بهنام خداوند جان وخرد
پس از حدود دوسال که آموزش حضوری _به دلیل همهگیری کرونا_ تعطیل بود، با فروکش کردن امواج آن، انتظار میرفت در سال تحصیلی جدید شاهد حضور دانشآموزان در مدارس و بازگشت شور و نشاط به محیطهای آموزشی باشیم.
اما، در آخرین روزهای شهریور و در نهایت تاسف، با کشته شدن #مهسا(ژینا)_امینی در قرارگاه نیروی انتظامی (گشت ارشاد) جامعهی لبریز از نارضایتی، به فریاد آمد و اعتراضاتی گسترده، اقصا نقاط کشور را در التهابی کمنظیر فرو برد، در این شرایط، محیطهای آموزشی کشور _مدارس_ نیز تحت تأثیر شرایط کلی جامعه، محل ابراز برخی خواستهها و بروز برخی اعتراضات دانشآموزان به تنگ آمده از جو بسته و نظم خشک مدارس شد. در کمال ناباوری، حاکمان
_نه از سر قبول مسئولیت و درایت که_ در نهایت بیتدبیری، بهجز کتمان واقعیت و تدوین انواع سناریوها، به منظور پوشاندن حقیقت هیچ واکنشی نداشتند.
در بیش از چهار ماه گذشته، شاهد انواع برخوردهای غیرقانونی و دخالتهای ناروا از سوی نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی نسبت به معترضان بودهایم. ورود غیرقانونی نظامیان به مدارس و دانشگاهها _به رغم مخالفت و مقاومت برخی مدیران متعهد و مسئول_ با همراهی مسئولان نالایق بعضی مدارس، دانشآموزان (کودکان) را درگیر خشونت، اهانت، بازداشت و اخراج کرد. این در حالی است که علاوه بر قوانین داخلی، کشور ما، عضو کنوانسیون جهانی حقوق کودک و حقوق بشر است، به این معنا که نهادهای امنیتی و انتظامی و قضایی _که قانونا متعهد به رعایت اصول این کنوانسیونها هستند_ اجازهی ورود به اماکن آموزشی را ندارند.
زیرپا گذاشتن ابتداییترین حقوق دانشآموزان، با انفعال کامل وزارتخانه و با تایید ضمنی وزیر بیکفایت آموزش و پرورش همراه شد، تا جاییکه این همکاریها، برخی مدارس کشور را به پایگاهی برای نیروهای انتظامی و امنیتی تبدیل کرد، متاسفانه موضوع به اینجا ختم نشد، ورود این نیروها منجر به معرفی برخی دانش آموزان به این نهادها، و اخراج برخی از فرزندان ایران زمین گردید.
در همین شرایط، حضور مداوم لباس شخصیها، از نهادهای مختلف و به ظاهر فرهنگی در مدارس به عنوان مبلغ _به قصد توجیه اقدامات حکومتی برای دانشآموزان_ با واکنش منفی آنان مواجه شد، به شکلی که توجیهگران خشونت و ارعاب، موفقیتی در تحمیق نوجوانان به تنگ آمده از تنگنظری ذهنهای منجمد برخی قدرتطلبان، به دست نیاوردند و اتفاقاً شکاف ذهنیِ دانشآموز عصر دیجیتال، با ذهنیت متصلب عصر حجری ناقضان آزادی، بیشتر شد.
شورای هماهنگیِ تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به عنوان یک نهاد صنفی معلمی که در ارتباط مداوم با گروههای مختلف دانشآموزی قرار داشته و بیش از هر نهاد دیگری با ذهن و زبان آنها آشنایی دارد؛ اعلام میدارد که نظام آموزشی ایدئولوژیزده و سیستم اداره پادگانی مدارس به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای آنان نیست.
ورود و حضور نیروهای امنیتی و نظامی به مدارس _تحت هر عنوان_ اقدامی غیرقانونی است و تجاوز به حریم مراکز آموزشی محسوب میشود. این موضوع با آزار و آسیب جسمی و روحی و روانی دانشآموزان همراه است و تحت هر شرایطی محکوم است و باید متوقف شود.
گزارشهای همکاران ما از برخی استانها، حاکی از برخوردهای غیر قانونیِ بعضی مسئولان نالایق مدارس و مناطق با دانشآموزانی است که حضوری ولو محدود در اعتراضات اخیر داشتهاند. از جملهی ایناقدامات، اخراج دانشآموزان از مدرسه، برخلاف همه آییننامههای موجود در آموزش و پرورش است، ارعاب و تهدید خانواده دانشآموزان برای جلوگیری از رسانهای نمودن این برخوردهای غیرقانونی، نیز شکل دیگری از این رفتارهای غیر منطقی است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، خواهان بازگشت هرچه سریعتر این گروه از دانشآموزان به محیطهای آموزشی و جبران خسارتهای مادی و معنوی وارد شده به آنان است و البته رسیدگی به تخلفات مدیران و مسئولانی که برخلاف قوانین موجود، اقدام به اخراج دانشآموزان نمودهاند،
این شورا مصرانه خواهان پایان دادن به حضور و ورود نیروهای انتظامی، امنیتی و لباس شخصی به محیطهای آموزشی، تحت هر عنوان بوده و هست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۲۵ دی ماه یکهزار و چهارصد و یک خورشیدی