از دیروز عصر در تهران نیروهای امنیتی برای مقابله با هر نوع اعتراض در برابر انتشار اسامی رد صلاحیت شدگان، به حالت آماده باش در آمده و بازرسی در معابر عمومی، حضور یگان های پلیس ضد شورش در سر بزرگراه ها و پرواز هلیکوپتر ها بر فراز شهر، و بخصوص خبرهای وارده درباره دستگیری طرفداران آقای احمدی نژاد نشان از تصمیمگیریهای مهمی هستند که دیشب به اجرا گذاشته شدند. بر این اخبار باید بازگشت شیوا نظر آهاری و بهاره هدایت به زندان اوین و فراخوانده شدن مسعود باستانی، بهمن احمدی امویی، حسین رونقی، احمد زید آبادی و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می برند را اضافه کرد. سرعت اینترنت خصوصا در تهران نیز بشدت کاهش یافته است و از دیروز واژه هایی مثل مشائی، هاشمی، رفسنجانی و شورای نگهبان در اس ام اس فیلتر شده اند! و از امروز صبح دهها امام جمعه و نماینده ولی فقیه به تکرار می گویند که همه باید به نظر شورای نگهبان احترام بگذارند. امام جمعه قائمشهر خیلی خوب مواضع را خلاصه کرده است و در مصاحبه با فارس سایت سپاه پاسداران گفته است: «با توجه به فصلالخطاب بودن، باید همه امور با نظر شورای نگهبان فیصله یابد و همه کاندیداها برای رعایت قانون باید تمکین کنند وگرنه مخالفت با نظر شورای نگهبان معنایش بیقانونی است» و به تکرار این گفته خمینی را درج کردند که گفته بود: «هرکس بگوید رای شورای نگهبان کذا است «مفسد» است».
بدین ترتیب اگر شایعه ها صحت داشته باشند و شورای نگهبان مشایی و رفسنجانی را رد کرده باشد، با کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی به بهانه عدم توانایی جسمی و با کنار گذاشتن مشائی بعلت عدم پایبندی به ولایت مطلقه فقیه، سپاه و خامنه ای گامی جدید برای اجرای حماسه سیاسی مد نظر خود برداشته اند.
شب گذشته بخش مهمی از نمایش حماسه اجرا شد. 4 پرده اول این نمایش حاوی نکات زیر هستند:
1ـ تله ای برای هاشمی رفسنجانی: از قول آقای رفسنجانی قبل از اعلام نامزدی خود در دو دیدار گفته شده بود که دیگر توان جسمی انجام وظایف ریاست جمهوری را ندارد. بنظر می رسد شورای نگهبان اصل را بر سن نگذاشته است بلکه از همین گفته های او استفاده کرده است تا او را کنار بگذارد:
– یکی از دیدارها مربوط به جلسه هاشمی رفسنجانی با 40 تن از نمایندگان ادوار مجلس است که از وی خواستند در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری کاندیدا شود و از قول هاشمی نقل شده بود: «دیگر توان جسمی لازم را ندارم. امروز داشتم خاطرات دوران جنگ را میخواندم که در یک روز به کرمانشاه و ایلام و خرمشهر رفتم و شب به تهران برگشتم اما الان راه رفتن برایم مشکل شده است.» [پایگاه خبری مشرق، 26 اسفندماه 1391]
– آقای رفسنجانی در 17 مهرماه 1391 در مصاحبه با روزنامه آرمان ضمن تکذیب نامزدی انتخابات تصریح کرده بود: «من دیگر آمادگی این کار را ندارم. من در حال حاضر مثل گذشته در جریان مسائل کشور آنگونه که اتفاق میافتد نیستم… این حرف را من به آقای ناطق زدم و گفتم هنوز وضع جسمی و سن شما بهتر از من است و بیایید… گفتم که دیگر نمیتوانم بیایم».
این گفته ها که در دهها سایت خبری درج شده بودند هرگز از سوی آقای هاشمی رفسنجانی تکذیب نشدند. بدین ترتیب رفسنجانی بدون اینکه خود متوجه باشد قبلا بهانه لازم برای رد صلاحیت را بدست شورای نگهبان داده بود. بدین خاطر بود که کدخدائی چند روز قبل از این گفته بود: «در قانون تصریح نشده که رییس جمهوری چه توانایی هایی داشته باشد، یا اینکه اگر سلامت کامل جسمی دارد یا ندارد درباره آن اظهار نظر کنیم؛ اما شرایط مندرج در اصل 115 کلی تلقی می شود خصوصا برای اشخاصی که از یک مرحله عبور کردند و در گردونه رجال مذهبی و سیاسی قرار گرفتند، این افراد طبیعتا اشخاصی هستند که باید تواناییهای جسمی لازم را داشته باشند. تا این دوره اشخاص ثبت نام کننده سن بالا یا ناتوانی خاصی نداشتند که بخواهیم به صورت رویه درباره آن اظهار نظرداشته باشیم، اما اگر فردی که قصد به دست گرفتن یک پست کلان اداری را دارد، فقط قادر به انجام چند ساعت کار در روز باشد طبیعی است که نمی تواند تایید شود، اینکه آیا شرایط جسمی در مباحث توانایی های رییس جمهوری مد نظر قرار خواهد گرفت یا خیر موضوعی است که ممکن است آن را مد نظر قرار دهیم، اما هنوز بحثی درباره آن نشده است».
