ای شما دیگر اونوقت چه هست که شما آتش بزنی؟ چیزی که وجود ندارد؟ اونکه تازه پاره میکند میگوید چه؟ میگوید آن تعهدات را کافی نمیبینم باید نفس شما را بند بیاورم، جوابی که شما دارید باید بگید آقا ما باید توانا بشویم تا او نتواند پاره کند، پاره کند یعنی که من میخواهم بیشتر زور بگویم، شما میگویید ما آتش میزنیم، یعنی چه؟ یعنی بیا بگو زور را، بیشتر زوربگو، خوب اگر بخواهی شما جوابت این باشد که باید ایران تواناتر بشود انصافا چه باید بکنید آیا غیر از این است اول سرکار دست از این دروغ بردارید که گویا برمردم ایران ولایت مطلقه داری؟ آیا غیراز این است که ساختار دولت باید تغییر بکند؟ آیا نباید این سپاه به عنوان حزب سیاسی مصلح تبدیل بشود به یک نیروی نظامی، چهل تا ارتش هم که ایران نمیخواد و این نیروهای مصلح ما تجدید سازمان بشوند، کارشان هم دفاع از وطن باشد، مداخله در امور کشور هم نکنند، دولت هم حقوقمدار بشود غیر از این راه حلی ندارد آخر، حالا این راه حلها را بعضی میگویند آقا گفتنش چه فایده است؟ به شما میگویم نگفتنی که نگفتی چه فایده بردی؟ کسانی از داخل به من گفتند حالا یواش یواش مردم متوجه شدند که بله این دو دسته ای که گفتند این دسته ی مقابل که معتدل و اعتدالگرا و اصولگرا و بیایید رای بدهید حالا میبینیم که نه، اینها برنامه شان این بوده که با هم بخورند، برنامه شان این نبوده که خورده نشود، قدرت کارش این است، بر فرض هم میگفتند نه نمیخواهیم بخوریم شما نباید باور میکردید، قدرت از خوردن پدید میآید نه از نخوردن، میخواهید نخورند، نه، این قدرت نگذار متمرکز بشود در اینها، نده بخورند، راه حل بدیل است، اینها فایده دارد برای اینکه از وژدان همگانی بوجود میآید، وژدان همگانی بوجود آمد اون بدیل استقلال و آزادی قوت میگیرد به لحاظ پیوستن مردم به اون، و تغییر آسان میشود بدون خشونت و بی درد سر.
شاد و پیروز باشید
از مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر ، جمعه ۲۸ خرداد۱۳۹۵