به نام خداوند رنگین کمان
چند ماهیست که هر روز پردههای جدیدی از وقاحت و بیشرمی در برابر دیدگانمان فرو میریزد. مرزهای بیشرافتی درنوردیده شدهاند و بازیگران سیاهی هر روز نمایشی جدید به روی صحنه میبرند تا ما را نسبت به این حقیقت مطمئن سازند که شقاوت و بیحیایی را مرزی نیست.
در این لحظات و روزهای تلخ و سخت با وقایعی مواجهیم که قلم از نوشتن آن شرمسار است و کلمه از توصیف آن عاجز!
پنجشنبه شب ۲۶ آبان اتفاق دهشتناک در خوابگاه یادگار ۱ رخ داد. درب خوابگاه با بیحرمتی باز شد و گروهی از لباس شخصیها مسلحانه وارد خوابگاه شدند و پس از درگیری با سرپرست خوابگاه سه دانشجوی بی گناه را در داخل خوابگاه و یک دانشجو را خارج از محدوده خوابگاه دستگیر کردند.
حال باید پرسید این چه قانونیست که به خود اجازه میدهد امنیت و آرامش دانشجو اینگونه زیر سوال برود؟ چرا مسئولینی که وظیفه برقراری امنیت و آرامش دانشجو را بر عهده دارند از پاسخ دادن طفره میروند؟ با وجود این اتفاقات آیا دانشجویان میتوانند دوباره به مسئولین اعتماد کنند؟
طی دو روز گذشته تحصنهایی با حضور تعدادی از اساتید و بسیاری از دانشجویان برگزار شد که ریاست دانشگاه در آخرین تحصن حتی پس از چندین ساعت، از حضور در جمع دانشجویان خودداری کرد.
گمان شما چیست؟! ما مردم، ما دانشجویان باید چنین وقایعی را ببینیم و دم برنیاوریم؟! اینگونه قرار بود ما را «به مقام انسانیت» برسانید! آیا کسی هست که با چنین واقعهای روبرو گردد و توان سکوت داشته باشد! پرسش حیاتی و اساسی امروز در هر لباس و جایگاه این است: آیا قرار است در مقابل این حجم از سیاهی و تباهی سکوت کنیم؟! در پاسخ به این پرسش تفاوتی نیست که استاد باشیم یا دانشجو، بسیجی باشیم یا غیر بسیجی، باحجاب باشیم یا بیحجاب. فقط کافی است انسان باشیم.
مسئولین مربوطه دانشگاه ! شما میبایست پاسخگو باشید که از زمان ربایش دانشجویان در اطراف دانشگاه و حمله به دانشکده هنر و معماری دقیقا چه تمهیداتی برای امنیت دانشجویان در نظر گرفتهاید که نتیجه آن پس از چندین روز حمله به خوابگاه پسران و ربایش دانشجویان است. اگر اکنون و پس از این اتفاق زمان استعفا و ترک مسئولیت نیست دقیقا منتظر کدام واقعهاید تا متوجه شوید صلاحیت عهدهداری این مسئولیت را ندارید!