بیانیه دانش آموختگان دانشگاه مازندران
اگر در تاریخ معاصر ایران، دانشگاه نهادی مطلقا آکادمیک و محیطی صرفا علمی بود، در آذر ماه سال ۱۳۳۲ و تنها چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد در همان سال، سه قطره خونِ ریخته شده بر دامان نیکسون، مبارزه علیه رژیم شاه را به دانشگاه منتقل نمی کرد. نهادِ دانشگاه در طولِ تاریخِ معاصرِ ایران، هیچ گاه فاقدِ نقشِ جنبشی نبوده است.
این گزاره پس از انقلاب ۵۷ نمودِ خود را بیش از پیش نشان داده است.
وقایع متعدد، از تیرماه ۷۸ تا خرداد و دی ماه ۸۸، از دی ماه ۹۶ تا آبان و دی ماه ۹۸ همواره مهر تاییدی بر نقشِ پررنگ دانشگاه و جنبش دانشجویی در تاریخِ تحولاتِ اجتماعی ایران داشته اند.
بر خلاف گمانهزنیهای نادقیقی که چراغِ جنبش دانشجویی را رو به خاموشی میدیدند، کشته شدن شهروند جوانِ ایرانی، مهسا (ژینا) امینی در شهریور ماه سال ۱۴۰۱، بار دیگر سبب سازِ حضورِ حداکثری جنبش دانشجویی در دفاع از حقوق طبیعی و اجتماعی سلب شده از ملت شد.
تلاش حکومت نه تنها در سناریو سازی جهتِ توجیه قتل مهسا امینی، که در صحنه سازی برای لاپوشانی کشتار صدها تن از دیگر شهروندان نیز موثر واقع نشد.
حکومت در طول سالیان اخیر با اعمال محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، نشان داده است نه تنها درک درستی از سیاست گذاری در جامعه مدرن ندارد، بلکه از آموزه های دینی نیز چنین استنباط میکند که اختیارِ تعیینِ نوعِ سبک زندگی فردی و اجتماعی شهروندان را نیز، دارا می باشد.
شعار محوری «زن زندگی آزادی» در این خیزش مردمی، به خوبی خواست جمعی معترضین را نمایان کرده است.
زن زندگی آزادی، پاسخی است به چهار دهه نادیده گرفتن حقوقِ طبیعی و قانونی زنان، کارگران، دانشجویان و تمامی کسانی که در نظام آپارتاید دینی، مورد ظلم واقع شده اند.
حضور پررنگ زنان در خیابان، همکاری کارگران در اعتصابات کارگری، اتمام حجت طبقه متوسط و همچنین همراهی دانشجویان با این جنبش، نشان از نوعی پیوندِ عمیق دارد که خواستار دستیابی به حقوقِ سلب شده از خود می باشند.
در مقابل اما ساختار موجود مانند دیگر نظامهای تمامیت خواه، اصل لازم برای تداوم یک حکمرانی مطلوب، که همان حاکمیت قانون می باشد را نادیده گرفته و طبق ماهیتِ ذاتیاش، شیوه حکمرانی سرکوب گرایانه را در برابر خواستِ ملت تکرار می کند.
از بازداشت و صدور احکام سنگین قضایی برای منتقدان، تا کشتن مردمِ بی دفاع و بی گناهی که تنها برای گرفتن حق حیات شرافت مندانه شان به آخرین سنگرگاه خود، خیابان، رجعت کرده اند.
ما، جمعی از دانش آموختگان دانشگاه مازندران، سرکوب دانشجویان و اساتید معترض و هتک حرمت به نهادِ دانشگاه، را شدیدا محکوم کرده و از دانشجویان و اساتیدی که تا امروز، در برابر جنایات رخ داده سکوت کرده و یا صرفا به مواضعی مبهم بسنده کرده اند، همدلانه می خواهیم در این مسیر با ما هم صدا و همراه باشند.
———————
بیانیه جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی ایران به مناسبت ۱۶ آذر
شانزده آذر دیگری از راه رسیده است. گرچه این روز هر بار امتداد تاریخی خود در مبارزه با اختناق را یادآور میشود و دانشجویان را برای گرامیداشت شور آزادیخواهی گرد یکدیگر جمع میکند، اما امسال این روز معنای مضاعفی دارد. پس از سالهای سیاه تعطیلی دانشگاهها در نتیجه انقلاب فرهنگی، دانشگاه و دانشجویان هرگز اینچنین زیر فشار بیامان و همهجانبه نبودهاند. تعداد دانشجویانی که همپای سایر اقشار و گروههای اجتماعی در جایجای این سرزمین در معرض بازداشت، تهدید و خشونت گستردهاند از شمار خارج است و تا همین امروز احکام سنگین و ناعادلانهای علیه تعدادی از این دانشجویان صادر شده است.
