گزارش نمایندۀ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف از جلسه با صادق آملی لاریجانی/ صدای مردم به حاکمیت نرسیده است!:
امروز در جلسۀ فعالین دانشجویی دانشگاه با آقای صادق آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگانی از انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه حضور پیدا کردند و سرکار خانم اسما شهنازی به قرائت متنی به نمایندگی از انجمن اسلامی دانشجویان پرداختند.
ایشان در ابتدای سخنان خود بیان داشتند:
قبل از شروع صحبت هایم بهتر است بگویم، من به عنوان کسی که ادعا می کند نمایندۀ دانشجو هاست و شاهد است که زنان برای اینکه صرفاً اعتقادی به حجاب ندارند، متحمل چه هزینه ها، توهین ها و تحقیر هایی می شوند و با وجود اینکه خودم هم اعتقادی به حجاب ندارم، برای رساندن پیام زنان هم عقیده خودم در این جلسه حضور پیدا کردم.
و اما متن قرائت شده توسط ایشان به این شرح است:
چرا در این جلسه حضور پیدا کردیم؟
ما تصمیم گرفتیم تا صدای مردم و دانشجویان معترض در این جلسه باشیم تا روایت یک طرفه ای به نام دانشجویان شریف منتشر نشود تا همچون گذشته ابزاری برای سرکوب معترضان در دانشگاه و کف خیابان باشد، هرچند به خوبی می دانیم نه صدای مطالباتمان شنیده خواهد شد، نه حرف هایمان بدون سانسور منتشر خواهد شد.
نزدیک به سه سال پیش تصمیم گرفتید، هم به پا، و هم به سر معترضان شلیک کنید، به سر و پای والدینی که شرمنده فرزندانشان بودند و فرزندانی که نزد والدین شان خجالت زده.
بعد از آن جنایات، حاکمیت نشان داد که اصلاً اهل عبرت گرفتن نیست و همیشه بر اشتباهاتش پافشاری می کند، حکومتی که فکر می کرد که با گلوله می تواند جلوی سیل را بگیرد، ولی با گذشت نزدیک به سه سال هنوز هم نفهمیده که دارد اشتباه می کند؛ انتخابات های فرمایشی ١٣۹۸ و ۱۴۰۰ که حتی نزدیکترین افراد نظام و مشاوران امین رهبر هم رد صلاحیت شدند که همگان بدانند دوران برگزاری انتخابات در رژیم جمهوری اسلامی تمام شده است و برگ جدیدی از استبداد به تاریخ کشور اضافه خواهد شد.
حاکمیت تصمیم گرفت به اعتراضات مردم خوزستان و اصفهان و آمار عجیب مهاجرت و تجربه های متعدد دیگر بی توجهی کند و راه حل را در نادیده گرفتن بحران های کشور دید.
سیلی که امروز به پا خواسته، دلایل مختلفی دارد، از ظلم و تبعیض و نابرابری، تا ناکار آمدی نظام سیاسی که توان حل هیچ کدام از بحران های کشور را ندارد و خروجی آن، فشار بی مثال اقتصادی، از بین رفتن زیرساخت ها و نابود کردن محیط زیست که هر کدام به تنهایی مجوزی برای این سیلی است که طغیان می کند و دلیلی است برای اینکه حکومت به هیچ عنوان حق برخورد با این مردم که نگران آینده خود هستند را ندارد. با این تفاسیر واضح، شفاف و صریح اعلام می کنیم که این جنایاتی که در خیابان ها و زندان ها در حال وقوع است، محکوم است و تاریخ به خوبی دربارۀ بانیان آن قضاوت خواهد کرد و هر کسی که به هر نحوی حامی تجاوزها و شکنجه های درون زندان ها باشد و یا کشتار و توحش های موجود در خیابان ها را توجیه کند، قطعاً همدست بانیان آن است. شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید، یا همراه مردم مظلومید، یا که تقصیرتان به خاطر مسئولیت تان دو چندان است.
امروز زمان فریاد زنان سرزمین مان است، زنانی که چهل سال است از بدیهی ترین حقوق خودشان محروم اند و در سیطرۀ ایدئولوژی مرد سالارانۀ تاریخ مصرف گذشته، با انواع تحقیرها، توهین ها، آسیب های روحی و جسمی، تجاوزها و غیره، دست و پنجه نرم می کنند.
