چهارده اسفند یاد آور تقابل دو خط استقلال و آزادی و استبداد و وابستگی
دکتر محمد مصدق، نخست وزیرحکومت ملی و قهرمان ملی کردن صنعت نفت ایران که در پی کودتای انگلیسی -آمریکایی ۲۸ مرداد در بیدادگاه نظامی رژیم کودتا، تحت نظر و توصیه امپراتوری انگلیس به سه سال حبس و سپس حصر خانگی در احمد آباد محکوم شد، درچهارده اسفند ۱۳۴۵ در حصر درگذشت. وی وصیت کرده بود تا در کنار شهدای راه استقلال و آزادی که در سیام تیرماه ۳۲ توسط عوامل سرکوب وابسته به دربار به شهادت رسیده بودند دفن شود اما این درخواست او با مخالفت شخص شاه مواجه شد.
۱۲ سال بعد با سقوط رژیم پهلوی که در پی انقلاب بزرگ ضداستبداد و وابستگی انجام گرفت، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بیش از یک میلیون نفر از مردم ایران که ازانقلاب مشروطه بدین سو همواره در جنبشهای مکرر، خواهان برقراری استقلال و آزادی و به دست آوردن حق حاکمیت بر سرنوشت خویش بودند برمزار او گرد آمدند و خاطره آن بزرگمرد که الگوی اخلاقمندی و استقامت بر استقلال و آزادی بود را گرامی داشتند. این گرد همآیی بیانگر اهمیت اصول استقلال و آزادی و حق حاکمیت جمهور مردم بر سرنوشت خویش و نیز پایمردی باورمندان به آن اصول گشت. از این رو بود که آقای خمینی را که در خط کاشانی، از مخالفان دکتر مصدق و یکی از عاملان درونی کودتای۲۸ مرداد بود و تدارک بر قراری یک استبداد دینی را می دید خوش نیامد.
اما در دیگر سو،در اولین انتخابات ریاست جمهوری که ایرانیان برای نخستین بار در تاریخ کهن خویش، رئیس حکومت را مستقیما بر می گزیدند، آقای بنی صدر با اکثریت قاطع آرای رای دهندگان به ریاست جمهوری انتخاب شد. در این انتخابات، در مجموع نامزدهایی که به پیروی از خط مصدق شناخته می شدند بیش از ۹۰ درصد آراء را کسب کردند. بدین ترتیب بار دیگر مردم ایران تعلق خاطر خویش به اصول استقلال و آزادی که اصول راهنمای انقلاب ضد استبدادی نیز بود را یاد آورشدند. با این انتخاب و موضع گیری آقای خمینی نسبت به دکتر مصدق و بویژه تعلق خاطر او به حقوق ملی ایرانیان از یک سو و پیروی بنی صدر از راه و روش و منش مصدق در سوی دیگر، صحنه سیاسی ایران بار دگر محل رویارویی دو جریان تاریخی در ایران شد. یکی خط استقلال و آزادی که مصدق و بنی صدر نمایندگی می کردند و دیگری خط استبداد و وابستگی که شاه پیش از انقلاب و روحانیت قدرت طلب پس از انقلاب،معرف آن بودند.
انتخاب آقای بنی صدر و دفاع قاطع او از آزادی و استقلال و حقوق ملی و شهروندی مردم، مانع بزرگی بر سر استقرار و تثبیت استبداد ولایت فقیه و سپس مطلقه آن توسط روحانیت قدرت طلب به رهبری آقای خمینی و بخش بزرگی از چپ های استالینیستی و جریانات وابسته شد.
در ۱۴ اسفندماه ۱۳۵۹ در بحبوحه جنگ ایران و عراق بار دیگر جمعیت کثیری از مردم در گرامیداشت خاطره دکتر مصدق در دانشگاه تهران گرد هم آمدند و آقای بنی صدر با وجود منع سخنرانی ایشان در این مراسم توسط آقای خمینی، طی سخنانی بر استقلال و آزادی و حق حاکمیت جمهور مردم بر سرنوشت خویش تاکید کرد و نسبت به کودتای خزنده و باز سازی استبداد و نتایج وخامت بار آن هشدار داد. در این روز،که نقطه عطفی در تاریخ انقلاب در تقابل دو خط استقلال و آزادی و استبداد و وابستگی است، روحانیت قدرت طلب و آقای خمینی احساس خطر کردند و به جریان کودتا علیه رای مردم و جمهوریت شتاب بخشیدند. در ۳۰ خردادماه ۱۳۶۰ با حکم آقای خمینی، مجلس شورای اسلامی که اکثریت نمایندگان آن با تقلب به مجلس راه یافته بودند برخلاف قانون اساسی مصوب، رای به برکناری آقای بنی صدر داد و کودتا رسما انجام گرفت.
بدین ترتیب، با نقض اصول استقلال و آزادی، بنام دین، با استقرار ولایت مطلقه، استبدادی در وابستگی ،تاحد فراگیر برقرار کردند. از آن پس، مردم ایران دوران سختی را درسیاهی، محنت و تباهی تا به امروز می گذرانند.
هموطنان:
امروز ایرانیان، در مبارزه پی گیر خود علیه استبداد ولایت مطلقه، بار دیگرشاهد تقابل دو جریان تاریخی استقلال و آزادی و استبداد و وابستگی هستند. هشیار باید بود و از تجربه آموخت، تسلیم زبان فریب نشد وکوشید و مراقبت کرد تا در پس استبداد ولایت مطلقه، استبدادی دیگر با شکلی دیگر سر نگیرد. بلکه با کسب حاکمیت جمهور مردم بر سرنوشت خویش، با استقرار استقلال و آزادی و حقوق و عدالت به مثابه میزان تشخیص حق از ناحق، ایران، آبادی و رشد از سر گیرد و ایرانی با کسب حقوق خویش کرامت بجوید.
دبیر خانه مجامع اسلامی ایرانیان
۱۳ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۴ مارس ۲۰۲۳