همواره بهاشتباه تصور بر این بوده است که دانشجویان دکتری با فاصله گرفتن از سایر دانشجویان، باید در قبال مسائل دانشگاه سکوت کنند و صرفاً به فکر ساختن آینده دانشگاهی خود باشند، اما ما، جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی، تباه بودن چنین مسیری را به وضوح مشاهده و آن را بهصراحت اعلام میکنیم. سکوت ما اگر تضمینکنندهی موقعیت آتی ما در مقام استادان علوم اجتماعی آینده باشد، چیزی جز شرمساری برای ما به همراه نخواهد داشت. چگونه میشود در آینده در کلاس درس ایستاد و از مفاهیم علوم اجتماعی سخن گفت، در حالیکه همان مفاهیم از جانب خود ما و در چنین بزنگاهی نقض شده است!
به باور ما در این شرایط کلاسهای درس واقعی و مفاهیم مترقی دانش اجتماعی در عرصهی عمومی و در کردارهای روشناییبخش دانشجویانی جریان دارد که در کنار بلند کردن صدای خود، نوید این را میدهند که دانشجو هرگز در برابر هیچیک از مناسبات تبعیضآمیز، اقتدارگرایانه و تحمیقکنندهی مراتب قدرت، درون و بیرون از دانشگاه، تسلیم نخواهد شد.
ما، جمعی از دانشجویان دکتری علوم اجتماعی در دانشگاههای ایران، در آستانهی ۱۶ آذر با امضای این بیانیه، ضمن حمایت از دانشجویان مقاطع دیگر که با شور بسیار، کنشورزی جنبشی را به ما میآموزند، اعلام میکنیم که در دوراهی منصب استادی آینده و همراهی با همدانشگاهیان و نیز مردممان، که با شور و شعور هماهنگ پای میکوبند و ندای وجدانشان را با بلندترین فریادها سر میدهند، راه دوم را انتخاب خواهیم کرد.
به امید آن روز که ما جملگی در کنار یکدیگر و در فضایی بهراستی دموکراتیک بدن نیمهجان دانشگاه را بر سر دست بلند کنیم و جانی دوباره بر کالبدش بدمیم.
—————————
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و اعلام اعتصاب در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶
به نام زن، زندگی، آزادی
تاریخ را شرمنده کردهاید! تاریخ را از بیشرمی و ریا شگفتزده کردهاید. از دروغ و نیرنگ، از فساد و ظلم، از سرکوب و خفقان بیرحمانه انگشت به دهان رها کردهاید. تمام گذشته متحیر از منجلاب حکومتداریای است که شما ساختهاید. تقویم امروز روز دانشجوست، شما تقویم را نیز خجالتزده میکنید. تاریخ نظارهگر است که چگونه تلاش میکنید ساحت آزادیخواه دانشجویان را در دریای سرکوب غرق کنید.
چگونه زندگی دوستان آزاده ما را در زندانهای خود به بازی میگیرید. تاریخ فراموش نخواهد کرد که چگونه سلامت دانشجویان را در آستانه بزرگداشت لحظهای از گذشتهشان به خطر میاندازید. تاریخ ناظر است که چگونه با قانون بیقانونیتان هر روز دردی بر تن خسته جوانان این سرزمین اضافه میکنید. هر روز زخمی عمیقتر از قبل بر گستره دانشگاه میزنید تا به خیال خامتان صدای آزادی و عدالت کرکننده دانشجویان را خفه کنید اما دریغ از این که فریاد ما طنین تفکر و روحیه انقلابی ماست و هرگز نمی توانید تفکر و روح ما را در بند کنید.
امروز در تقویم روز دانشجو است اما در این سه ماه تمام دانشجویان کشور ثابت کردهاند که هرلحظه در جستوجوی آزادی و آگاهی هستند. در این سه ماه هر روز، روز دانشجو بوده و از این پس هم خواهد بود. دانشگاه بیدار شده است و دیگر هرگز تا به رسیدن به خواستههای خود چشم نخواهد بست. تاریخ گواهی خواهد داد که همگی ما در کنار یکدیگر برای آزادی دوستانمان، برای اتمام این سرکوب بیحد و مرز و برای ایجاد اتحاد و همبستگی در این روز تا آخرین نفس ایستادهایم.
بنابراین ما دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی برای احترام به دانشجویان ستمدیده و رساندن فریاد آزادیخواهی در ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر به اعتصابات سراسری میپیوندیم.
#بیانیه
#دانشگاه_خواجه_نصیرطوسی
#اعتصاب_سراسری
–