زنانی که حق انتخاب پوشش خود را ندارند.
زنانی که در حسرت حضور آزادانه در رقابت های ورزشی بین المللی هستند.
زنانی که از حقوق بدیهی ای مانند حق طلاق، حق حضانت فرزند و حق خروج از کشور محروم مانده اند.
زنانی که حتی در دادگاه هایتان نصف یک مرد ارزش شهادت دارند.
امروز زمان شنیدن فریادهای زنان آزادۀ این سرزمین است، زنانی که همیشه سعی در ساکت کردن آن ها داشته اید، با شجاعتی بی نظیر در میدان ظاهر شدند و برای اعادۀ حیثیت خود می جنگند.
فریادی که مردان حق طلب این سرزمین هم با آن همراه شدند و دوشادوش زنان آزادی خواه در این مبارزه شریک اند.
اما پاسخ حاکمیت در برابر این فریادها پس از گذشت حدود ۶۰ روز چه بوده است؟ پاسخی جز گلوله و شستن خون با خون داده شد؟
بدانید که ما مردم ایران، هرگز خون های ریخته شده در زاهدان را فراموش نخواهیم کرد، بدانید که هرگز گریۀ مادران کرد از حافظۀ ما پاک نخواهد شد، بدانید که تلاش هایتان برای ساختن تصویری دروغین و واهی تجزیه طلب، نژادپرست، خشونت طلب و … از قومیت ها و اقلیت های مختلف دیگر هیچ فایده ای ندارد و امروز همۀ اقشار ایران فارغ از قوم، دین، مذهب و زبان در کنار هم با همۀ تفاوت ها ایستاده اند و یکصدا فریاد آزادی سر می دهند و برای پایان یافتن سایۀ سیاه استبداد و اجحاف و تبعیض، دست از تلاش برنمی دارند.
به خیال خود فکر می کنید، اگر امروز مردمان آزادی خواه را در خیابان ها بکشید، به پایان این جنبش و اتحاد نزدیک می شوید؟ غافل از اینکه به قول پدر محمد حسن زاده که اخیراً به دستان حاکمیت کشته شده است، شهید قامتش بلند است به اندازۀ قامتِ کردستان، و شهید نمی میرد.
بدانید و آگاه باشید که خون هر شهیدی که ریخته می شود، مردم ایران را مصمم تر و متعهدتر می کند برای ادامۀ راه آنها و رسیدن به آرزویی که در راه آن خونشان به زمین ریخته شد.
ما نمایندگان بزرگترین تشکل دانشجویی دانشگاهی هستیم که در آن یکشنبه ننگینی را رقم زدید و با خباثت تمام به آن تاختید و هتک حرمت کردید به نمایندگی از دانشجوهایی که حاکمیت با عملکرد غلط خودش باعث نا امید شدنشان از امکان بهبود شرایط کشور و روانه کردنشان به کشورهای دیگر شده و نمایندگان مجلس برای تنبیه شان آنها را در کشور خودشان حبس می کنند، اعلام می کنیم که دانشگاه با مردم کشور همراه است، بنابراین دوشادوش مردم غم دیده و رنجور این کشور خواهد جنگید و همان طور که گلولۀ تفنگ در خیابان ها چاره نیست، احکام انضباطی نیز صدای دانشجویان را خفه نخواهد کرد، بلکه مسکنی خواهد بود که باعث بزرگتر شدن دامنۀ این نارضایتی ها خواهد شد. ما از شما می خواهیم که اگر خود را دلسوز مردم و کشور می دانید، در مقابل این برخوردها، چه در جامعه، و چه در دانشگاه، بایستید.
و در آخر، خواسته های ما به نمایندگی از دانشجویان دانشگاه شریف:
۱. پایان دادن به سرکوب سیستماتیک معترضین و کشتار آنها در مهاباد، پیرانشهر، جوانرود، ایذه و سایر نقاط کشور.
۲. شناسایی و برخورد با عوامل کشتار مردم در هر سطح و مرتبه ای که هستند، چه در دولت، چه فراتر از آن، چه در نیروهای نظامی، و شورای امنیت ملی.
۳. آزادی فوری تمام بازداشت شدگان حوادث اخیر، لغو تمام احکام های سرکوبگرایانه، شامل اعدام یا زندانی کردن معترضین.