دل آدم به درد می آید.چرا؟چرا فرزندان این مرز و بوم را می کشید؟
مهسا نماد معصومیت و مظلومیت ملت ایران و خصوصا دختران ایران زمین است.
ملتی بسان اسیران شام به گروگان گرفته شده اند و اختیار انتخاب سبک و شیوه زندگی و حتی نوع لباس و پوشش خود را هم ندارند.
چه کسی، بر چه اساسی به حکومت و دولتمردان این اجازه و صلاحیت را می دهد که مردم را ارشاد کنند و برای ارشاد مردم گشت بگذارند؟
هیچ حکومت و دولتمردی صلاحیت و شایستگی این را ندارد که نقش هادی و مرشد مردم را بازی کند.زیرا همواره دولتمردان از سطح متوسط علمی و اخلاقی جامعه پائین ترند.
هدایت اخلاقی و تعالیم دینی و فرهنگی مطلقا در توانایی و صلاحیت دولتمردان نیست.
دولتمردان خیلی مومن و مسلمان باشند،باید مواظب رفتار و اخلاق و ایمان و تقوای خود باشند تا در محضر خدا دزدی و اختلاس نکنند و پول ملت را به یغما نبرند و به مردم زور نگویند و از قدرت پرستی و ثروت اندوزی بپرهیزند.
اما واعظان غیر متعظ ما،در خلوت و جلوت همه نوع فعل حرام و منکر را مرتکب می شوند و با پول ملت و غارت بیت المال فرزندانشان را به بلاد کفر و سرزمین شیطان بزرگ می فرستند تا آقا زاده ها به تحصیل مال و اموال بپردازند و به خوش گذرانی و عیاشی مشغول شوند.
قصه این است برای حفظ قدرت و تمرکز و تکاثر ثروت، ایمان حاکمان در تعصب و تحجر و ترویج خرافه مسخ شده است و بجای تقوا و عمل صالح به تحکیم قدرت و تمرکز ثروت می پردازند.
نشانی از مسلمانی نیست و باطن ناپاک خود را در ظاهر و قشر دین پنهان می کنند.
نشان مردان خدا عاشقی است با خود دار
که در میان مشایخ شهر این نشان نمی بینم
در هیچ یک از آیات قرآن،هیچ دلالتی بر حجاب اجباری وجود ندارد.
حتی آیات دلالت بر اخلاقی بودن حجاب ندارند.
آنچه از مفاد آیات سوره های نور و احزاب راجع به حجاب آمده طبق آنچه مفسران بزرگی مثل پروفسور فضل الرحمان و محمد حسین فضل الله در تفسیر این آیات گفته اند،شان نزول آیات برای شرایطی بوده است که مسلمانان در اقلیت بوده اند و توصیه آیات برای باز شناسی زنان مومنه از زنان مشرک بوده است.دقیقا مثل توصیه پیامبر مبنی بر حنا بستن ریش مسلمانان تا شبیه خاخام های یهودی نباشند،که امام علی در زمان خلافت خود گفته بودند که دیگر امروز نیازی به خضاب ریش نیست.
پروفسور فضل الرحمان نه تنها حجاب را امری موقت می داند،بلکه بر این نظر است که مفاد آیات فقط دلالت بر حجاب هنگام رفت و آمد شبانه است،نه در طول روز.
لذا حجاب نه تنها امری زوری،حقوقی و حکومتی نیست،بلکه توصیه اخلاقی هم نیست و امری موقتی و برای لحظات خروج شبانه از خانه در زمانی بوده است که مسلمانان در اقلیت بودند.
اما حجاب اجباری حکومت اصلا ربطی به دین ندارد و مطلقا سیاسی است.
از اسلام هیچ چیز باقی نگذاشته اند.نه عدل،نه احسان،نه تقوا،نه ایمان،نه قسط،نه صداقت،نه راستی و نه هیچ ارزش دینی باقی نمانده است.
بجای آن قدرت پرستی،ثروت اندوزی،حرص جاه و مقام و حب دنیا و دروغ و ریا و تظاهر و ظلم و خیانت و وطن فروشی و سرکوب و جنایت سکه رایج و روش سیستماتیک جمهوری اسلامی است.
ایران را نیز با قتل و غارت و تبعیض و اختلاس و ناکارآمدی و سوءمدیریت و سوءسیاست و تنش و تشنج در منطقه و جهان،شخم زده اند و سرزمینی سوخته را بر جای می گذارند.
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
زنان قهرمان ما که طی چهل و سه،چهار سال مورد ظلم مضاعف بوده اند،به بهانه قتل مهسا امینی و در اعتراض به ظلم های بیش از چهار دهه به خیابان آمدند و فریاد زن،زندگی،آزادی سر دادند و فصل جدیدی در جنبش آزادی بخش مردم ایران گشودند.