گفته می شود مهمترین دوره انتخابات ریاست جمهوری در رﮊیم ولایت مطلقه فقیه، انتخابات سال 1392 است که ولی مطلقه فقیه در گل فرو رفته و هر چه بیشتر تقلا می کند بیشتر در گل فرو می رود. در این بین، سید مجتبی همان کسی که این مصیبت را برای پدر خود به وجود آورده همه اعوان و انصار را گرد خود جمع نموده تا همه با هم فکری کنند و مانع از حضور نامزداحمدی نژاد و پیروزی او در انتخابات شوند:
٭ مشکل مشائی و گروه احمدی نژاد:
چندی پیش، سرداری می گفت: خدا لعنت کند رحیم مشایی را که آمدن و نیامدنش برای انتخابات مصیبت آور است چرا که اگر رد صلاحیت شود و اجازه حضور پیدا نکند مشکل ساز است و اگر حضور هم پیدا کند و رای نیاورد همانند سال 88 می شود و اگر پیروز شود کار آخوندها و برخی نظامیان به پایان خواهد رسید. بنابراین باید با اتخاذ شیوه النصر بالرعب قدیمی مانع از حضور او و حمایت حامیان احمدی نژاد شد.
همان سردار در جلسه خصوصی گفته بود بدبختی این است که اگر رحیم مشایی به هر دلیلی اعلام کند که قصد شرکت در انتخابات را ندارد کسی باور نخواهد کرد و همه میگویند که رهبری مانع از حضور وی شده است و آن هم برای خودش مشکلات بیشتری را به وجود خواهد آورد.
آنگونه که تا به حال مشخص است افرادی که خود را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نموده اند تا تاریخ 23 فروردین هیچکدام افرادی نیستند که در برابر حضور احتمالی رحیم مشایی توان رقابت داشته باشند. زیرا رای به رحیم مشایی در شرایط فعلی نه رای به برنامه رحیم مشایی که رای به مخالفت با رهبری و نظام است و رحیم مشایی را خارج از نظام می دانند و مخالف رهبری و روحانیت.
کاندیداهای معرفی شده تا کنون به نظر می رسد که برخی از آنها حتی رای خانواده و وابستگان خود را نیز کسب نخواهند نمود تنها برای بازار گرمی به میدان می آیند و در واقع هیزم های گرم کردن انتخابات آینده هستند.
قصد داریم به معرفی مختصری از سوابق کاندیدای مورد نظر و تایید نظام بپردازیم. نظامی که با روش کردن فساد و جنایت و خیانت و اعدام و تجاوز استوار گشته، نیروهای باقیمانده و مورد تاییدش نیز باید از همان کسانی باشند که روش جنایت و خیانت و فساد را بکار برده اند و می برند. اینان «احساس تکلیف» می کنند. پا به میدان گذارده اند تا شاید به زعم خود چاره ای برای نجات کشتی سوراخ شده و به گل فرو رفته نظام ولایت مطلقه پیدا نمایند. خواهیم کوشید علاوه بر معرفی کاندیداها، اعوان و انصار و وابستگان آنها را نیز بشناسانیم:
٭ کاندیداهای نظام ولایت مطلقه:
از پیش از انقلاب بدین سو، تنها، در یک مورد انتخابات آزاد ریاست جمهوری صورت گرفت و در آن، آقای بنی صدر منتخب مردم گشت. از آن به بعد بود که، هر بار، نظام تلاش می کرد رئیس جمهوری هم جنس و دست نشانده خود را بر سر کار آورد. در یک مورد، انتخاب آقای محمد خاتمی دچار اشتباه شد و هشت سال پیه تمام مشکلات را به تن خرید و استخوان در گلو منتظر ماند تا با هر ضرب و زوری آنرا به پایان برساند. از ترور مخالفان داخلی خارجی تا انفجار و سرکوب دانشجویان و حمله به دانشگاهها و سخنرانی ها و نمایندگان و مردان و زنانی که اجتماع می کردند تا حمله به مراجع و حوزه های علمیه و …و از نامه نگاری سرداران قدرت طلب تا تحصن نمایندگان و ارسال نامه هایی به نام حکم حکومتی از سوی خامنه ای، کارهائی بودند برای کنترل آن دو دوره ریاست جمهوری.