اعضای شورای نگهبان به این سئوال که چگونه می توان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را رد صلاحیت کرد از قبل اینطور جواب داده بودند: «داشتن سمت های مهم و موفقیت در تصدی اینگونه سمت ها می تواند دلیلی بر توانائی افراد حائز این سمت ها برای اداره امور کشور باشد؛ ولی تصدی چنین سمت هائی شرط اصلی نیست بلکه شرایط دیگری نیز وجود دارد … لذا نامزدها برای ورود به رقابت انتخاباتی باید همه شرایط لازم را داشته باشند». یعنی ظواهر امر نشان می دهد که آقای هاشمی محترمانه کنار گذاشته است.
2- بدون رفسنجانی به مشایی احتیاجی نیست: از چند روز پیش حمله به سایتهای طرفدار آقای مشایی آغاز شده بود و فشار بسیار که اعتراضی از سوی او و همراهانش در صورت رد صلاحیت صورت نگیرد. او را همانطور که گمانش می رفت رد صلاحیت کردند و اگر احمدی نژاد بخاط دفاع از مشائی استعفا دهد کار را برای خامنه ای و سپاه ساده تر کرده است. در صورت نبود احمدی نژاد در راس قوه مجریه تقلب در انتخابات بسیار راحت تر صورت خواهد گرفت و او تنها می تواند جیغ بنفش بکشد و کار دیگری از او ساخته نخواهد بود. البته او در آخرین مصاحبه خود اعلام کرده است: «تا روز آخر در مسئولیتش باقی خواهد ماند»، اما توان آزار رهبر و سپاه در او بسیار کم است زیرا اصلاحطلبان و طرفداران رفسنجانی در این موقعیت نمی توانند از او کمک بگیرند زیرا آنها حداقل در ظاهر او را عامل مصائب کشور نشان می دانند و احمدی نژاد نیز با وضعیت پیش آمده حتی در بین طبقات پایین جامعه پایگاهی ندارد.
3- همه سلایق باید در انتخابات حضور داشته باشند: با نگه داشتن عارف و روحانی قصد سپاه و خامنه ای این است که طوری وانمود کنند که همه سلایق در انتخابات وجود دارند و هدف رد جناح خاصی را در سر نداشته اند! باید دید آنها بعد از این رد صلاحیتها چه رفتاری را در پیش خواهند گرفت.
4ـ “اصلح” کنار گذاشته می شود تا جلیلی تقویت شود: اما با اینحال نمایش حماسه نیاز به یک هماهنگی بین سپاه و خامنه ای دارد و تعداد زیاد اصولگرایان نامزد ریاست جمهوری خطر بزرگی برای حماسه سیاسی محسوب می شد، از اینرو گروه مصباح نیز مجبور به عقب نشینی شد. مسئول دفتر مصباح یزدی گفته بود: «آیت الله مصباح یزدی پس از بررسی هایی که کرده اند و با در نظر گرفتن اینکه باید روز قیامت پاسخگو باشند اصلح را لنکرانی اعلام کرده اند. اگر کسی آمد که به فرد اصلح کمک کند نباید به وی به عنوان رقیب نگاه کنیم و براساس تعهدی که جلیلی داده است و چندین مورد نیز عنوان کرده اند لنکرانی اصلح تر است و قرار شد که به فرد اصلح کمک کنند به همین دلیل انتظار داریم رقابتی هم در کار نباشد». پس با اینکه مصباح مشخصا گفته بود ما شخص اصلح را ـ یعنی لنکرانی ـ انتخاب کرده ایم و تغییر نظر نمی توان داد گروهش مجبور شد زیر فشار خامنه ای عقب نشینی کند و لنکرانی نامزدی خود را پس بگیرد. به گزارش خبرگزاری فارس، «سعید جلیلی امروز در سفر به شهر قم با نوری همدانی و سبحانی دیدار خواهد کرد و در این سفر به دیدار آیت الله جوادی آملی و برخی دیگر از علما خواهد رفت. دیدار جلیلی با علما و مراجع تقلید در قم به صورت کاملا محرمانه و خصوصی برگزار میشود». بدن ترتیب جلیلی بیش از پیش یکی از نامزدهای مطرح سپاه و خامنه ای می شود.
بر 4 مورد باید اضافه کنیم که در مذاکرات اتمی آقای جلیلی همانطور که پیش بینی می شد طوری عمل کرده است که به غربی ها بفهماند ایران بالاخره معامله خواهد کرد و زمینه را برای اینکار آماده کرده است. او بدین ترتیب بار دیگر به غرب فهمانده که اولا طرف آنها خامنه ای و اوست و راه حل برای بیرون آمدن از بحران نیز وجود دارد و بهتر است آنها این فرصت را مغتنم بشمارند و معامله بزرگ را با ایران انجام دهند خصوصا که در این معامله بزرگ ایران تنها خود را به داشتن حق غنی سازی راضی خواهد کرد و این امر برای غرب مشکل اساسی پیش نخواهد آورد. بدین قسم نامزدی او با توجه به علائم مثبتی که به غرب می فرستد باعث نگرانی بازاریها نخواهد شد و راه برای حماسه اقتصادی آقای خامنه ای نیز باز می شود.
اما در همه این محاسبات، مسلما استبداد دینی نمی تواند نقش مردم را در نظر بگیرد و آقای خامنه ای مثل همیشه غافل است از اینکه در ایران ملتی وجود دارد که دیگر از نمایشهای او خسته و بیزار شده و مسئله اش دیگر دولت و رئیس جمهور نیست بلکه اصل ولایت فقیه و قانون اساسی است. امید است که همه کنشگران سیاسی به این امر واقف شده باشند که یکبار برای همیشه استقرار دولتی حقوقمدار در ایران باید هدف مبارزه قرار گیرد.