با گذشت و اتمام دوره خاتمی، خامنه ای به خصوص تلاش کرد تا دولت اسلامی را بر کشور حاکم نماید به همین دلیل با هر تقلب و رای دزدی و فشار با کمک سپاه، نیروی نگهدارنده استبداد مطلقه، احمدی نژاد را به عنوان فرستاده و منتخب امام زمان به ملت تحمیل کرد. اما دیری نپایید که او همانند شخص سید علی که مدعی پرچمداری امام زمان بود، مخالفت خود با پرچم دار مطلقه را آغاز نمود. کار به وضعیت کنونی کشید. در این بین، تنها سید علی خامنه ای است که به طور علنی، به خاطر آبروی نداشته، از کودتای سال 88 اظهار پشیمانی نکرده است. وگرنه همه دست اندرکاران و حامیان و مسئولان تقلب انتخاباتی سال 88 علنی و غیر علنی گفته اند از اشتباه خود پشیمان هستند. اما این پشیمانی سودی ندارد. چرا که ضربه ای که احمدی نژاد به سید علی و ولایت مطلقه و حاکمیت زده است، کمر شکن بوده است.
با توجه به کاندیداهایی که تا حدی خود را مشخص نموده اند به نظر می رسد برخی از آنها تنها برای کسب امتیازات بعدی به میدان آمده اند و در زمان لازم به سود کسی که احتمال پیروزی می دهند کنار می روند و بعد از پیروزی امتیازات لازم را به دست می آورند مانند دوره های قبلی. اما به طور کلی به نظر نمی رسد که کاندیداهای موجود در برابر افرادی مانند رحیم مشایی و سید محمد خاتمی و حتی سید حسن خمینی و علی اکبر هاشمی رفسنجانی اگر به میدان بیایند امید کوچکترین موفقیتی داشته باشند البته تا کنون و با این جوجه کاندیداها.
٭برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری در انتخابات سال 92
1 – مصطفی کواکبیان – از «نمایندگان» دور قبل مجلس دست نشانده و مدیر مسئول نشریه مردمسالاری و روزنامه محلی پیام استان سمنان که به اصلاح طلب بدلی معروف است. او دانش آموخته دانشگاه امام صادق می باشد. تحصیلات طلبگی را تا دوره سطح، در آن دانشگاه گذرانده است. او در اوان جوانی در بسیج سمنان بوده و به هنگام اجرای کودتا در سال شصت با دیگر بسیجیان با شعار مرگ بر بنی صدر شبانه از سمنان به تهران آورده شدند تا در کودتا بر ضد بنی صدر شرکت کند. یکی از دلایل انتخاب او برای شعار دادن، صدای بلند او می باشد که در مجلس بارها بدون بلندگو شنیده می شد. وی با شعار دولت اخلاق به عرصه انتخابات آمده است تا موجب رای شکنی اصلاح طلبان شود مانند معین در دوره قبلی. در مورد این کاندیدای ریاست جمهوری باید گفت که او در انتخابات مجلس هم رای کافی نیاورد چه رسد به انتخابات ریاست جمهوری!
2 – محمد سعیدی کیا متولد اصفهان، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه امیر کبیر وزیر راه و ترابری دولت های میر حسین موسوی و هاشمی رفسنجانی و وزیر جهاد دولت محمد خاتمی و نیز وزیر مسکن دولت اول محمود احمدی نژاد بود که رابطه ای نزدیک با سید علی خامنه ای دارد و آمده تا تنور را تا حدی گرم نگاه دارد. هنوز معلوم نیست که قصد او از کاندیدا شدن چیست.
3 – سید محمد حسن ابوترابی فرد نایب رئیس اول مجلس مافیاها دوره قبل و نایب رئیس دوم مجلس فعلی. وی از دوره ششم نماینده مجلس بوده است.
بعد از انقلاب، مسئول سیاسی عقیدتی وزارت دفاع گشت و در جبهه های جنگ مشغول فعالیت تبلیغاتی شد. بعدها نماینده ولی فقیه در دانشگاه بین المللی قزوین و دانشگاه تهران شد و هم اکنون در جامعه روحانیت مبارز عضویت دارد و عضو هیات حل اختلاف سران قوا میباشد. او امام جمعه موقت قزوین نیز هست. در ابتدای حکومت احمدی نژاد به شدت از او در برابر دیگر نمایندگان دفاع میکرد تا زمانی که محمود احمدی نژاد حتی تقاضای او را برای ماندن در مجلس و دادن پاسخ به نمایندگان نپذیرفت. از آن به بعد، دچار همان تغییری شد که دیگران شدند. وی علاوه بر نمایندگی مجلس مدرس حوزه علمیه قزوین می باشد و به نظر می رسد دکوری پیش نباشد.
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۸ از ۳۰ اردیبهشت تا ۱۲ خرداد ۱۳۹۲